پارت ۴
دیگه دوروز بعد زردیش ۵ شد و مرخص کردیم و تو خونه با شیر دادن زیاد و خنک نگه داشتنش زردیش رو کنترل کردم رو ۷ و ۸ موند و کم کم داره کمتر میشه
در ادامه ی زایمان بگم که بخیه های من جذبی بود و پانسمانم ضد آب بود و جای پانسمان هی میسوخت و حالت تاول شده بود .تو همون رفت و آمدم به بیمارستان نشون ماما دادم و گفت به چسب پانسمان حساسیت کردی و چسب رو جدا کرد و خداروشکر مشکل از بخیه هام نبود
کلا ۱۰ سانت بخیه خوردم دقیقا بالای بیکینی
اگه برگردم عقب بازم سزارین رو انتخاب می‌کنم ولی حتما به هر طریقی شده اصرار میکنم که از اول بیهوشم کنن
من با خودم همه چی برده بودم هم واسه بچه هم خودم ولی تقریبا ۸۰ درصد استفاده نشد چون بیمارستان همه چی بهم داده بود (زیر انداز یکبار مصرف /شورت سرجیفیکس/پد بزرگ /مسواک و خمیر دندان /شانه/دمپایی/حوله/پوشک بچه /دستمال مرطوب /پتو/لباس بچه/دستمال کاغذی/شامپو سر و بدن )
بازم بستگی به بیمارستانی که میرید داره
من از وسایل بچه فقط فلاسک و پوار بینیش به کارم اومد بقیه رو همونطور برگردوندم

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان فراز قشنگم🥹🧸 مامان فراز قشنگم🥹🧸 ۱ ماهگی
پارت ۴

ساعت ۱۱و ۵ دیقه بود که گل پسرم بدنیا اومد یعنی کل پروسه ی زایمان من واس دکترا ۱۰ دیقه اینا شد،بعد شروع کرد به بخیه زدن و بخاطر ریز بودن بچه و آماده بودن خودم بخاطر تنفس ها و همکاری هام‌ زیاد بخیه نخوردم یادم رفت بپرسم ولی چیزی که شنیدم با همکارش صحبت می‌کرد فک کنم ۵تا بخیه اینا بود بعدش دو سه بار شکمم رو فشار دادن تا لخته هارو خارج کنن که این مرحله از زایمان دردناکتر بود برام. آها راستی ماما همراه هم سر زایمان بود که رسید گفت وای دختر تو چه زود فول شدی یعنی عملا هیچ زحمتی برای من نکشید و کاری نکرد😐😂من خودم خودم رو آماده کردم،بعد دیگه آوردن ریکاوری و بعدش هم بخش و فرداش هم که مرخص شدم.
خلاصه که من درد هام رو تو خونه کشیدم و رفتم بیمارستان بنظرم اینجور خیلی بهتره چون کنار همسرم بودم و بهم دلگرمی میداد تا اینکه بیمارستان باشم و هی انگشتم کنن🥲در نهایت هم طبیعی هم سز درد داره و در کل زایمان بی درد وجود نداره بستگی به بدن طرف داره که کشش رو داشته باشه یا نه.
مامان جوجه طلایی🐣🩵 مامان جوجه طلایی🐣🩵 ۷ ماهگی
پارت ۳
من با خودم شیاف دیکلوفناک برده بودم ولی اصلا به کارم نیومد چون پمپ درد داشتم
من از بعد عمل شیر داشتم همون آغوز رو ولی بچه رو سیر نمیکرد و خودمم بلد نبودم درست شیر بدم بخاطر همین اون شب به بچه خیلی سخت گذشت و تا ساعت ۳ کلی گریه کرد و بیمارستان اصرار شدید داشتن که فقط شیر خودمو بخوره اخر عصبی شدم گفتم بهش شیر خشک دادن تا اروم بگیره و تخت خوابید تا صبح
منم راحت خوابیدم
توصیه م اینه که رو خودتون حتی اگه گرمتونه حتماااا پتو بندازین و گرم نگه دارید پا و کمرتونو .خیلی حساسه بعد عمل سرما بزنه دردتون چند برابر میشه
خلاصه فردا صبح دکتر خودم اومد و ویزیت کرد و ترخیص خودمو داد و بعد از شنوایی سنجی اومدن واسه بچه چکش کردن و بعد دکتر اطفال اومد نامه ترخیص داد و واکسن خوراکی بچه رو بهش دادن و ما مرخص شدیم و اومدیم خونه و واسه خونه به عنوان کمکی شیرخشک اپتانیل گرفتم و با خطره چکون میدادم به بچه ولی دفع ادرارش خیلی کم بود .
روز ۴ به دستور دکتر اطفال ما بردیمش بیمارستان برای غربالگری (چون تایم تولد پسرم یجور بود که بهداشت تعطیل بود مجبور شدم ببرم بیمارستان ولی خداروشکر میکنم بابت این قضیه چون) تو جواب آزمایش زردیش مشخص شد ۱۸ و همونجا تو بیمارستان دوشب بستری شد و اگه ما میبریم بهداشت خدا میدونه چقدر سردر گم می‌شدیم و چه بلایی سر بچم میومد ...
مامان خرگوش پسر🐰 مامان خرگوش پسر🐰 روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا. پنجشنبه ی هفته ی گذشته خرگوش پسر من هم طی یک زایمان سخت به دنیا اومد. سه دور بندناف دور گردن آقا پیچیده بود! تا برش زدن شکمم رو‌هم بچه خودشو کشید بالا و به قول دکترم مقاومت به سزارین نشون داد! به خاطر همین به دنیا آوردنش سخت بود و اولش نفسش به مشکل برخورد و سه روز هم NICU بود. کلا من حال خوشی نداشتم سر زایمان و نفس خودمم اوکی نبود. چندنفری هم افتاده بودن رو بدن من که بچه رو بکشن بیرون... آخرش هم نفهمیدم چی شد بچه رو هم ندیدم ، صدای گریه هم نشنیندم و داروی خواب اور زدن بهم. بعدش هم که با لرز تو ریکاوری بیدار شدم. ولی هرچقدر تو بارداریم شانس آوردم و همه چی روال بود، تو زایمان هیچ چیزی طبق انتظاراتم پیش نرفت و نسبت به مال بقیه سخت بود. بعدش هم که درد بخیه و اینجور چیزا که تا الانم ادامه داره.
من سزارین اختیاری بودم، ولی به هیچ عنوان کیس طبیعی نبودم، و خدا بهم رحم کرد الکی خودمو معطل طبیعی نکردمو جون بچه بیشتر از این به خطر نیفتاد.
مامان آریان مامان آریان ۳ ماهگی
تجربه زایمان من 😊
بعدش ک کمی انقباض شروع شد مامانم حراسون خودشو به من رسوند بعد اون هم مامای همراهم اومد وقتی دیدمش روحیه م واقعا عوض شد چون خیلی ترسیده بودم من هیچی با خودم بیمارستان نبرده بودم ن مدارک ن ساک 😅 بعدش انقباض هام بیشتر شد .
با اینکه ۴ سانت بودم ولی بچه بالا بود و باید با ورزش میکردم تا زودتر زایمان کنم . توی اوج درد منو ماما ورزش هارو انجام دادیم که خیلی کمک کرد به ۶ سانت ک رسیدم بی حسی خواستم ولی معاینه م کردن گفتن بچه بالاست هنوز ن
ورزش ها رو بیشتر کردم چون دیگه طاقت دردو نداشتم دوباره معاینه شدم خداروشکر بچه اومده بود پایین ، بی حسیو ساعت ۱۰ به من تزریق کردن سریع ماما منو خوابوند گفت فول شدی زور بزن . با دو سه تا زور ساعت ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کردم بچه رو روی شکمم گذاشتن انگار دنیا رو به من دادن😍🥰 از دو جهت هم بخیه خوردم . دیگه درد نداشتم . من اون بعدازظهر بدون درد بودم نمیدونستم تا ۱۰ شب زایمان میکنم و تموم میشه 😅 توی ۴ ساعت زایمان کردم😅🥰
مامان نیلای و نلین مامان نیلای و نلین ۱ ماهگی
سزارین دوقلو
سلام
خانوما تجربه ام از سزارین رو میخوام بگم با سن ۱۸ اونم دوقلو
نی نی هام یکی ۱۹۰۰ وزنش بود و قل اول ۲۳۰۰ وزنش بود
و با این وزن احتمال اینکه برن دستگاه زیاد بود ولی من با انرژی و بدون هیچ ترسی آماده شدم
تقریبا دو هفته قبل از سزارین دکترم نامه داد برا ۳۱ م شهریور و گفت صبح ساعت ۵ بیمارستان باشم
انتخاب من بیمارستان خصوصی صولت بود (به خاطر دکترم )
صبح رفتیم دنبال مادرشوهرم و مادرم با هم رفتیم بیمارستان
و کار های پذیرش رو انجام دادیم از من برای پذیرش شناسنامه خودم و کارت ملی شناسنامه و کارت ملی همسرم پرونده پزشکی(تمام سونو وآزمایش های انجام شده بارداری )رو خواستن و ۲۰ ملیون هزینه قبل از عمل گرفتن تا تصویه حساب
(۱۵ملیون دستمزد دکتر جدا که قبلا گرفته بود)
بعد من رو به بخش بستری بردن و اتاقم رو نشون دادن آزمایش خون ازم گرفتن و یک سری سوال از من پرسیدن مثله حساسیت دارویی و اینا بعد هم سرم و این چیزا رو وصل کردن و گفتن لباس هایی که قراره به دنیا اومدن بپوشن رو به من بدید همراه پوشک و پتو دور پیچ
ادامه پارت دو
مامان کنجد مامان کنجد روزهای ابتدایی تولد
.تجربه زایمان طبیعی پارت 3
دیگه جیغم میزدم و گفتن باید تو اون اوج درد تو حالت دستشویی زور میزدم وای زور زدن تو اون حالت اونم با انقباض 9 فینگر فراتر از تحمل آدم بود بعد 10دقیق گفتن بازم بخواب ببینیم سرش اومده یا نه که اصلا نیومد بود. به من گفتن برو حالت سجده و کمرتو تکون بده شاید اینجوری اومد اونم شاید 20دقیقه طول کشید و تقریبا 50دقیقه من تو این حالت بودم که گفتن تو دردا زور بزن قبل اون اجازه زور زدن نداشتم یه 5 دقیقه زور زدم سرش اومد تو کانال زایمان و انگاری دنیا رو بهم دادن انقباض ها واقعا دردش خیلی بیشتر از خوده زایمانه زایمان و خروج بچه حس سوزش و فشار داره و خیلی بهتر از انقباض هاست . بعد چند دقیقه زور سرش تقریبا اومد که با برش پرینه بچه به دنیا اومد و ساعت ودوازده بیست دقیقه به دنیا اومد . من ماساژ شکمی هم داشتم چون زیاد لخته خون تو رحمم بود که اونم مقداری اذییت کننده بود بخیه ام زیاد نبود ولی به دلیل اینکه من تا روز خود زایمان استفراغ داشتم و بدنم ضعیف بود و بدنم پروتئین کم داشت به جای 10دقیقه بخیه زدم یا ساعت یا شاید بیشتر شد هی بخیه میزد و سوزن هی خراب میشد .و من از اون روز از شدت درد بدون بالشت اصلا نمیتونم بشینم و بالشت دوناتی خریدم و رون و پاهامم چون چون یه ساعت برای بخیه و مابقی برای زایمان رو به بالا رو تخت بود از اون موقع عین ورزش کارا که میگیره عضله شون منم گرفته من تجربه دوم زایمانم بود ولی زایمان اولم خیلی راحت تر از الان بود .پس حتی تو یک نفر زایمان با دیگری متفاوته .
اگه سوال بود بعدا جواب میدم انشالله شما زایمان راحتی داشته باشید.
من از گاز هم استفاده کردم واقعا یا من دردهام زیاد بود یا اصلا تاثیرش رو متوجه نشدم .و بهم اجازه استفاده زیاد نمیدادن.
مامان جوجه رنگی🐣🐦 مامان جوجه رنگی🐣🐦 ۳ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ۸
۴۰ هفته ۵ روز زایمان کردم
بچم ۳۵۰۰ وزنش بود
ناخن هاشم بلند بود چون تا آخرین هفته مونده بود
یه شب بیمارستان خوابیدم بعدش مرخص شدیم
الان که به زایمانم فکر میکنم میبینم با اون همه دردی که کشیدم ارزشش رو داشت که زایمان طبیعی رو تجربه کردم حتی اگه یه زمانی زایمان بعدیم سزارین باشه بازم پشیمون نیستم که زایمان طبیعی رو تجربه کردم وقتی بچمو دیدم بدن داغشو حس کردم خیلی خوب بود یه حسیه نمیشه توصیف کرد 🥹
درد طبیعی همون لحظه که بچه بیاد درد تموم میشه ولی سزارین بهوش که میای شکمت ۷ لایه پاره شده ولی بازم هر دو تا زایمان بخیه ها درد دارن
تخت کناریم سزارین کرده بود سه تا سرم بهش وصل بود که یکیش پمپ درد بود هر چند ساعتم هی میومدن براش شیاف مسکن میزدن
منم درد داشتم ولی فقط روز اول شیاف میذاشتم بعدش دردم آنچنانی نبود فقط بخیه هام حس میکردم که سفت بودن که خودشون یکی یکی افتادن
خداروشکر میکنم که زایمانم یه خاطره خوب شد برام
زایمان چه سزارین باشه چه طبیعی هر دوتاش درد و عوارض داره و دست خودمونه کدوم راه رو بریم
و البته بدن با بدن هم فرق می‌کنه بعضیا فقط یه نوع زایمان براشون راحته