سلام مامانا خوبین
من اینجا برای خواب کمک خواستم ازتون و موفق شدم
حالا خواستم راهی ک خودم رفتمو بهتون بگم

آموزش خواب مستقل به بچه که کم‌کم یادش بدی خودش بخوابه، بدون این‌که بغلت باشه یا شیر بخواد یا بغل و نوازشِ همیشگی. البته که آسون نیست، ولی شدنیه

۱. آماده‌سازی ذهنی (برای خودت و بچه‌ات)

اول باید خودت واقعا بخوای که بچه‌ات مستقل بخوابه. اگه دلت نمیاد، معلومه که سخت پیش می‌ره. بچه هم خیلی زرنگه، اگه حس کنه مامان دلش نمی‌خواد، اونم ول نمی‌کنه!

۲. یه روتین آروم و ثابت قبل خواب بچین

مثلاً:
همه اینا باعث می‌شه مغزش بفهمه وقت خوابه.

هر شب، قبل از خواب، یه روتین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه‌ای بچین که همیشه همون باشه. مثلاً:
1.پوشک عوض کردن
2.لباس خواب قشنگ و راحت
3.یه چراغ خواب روشن کن
4.قصه‌ی کوتاه بگو یا یه لالایی بخون
5.یه بوس و بغل آروم → بذارش تو تخت


۳. آروم آروم فاصله بگیر
روز اول کنارشه تا بخوابه
چند شب بعد یه کم فاصله می‌گیری، مثلاً می‌شینی لب تخت
کم‌کم میری در اتاق، بعد پشت در، تا اینکه دیگه خودش بخوابه
(بهش بگو: “مامان همون‌جاست، نگران نباش”)

۴. واکنش به گریه
اگه گریه کرد، نرو بغلش کنی. فقط آروم و محکم بگو:
“مامان اینجاست. وقت خوابه. می‌دونم سخته ولی تو بلدی.”
(دست آخرم اگه خیلی ناراحت شد، یه دل‌داری کوچولو ولی بدون بلند کردن)

۵. ثبات و صبر، کلید موفقیته
اگه یه شب بزنی زیرش و بگی بی‌خیال، کل آموزش می‌پره. محکم باش، ولی با دلِ پر از عشق.
اگه شب دوم بهتر نبود، طبیعیه.

چند تا نکته مهم برای موفقیت:
• ساعت خوابش رو ثابت نگه دار (مثلاً هر شب بین ۸ تا ۹ شب)
• توی روز خواب کافی داشته باشه (بچه‌ی خسته بدتر می‌خوابه)
• محیط خواب امن و دلنشین باشه (چراغ خواب، عروسک کوچولو)

تصویر
۶ پاسخ

سلام عزیزم خوبی دایان کوچولو خوبه
چه خوب که خواب مستقل دایان هم داره با موفقیت انجام میشه
نکات خوبی رو به اشتراک گذاشتی گلم👌👌🙏

راه کار خوبی هست ممنون

من هنوز پسرم تا صبح پنج شیش بار بیدار میشه گریه می‌کنه الان جرئت نمیکنم جداش کنم

پسر من از شش ماهگی مستقل میخوابه🥰

شما یعنی کلا جداش کردی؟؟
توی یه اتاق دیگه میخوابه؟

چقدر عالی من آرزومه پسرم به تنهایی بتونه بخوابه

سوال های مرتبط

مامان شایلین مامان شایلین ۱ سالگی
سلام مامانا
من یه پسر دایی دارم که از دوماهگی تی وی میبینه البته گوشی تا الان که اول میخونه با گوشی و کارتون غذا میخوره
و از ۵ ماهگی با یه شربت بسیار خطرناک از ساعت ۱۰ شب واردار به خواب میکردن که امروز اون شربت زیر دوسال ممنوعه
و دختر من هم زودتر از دوازده نمیخوابه چون عادت کرده و میدونم که اشتباهه داره دیر میخوابه ولی چون باباش ۱۱ شب میاد بیدار میمونه تا باباشو ببینه
خلاصه که مهمون بودیم و دختر ۱۱ شب خوابش میومد و کفتم بریم تا خونه برسیم میشه ۱۱/۳۰ و میخوابه
زن داییم با صدای بلند گفت هههه! پسر من از همون اول از ۱۰ میخوابه
این پنجمین بارش بود توی جمع میگفت
و من همیشه سکوت بودم
تا اینکه اونروز گفتم بله منم اگه شربت به اون خطرناکی رو میدادم میخوابید ولی شایلین خودش میخوابه

و اینکه پسرداییم یکم توجهش پایینه و توی سنجش کودکان هم گوشزد کردن بهش ولی همیشه خودشو یعنی زنداییم همه چیز دان عالم میدونه
منو مسخره میکنه که بچت چرا تیوی نمیبینه!!!
من دیگه حوصله بحث نداشتم و بلند شدم و رفتم لباسمو پوشیدم و خداحافظی کردم
مامان باربد مامان باربد ۱ سالگی
پایان روز دوم از شیر گرفتن باربد🥲
دیروز که رو زاول بود خیلی اذیت شد
من یا صبر زرد گرفتم که سه بار امتحان کرد و گفتم دهنت اخ شد بردم دهنو شستم
و دیگه امتحان نکرد
برای خوابیدن خیلی بیقراری میکرد که باباش چه ظهر چه شب بردش بیرون خوابش کرد.نصف شب دوبار بیدار شد ۲ که نیم ساعت زمان برد تا گریش اروم بشه و بخوابه
بغل باباشم اصصصلا نموند تو بغل خودم اروم شد خوابید
یبارم ۳/۵ که اینسری ۲۰ دقیقه طول کشید تا اروم بشه و خوابید تا ۸ صبح
صبحم تا الان هیچ مشکلی نداشت ینی به کلی اصلا سراغشم نمی اومد
ظهرم خیلی ریلکس دراز کشید تو بغلم بدون هیچ گلایه ای ۵ دقیقه ای خوابش برد
اما الان که شب دوم میشه خیلی گریه کرد بچم
از ساعت ۹ علایم هواب داشت ولی پا نمیداد
دوباره یکم روی سینم‌کوبید و یکم منو زد و گریه کرد و تقریبا از ساعت ۹ بیقراریاش شروع شد ساعت ۱۰ خوابش برد
اما وضعیت خودم بشدت وخیمه
سینه هام داره از درد منفجر میشه انقد وزم کرده که فک نکنم دیگه راه داشته باشه بسشتر از این
ماساژ دادم کلم هم‌گذاشتم
خیلی دردناکه