۱۷ پاسخ

عزیزم خواهرشه خب. دور از جون برادر خودت هم همچین اتفاقی میوفتاد اینطور میگفتی؟
طبیعیه ک ناراحت میشن دیگه
حالا خنده شما قطعا به منظور نبوده، ولی شاید اونا بد برداشت کنن

چرا باید انقد ناراحت بشن مثلاً؟
میتونه ای‌وی‌اف کنه
ب جاری منم گفتن بچه دار نمیشه ب خدا یه روز کامل التماس کردم تا شوهرم ب داداشش یه زنگ بزنه ک اخر نزد
حالا هم ای‌وی‌اف کرده دخترش شیش ماهشه از اسپرم ها فریزر کردن ک بعد یک یا دو سال یکی دیگه هم کاشت کنه
بعدش شوهرت جلو اونا گفت تو چرا خوشحالی؟

خب خواهرشه
بچه دار نشدن اتفاق خیلی تلخ و دردناکیه

ممکنه زندگی زناشوییش به مشکل بخوره مجبور بشه طلاق بگیره بعدا هم نتونه ازدواج کنه
حتما الان همه خانوادش خیلی ناراحتن

خندیدن تو این شرایط اصلا کار درستی نیست حتما شوهرتون خیلی دلش شکسته از اینکه شما وقتی اون ناراحته ناراحت نیستین و میتونین به چیزای پیش پا افتاده و روزمره بخندین 🫢

عزیزم بخوای منطقی برخورد کنیم تو اون شرایط باید رعایت میکردی
واقعا اتفاق تلخیه ک یک زن نتونه مادر بشه ب شوهرتم باید حق بدی ناراحت باشه

مردا رو هر کاری کنن واسه فک و فامیل خودشون جون میدن

بت ک میگف نباید خوشحال باشی میگفتی به کارای بچمون میخندم وگرنه منظوری ندارم خواهر توام مث خواهر خودمه

واقعا بضیا چطور حق میدن ب شوهرت ک این حرفو بزنه
من حق میدم بهش ناراحت باشه ولی نه اینکه تو خونه عزا بگیره
مسئله خیلی سختیه خب شایدم فکرش درگیره و همه ش ناراحته بابت این قضیه ولی این ک ب شما بگه نخند و خوشحال نباش رو درک نمیکنم
توی جمع باشه بحث باشه سر این موضوع و بقیه ناراحت باشن شما بخندی بله زشته و درست نیست ولی تو خونه خودت ب کارای بچت بخندی اشکالش کجاست اخه
والا نمیدونم بضی مردها چرا اینطوری میکنن

دنیا که به اخر نرسیده یا کسی نمرده که بخوان عزا بگیرن، نشده خب دیگه حکمت خداس ماتم‌گرفتن نداره ما انقد داریم تو آشنا و دوست کلا بچه دار نشدن

خب خواهرشه حق داره ناراحت بشه ولی حق نداره بگه تو ام نخند ناراحت باش دائم

به دل نگیر عزیزم،اون ها شرایط سختی میگذرونن،ان شاالله خدا بهش یه بچه سالم بده و دلش رو شاد کنه و تو رو هم سالم و سلامت بالا سرت خونواده ات نگه داره

در ضمن من اگ جای شوهرت بودم پامیشدم پرتت میکردم بیرون چون ادم وقتی ناراحته باید درکش کنی

خب تخمک اهدایی بگیره

منم به خواهرشوهرت کاری ندارم اما میدونم باید با زن باردار ملایم حرف زد ولش کن تو هم. بیخیالش اصلا تو بد هرجور دوست دارن فکر کنن

دقیقا عین شوهر من یه اتفاقی تو خانوادش بیفته تاوانشو از من و بچم میخواد بگیره

دکترهای یزد ک عالی هستن عزیزم اینم بگم اگه بدونن یکم امید هست حتی ۱ درصد بازم ادم نا امید نمیکنن هم دیدم هم تجربه کردم و اینکه ناراحته باید درکش کنی عزیزم حق داره بلاخره خانواد دامادشون بچه میخوان نوه میخوان اینطور مجبور میشن یا خواهرشوهرت طلاق بدن یا سرش هوو بیارن یا اگه منطق داشته باشن و امکانش داشته باشن بچه از پرورشگاه بیارن خیلی بد مشکل از زن باشه

یعنی چی تو نخندی اون بچه دار میشه قرار نیست یکی مشکل داره تو خونه خودمونم غصه اون. بخوریم درس تو جمع بده ولی تو خونه خودت راحت باش شوهرت حق داره ناراحت بشه ولی توهم حق داری با بچت بخندی

زبون این مردا تلخ دیگه

سوال های مرتبط

مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......
مامان امیرعلی و آریا مامان امیرعلی و آریا ۲ سالگی
سلام میخواستم یه تجربه مهم باهاشون به اشتراک بذارم که بیشتر از مامانت به بدرد اونایی میخوره که اقدام به بارداری هستند


من در این روزای گذشته با پسرا بویژه امیرعلی دچار یه سری چالش ها شدیم امیرعلی بشدت عصبانی شده بوده سر همه داد میزنم همش غر غر گریه میکرد

دیگه رفتم پیش مشاور باهاش صحبت کردم مشاور خواست که امیرعلی بره جلسات بازی درمانی و منم برم برای مشاوره برای یادگیری روابط فرزند پروری بهتر

جلسه اول که باهاش داشتم فهمید که من یه سری مشکلات حل نشده در گذشته و حال دارم که باعث حال بد من و انتقال اون به بچه ها میشه و باید درمان بشه

می‌خوام بگم قبل از بچه دار شدن ای کاش یه سری از مشکلات مثل خشم و استرس و اضطراب و مشکلات که با همسرمون داریم حل کنیم به کمک یه مشاور بعد بریم سراغ بچه دار شدن چونکه بزرگ کردن یه بچه خیلی مهمه پر از چالشه

رفتن پیش مشاوره اگه احتمالأ یه مشکل کوچولو هست بهتون پیشنهاد میکنم

من بعد از گذشت چهار جلسه که حدودا یک ماه شده حال خودم خیلی بهتره و این حس به امیر علی و آریا هم دادم


گرچه هنوز جلسات تموم نشده راه دور و درازی دارم ازتون می‌خوام برای اینکه بتونم این مشکلات حل کنم برام دعا کنید چون راه خیلی سختی اما خوبی انتخاب کردم من باید عوض بشم چونکه دیگه یه مامانم