۲۲ پاسخ

چرا توقع دارید مردا احساساتشون شبیه زنا باشه ؟

ببخشید
ولی اینکارا یه کم لوس بازی نیست؟ 🫠

همسر منم همینطوره زیاد لفظی ارتباط نمیگیره اما خواب بچمونو زیاد میبینه میفهمم انقدر به فکرشه که مدام تو خوابش هست و تعریف میکنه

ببین‌کلا اقایون چون ارتباطی با جنین ندارن و حسش نمیکنن اصلا نمیتونن باهاش ارتباط برقرار کنن نگران نباش ان شالله که به دنیا بیاد انقد برای باباش شیرین زبونی میکنه که باباش نمیتونه قربون صدقه ش نره😍

شوهر من وقتی باردار بودم خیلی با دخترم حرف میزد برعکس من اصلا نمیزدم حسی نداشتم بهش
حالا برعکس شدیم شوهرم اونجوری که باید محبت کنه نمیکنه دلم واسه بچم میسوزه

شوهر منک هیچی ن میگه و ن حرف میزنه

عزیزم نگران نباش،وقتی به دنیا بیاد احساساتشو بروز میده،تو داخل شکمته حسش میکنی ولی اون نه

آقایون وقتی بچه بدنیا بیاد و بغلش کنن بابا میشن الان حس خاصی ندارن معمولا

عزیزم اون بچه تو شکم توعه و تو حسش میکنی،شوهرت هنوز طبیعیه که احساس خاصی نداشته باشه،اصلا حساسش نکن،نذار نسبت به بچه سرد بشه و فکر کنه بچه زنشو ازش گرفته،
تو نگران نباش،همینکه برای اولین بار بغلش بگیره خودبخود مسعولیت و عشق پدری میشینه رو قلبش
الان اصلا کاریش نداشته باش بذار خودش خود بخود احساسشو بروز بده

مردا بعد تولد بچه هم بهش زیاد حس ندارن چه برسه به بارداری. یه ذره که بچه از اب و گل در بیاد و شیرین کاری کنه تازه علاقمند میشن

مردا تا دنیا نیاد و نبینن نمیتونن اون ارتباطی ک ما داریم و باش برقرار کنن

عزیزم نظر من اینه ک۹۰ درصد مردا تو دوران حاملگیِ زن بی ذوقن.احساس ندارن.شاید بی احساسن و درکی مثل مادر نسبت ب این موضوع ندارن؛شاید هم ب مسائل دیگه فکر میکنن.خیلیا ب هزینه و خرج بعد از زایمان.خیلیا هم ب اینکه میتونن از پسش بربیان.و اینکه این ی موضوع جدیدیه ک براشون اتفاق افتاده.شوهرمنم زیاد احساس ب خرج نمیده.ولی اینو مطمئن (باشیم)ک بعد از اینکه بچه ب دنیا میاد مردا زیر و رو میشن.الان خو درکی ندارن.ما چون بچه تو شکممونه.ی موجود کوچیک رو داریم پرورش میدیم و هرروز تکون میخورن دید و درکمون نسبت ب مردا زمین تااسمون فرق داره.بهشون باید فرصت بدیم.

خب وقتی چیزی رو توی وجودش مثل ما حس نمیکنه چجوری باهاش ارتباط برقرار کنه؟
بزار دنیا بیاد ، ببینه ، لمسش کنه ، جونشم براش میده

خیلی از مردا حسودی میکنن وقتی بچه میاد . عجیبه ولی روانشناسا میگن🙃

ی چیز دیگه بهت بگم شوهرم اصلا ب شکمم نگاه نمیکنه😅لخت باشم چشاشو میبنده دنیا ک بیان میشن عزیز پدر دختر مال باباس بفکر پسر باش من ک شدید دنبالشم بعد این بارداری

شوهر منم فقط هردفعه ب دوقلوها میگه خوشکلای من 😂
بذار پای اینکه شاید روشون نمیشه جلوی شما باهاشون حرف بزنن من خودم این حسو میکنم

من باز شوهرم برعکسه اونقدی ک اون باهاش صحبت میکنه قربون صدقش میره
برعکسش من اصلا اینکارارو نمیکنم خجالت میکشم😂هنوز حس مادر بودن ندارم

تا بیاد خودشو میکشه براش من رو بارداریم دقیقا مث تو قربون صدقش میرفتم شوهرم بهم میخندید میگفت نگاه این دیوونه قربون صدقه چی میری چیزی ک وجود نداره الان جونش ب جون دخترم وصله اینقد باهم رفیقن ک اصلا دخترم منو ادم حساب نمیکنه میگه منو بابام ب دنیا اورده بابام مث خدا دوس دارم تورو اینقدی 🤏🏻منو ب اسم صدامیکنه باباش خداشه دنیا میاد ومیشه هووت خیالت تخت اصلا حرص نخور استرسم نداشته باش الکی

عزیزم این یه چیز طبیعیه ما چون تو وجودمون حسش میکنیم بهتر میتونیم ارتباط بگیریم مردا وقتی بچه بدنیا میاد تازه باورشون میشه پدر شدن
مطمئن باش وقتی بدنیا بیاد میشه عزیز دل باباش مخصوصا که میگی دختر هم هست

مردا کلا همینطوری ان بعد که به دنیا نیاد یکی دوماه بعد تازه کم کم میتونن ارتباط برقرار کنن، همسر من اصلا به پسرم تا گردن نگرفت دست نمیزد میترسید فقط نگاش میکرد لبخند میزد🤣 این نهایت محبتش بود، ولی الان از منم بیشتر دوسش داره🥲

شوهرم منم دوتا بوس میکنه شکممو و تمام خب چی بگن اخه؟ارتباط عاطفی مردا کلا ضعیفه نباید انتظار داشت الان ازشون

عزیزم من حس میکنم مامانا چون بچه رو توی وجودشون احساس میکنن بهتر میتونن باهاش ارتباط بگیرن ولی باباها چون چیزی حس نمیکنن چیزی نمیبینن اینجورین😅شوهر من بهش میگم حرف بزن میگه بخدا میخوام ولی نمیدونم چی بگم😂😂

سوال های مرتبط

مامان نور زندگیم مامان نور زندگیم هفته بیست‌ونهم بارداری
خیلی حالم بده افسردگی گرفتم انگار همش اشکم دم مشکمه حس میکنم اصن برای بارداری اماده نبودم حس میکنم نمیتونم تحمل کنم استانه ی تحملم کم شده شاید چون بارداری خیلی بهم سخت گذشت لکه بینی استراحت بیرون نرفتن طول سرویکس پایین ترس از دست دادن نگرانی استرس ترس از زایمان همش بهم هجوم اورده فردا میرم دکتر برای چک سرویسکم ولی خیلی میترسم این ترس از دست دادن بهم رخنه کرده دارم میمیرم شاید اصلا مشکلی ام نباشه ولی روحیم خیلی داغونه لطفا برای منو دختر کوچولوم دعا کنین ک مشکلی نباشه همه چی خوب باشه یکم به زندگیه قبلم برگردم استرسم کم شه یکم از بارداری لذت ببرم هروقت با بچم حرف میزنم میگم نکنه زایمان زودرس بیاد سراغم بچم دور از جونش زبونم لال نمونه بخاطر پله های خونه دکتر به دکتر رنگ بیرونو نمیبینم این ی ماه ک استراحتم خونه ی مامانمم خیلی سخت میگذره خدایا همه چیو به خودت میسپارم خودت بهم این نعمتو دادی خودتم نگهدارش باش ک من دلبسته ی این فسقلم 🥹🥲