۲۱ پاسخ

خوشبحالتون مشکلا و گرفتاریاتون اینه
روزی هزار بار بخاطر سلامتی بچتون خداروشکر کنید

منم غریبم
روز ها تکراری
ولی همین که این جوجه هست
فدای یک تار موش

از یه طرف کل کارای بچه و خونه رو گردن منه بعد به شوهرم میگم میگه چرا هی غر میزنی همش غر میزنی منم مث شمام خونه بابام دورن شهرستان دیگه ان

منم شرایطم شبیه شماس ..
بعضی وقتها از خستگی عصبانیت سر بچه داد میزنم بعدش عذاب وجدان میگیرم دیگه جونم بع لبم رسیده خونه نامرتبه وقت آشپزی ندارم وقتی بیداره همش گریه و نق و بغل وقتی با بدبختی میخوابه منم مثل جنازه میفتم حال هیچی ندارم

منم دست تنهام پسرم بد جور بدقلق رفلاکس داره نمی‌خوابه بالا میار ه ۱ ساعت رو دستمه ی ساعت گریه می‌کنه نیم ساعت می‌خوابه وقتی ام می‌خوابه نباید نفس بکشم بلند نشه ن جای میرم ن چیزی شدم عین پیرزنا

منم یک هفته مونده تا پریودم دعا کنید خدا صلاحش باشه و یه بچه صحیح و سالم بهمون بده🥲🥲خیلی خستم واقعا

عزیزم اینا هیچکدوم مشکل نیس خداروشکر کن بچت سالمه
من هرروز کارم شده گریه

برم مای بیشو عوض کنم

منکه یه بچه کلاس اولیم دارم که همش لج میکنه امتحاناتش شروع شده ولی اصلا همکاری نمیکنه این بچه هم که دائم غرمیزنه خاستم خیلی خسته وقتیم به شوهرم میگم میگه همه بچه دارن تو تنها که نداری همین روزا از بی خابی و خستگی میمیرم الهی بمیرم امروز اون بچمو زدم سر درس دارم از غصه دق میکنم

منم خسته شدم از زندگی دوس دارم بمیرم ....هیچ کس الان ک زنده هم به فکرم نیس وقتی بمیرم میبینم چجوری واسه سیاست بیان گریه زاری ......


غرررر من فقد خواست مرگه...
بچه هامم بزرگ میشن من نباشم شوهرمم میره زن میگیره ..فوقش یه سال اذیت بشن منم فراموش میشم

منم غریبم ولی انصافا شوهرم خونه باشه کمک میکنه بغلش میکنه کارامو میکنم ولی در طول روز تنهام همش کارای تکراری همش تو خونه ام واقعا خسته کنندس اما به خاطر وجود دخترم شکر تنهاییم و پر میکنه😊

منم دقیقا شرایطم همینه
منتها دیگه خونه زندگی رو رها کردم وقتی بیداره بهش میرسم باهاش بازی میکنم وقتی میخوابه خودمو با گوشیم و فیلم و بازی سرگرم میکنم .
یه سرگرمی کوچیک تو خونه ای برای خودت درست کن وگرنه ادم دق میکنه

وای دلم پر بود همه رو اینجا خالی کردم😂

اومدیم خونه شوهرم هی میگفت چته چیه ناراحتی چیزی شده آخر سر گفتم منکه نمیخندم بچمم به من رفته دیگه چیه میگه خب گفتم که بخندی گفتم نمیخاد چیزی بگی که بخندم
خدا لعنت کنه اون روزی که من جلو همه وایسادم بخاطر این ریدم تو عشق عاشقی اگه اینه

من ماانم پیشمه ولی وقتی میاد شوهرم غر میزنه شوهرم ساعت ۵ صبح میره ساعت ۷ شب میاد دسشب قبل اینکه بیاد خونه رفته بود خونه مامانش بعد ک اومد گفتم من صبح تا الان چشم انتظارم حالا پاشدی رفتی خونه مامانت اینا
والبته خیلی خسته بودم بغضم شکست شروعکردم گریه کنم گفت الکی نریز این آب چرکارو
یعنی واقعا این حرفش تا عمردارم یادم نمیره انقدر اشکای من براش بی ارزشه ک میگه آب چرک
زانوم بی نهایت درد میکرد داشتم روغن میمالیدم و ماساژ میدادم حتی نپرسید پات چی شده بعد منه خر هروقت مشکلی داره خودم میرم ماساژش میدم براش میبندم 😏
برای بار هزارم گفتم کاش بچه نداشتم تا ول میکردم میرفتم

من امروز خیلی ناراحتم
بچم سرما خورده در حد یه سرفه خلطی و دوبار تب کرده
بعد دو روز بردمش متخصص تمام داروهای برا بالای ۲ ساله موندم چیکار کنم از اون دوزی که داده یک چهارمش رو دادمش بچم ۳ ساعته خوابه آخه کی ب بچه ۶ ماهه کوریزان میده ک توش دیفن هیدرامین هستش نمیدونم چیکار کنم اسپری کورتون داده موندم بچم سرفه می‌کرد فقط چرک خشک کن بهش دادم خودمم سینه هاپ مثل یه تیکه پارچه شده شلو ول

تصویر

من حال ندارم غر بزنم شماها غربزنید من لایک میکنم.

منم خیلی از خانوادم دورم...
دعا کنید بتونیم ماشین بخریم حداقل بتونم هر چند ماه یکبار برم خونه خانوادم روحیم عوض شه..

من امروز خیلی ناراحتم رفتیم بیرون وزن قد بچم بگیریم مادرشوهرمم بامون اومد توراه برگشت هی شوهرم میگف تو نمیخندی همش اخم کردی بعد مادرشوهرم پرید گف آره تاالان ندیدم بخنده این بچه هم نمیخنده ولی خب طبیعیه تو شکمش بود خیلی دلم شکست چنان بغضی کردم که از بس جلو خودم گرفتم الان سردرد بدی گرفتم

شاید رفلاکس داره ببرش دکتر ی چکاب کنه
منم از هیکلم حالم داره بهم میخوره شکمم همونجوری مونده لباسام بخاطر شکمم اندازم نیس میخوام بشینم زار بزنم

دقیقا الان منم کلافه کلافم شوهرم اصلا تو نگهداری بچه کمک نمیکنه فقط میاد هرازگاهی نگاش می‌کنه یکم بازی می‌کنه زود میده بهم میگه بگیرش بالا میاره،گشنشه،کار دارم،جیش کرده،و هزار بهونه دیگه الانم برقا رفته اصلا کمک نمیکنه نشسته با گوشی بازی می‌کنه منم بچه رو به زور خوابوندم که یکم بشینم از صبح سرپام☹️

سوال های مرتبط