۲۴ پاسخ

حیف اون دوتا زایمان که برا این نمک نشناس رفتی

عزیزم درسته شوهرت اصن درک نداره و خیلی کارش اشتباهه ها ولی تو که میبینی انقدر غذا براش مهمه و روش تاثیر میزاره از همین استفاده کن
سیاست داشته باشششش
از همینجا معلوم میشه ک رگ خواب شوارت غذاس
پس تو بهونه دستش نده
روی مادرشوهرتو کم کن
شب یه قسمت از غذاتو درست کن وقتی بچه ها خوابن
فرداش یه قسمت دیگشو درست کن
برو تو اینستا غذای جدید یاد بگیر
یا تزیین خفن بکن
بخداااا میدونم چقدر سخته من اون اولای زایمانم همش از بیرون میگرفتیم
ولی میگم تو ک شوهرت اینجوریه از همین غذا دلشو بدست بیار
مردا شکم پرستن

خودت بخوره کیف کن.ولکن بابا

خداوند مشکلات زندگیت را حل کند عزیزم تو هم اینجوری ولش نکو اصلا اجازه ندی به مادر شوهری افریطه ات که تو زندگی تان دخالت کند یک روز آمد صرو صدا را انداخت از موهاش بیگیر اینقدر کتکش بزن حالش جا بیاد شوهرت هم اگه چیزی گفت صرو صدا کن چند تا لیوان بشقاب شیشه را بزن بیشکن جیغ داد کن بیگو منم خسته شدم منم آدم هستم آخه یعنی چی هم بهت تو بچه داری وکارهای خونه کمکت نمیکنه هم طلب کاره آخه مردی حسابی این بچهارو از خونه باباش نیاورده ‌که بچه تو هم است نمیدونم اینجور مردها کجا وچیجوری بزرگ شدن 😡

فقط میتونم بگم خدا بهت صبر بده

آخه عزیزم ناراحت نباش فدات ♥️♥️

بمیرم آجی

عزیزم چقدر مثل من بودی منم زندگی اولم همین بود منم نامادریم بدبخت کرد دیگه نتونستم تحمل کنم بعد 5 سال جدا شودم ادم نمک نشناس هر کاری کنه نمک نشناسه انشالا بچهات یکم بزرگتر بشن مشکلاتتم حل میشه

مردادهمشون همینن،حالا واسه من غذای ننش حال آدمو بهم میزنه ،نه قیافه داره نه مزه ،صد رحمت به غذای بیمارستان
اما بازم غذای منی که کل فامیل تعریف دستپختمو میکننو قبول نداره
یه روز تعطیل بچه ها رو بسپر بهش و چند ساعت برو بیرون ،ببینه از پسشون بر میاد ؟

حیف اون دردی ک برای زایمانت کشیدی محلشون نزار چطور میتونن انقد بی رحم باشن

چقد بیشعوره بی درکه دردو بهش نده بزار بگه جونش دربیاد

فداتشم بااین شرایط چرا دوتا بچه اوردی فقط ب خودت داری سختی میدی😔

بامردی که درک نداره چرا بچه اوردی اونم شیر به شیر والا خودتو عذاب میدی

هر زمان وقت نمیکنی پیام یا زنگ بزن بگو نرسیدم درست کنم از بیرون بگیر بیار خونه!!
یه چندبار که خرج کنه ،میاد کف دستش که با نون خالیم راضی میشه

عزیزم منم مثل شما تو شرایط بدی هستم. فقط به خاطر بچه هام دارم زندگی میکنم. شرایط بزرگ کردن بچه هام رو هم به تنهایی دارم اما چون مطمئن نیستم بعد از طلاق بچه هارو بهم میده یا نه دارم زندگی رو ادامه میدم. شما اگر طاقت دوری بچه هارو داری قطعا جداشو وگرنه بشین زندگیتو بکن و خودتو پیر نکن و حرص نخور. چه میشه کرد

عزیزم خدا قوت بهت
مردا ک درک ندارن
باید بذاریشون تو این شرایط ک حالتو بفهمن
حق داری خسته شی توهم آدمی نیاز ب استراحت داری
اصلا غصه نخور عزیزم میگذره این روزا

عزیزم بهش اهمیت نده ولش کن به خودت و بچه هات فکر کن

عزیزم چقدر بی درک و شعور

الهی بگردم چقد بی درکه اخه

باید سم بگیری بریزی تو غذاش

بیشعوره بخدا

برای خودت فقط غذا درست کن
چند روز که تو خونه غذا نخوره
حالش جا میاد

با مردی که شعور ندارن نمیشه کاری کرد عزیزم

خونه.

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۱ سالگی
تو رو خدا شما بهم راهنمایی کنید من که دیگه گیج شدم،دیوانه شدم
پسرم از دست من غذا نمیخوره فقط دوست داره خودش غذا بخوره
مجبورم ظهر ها گوشت یا مرغ ریش ریش کنم بزارم جلوش بخوره ، برنج رو با زور و سرگرمی موبایل چند قاشق بهش میدم
صبحانه با موبایل بهش فرنی و حریره و ... میدم
میان وعده اگر چیزی باشه که بگیره دستش مثلاً میوه یه کم میخوره وگرنه چیزهاییمثل شیر بیسکوییت و ... باید به زور موبایل و سرگرمی بهش بدم
حالا امروز عصر افتاد روی استفراغ و تا همین یک ساعت پیش هر چی خورده بود آورد بالا دیگه حتی شیر هم میخورد استفراغ میکرد، رفتیم درمانگاه بهش آمپول ضد تهوع زد و دارو داد حالا خوابیده
مشکل من اینجاست که همه فکر میکنن من بهش زیاد غذا میدم که اینجوری شده
شوهرم ماموریت هست و دو روزه خونه مادر شوهرم هستم
همش پچ پچ میکنن که غذا روی دل بچه مونده، و...
گفتم این بچه از ساعت۲ که ناهار خورده دیگه هیچی نخورده حتی عصرانه نخورده
بهشون میگم فشار بچه میوفته این همه استفراغ کرده دیگه هیچی تو دلش نیست
میگن مال غذا اضافی اینجوری شده
بخدا کیان اگر من بهش غذا ندم لب به غذا نمیزنه، منم با بدبختی چهار تا قاشق بهش میدم
بخدا آرزوی من این شده که پسرم قشنگ خودش غذا بخوره
بچه های شما روزانه چقدر غذا میخورن؟؟