۱۳ پاسخ

ای خواهر من همین الان ضعف کردم از گریه

مامان لوبیا تحمل کن من الان دوتا بچه شیر به شیر دارم فاصله سنی یک سال
ولی اره کم میارم مجبورم قوی باشم بخاطر بچه هام اونا بغیر من کسی ندارن به این فکر کن

منم تنهام از ده روزگی خودم دخترمو نگه‌داشتم واقعن سخته تنهایی کاش ادم یه کمکی داشته باشه بذاره پیشش

بیشتریامون همینجوریم همه تنها با کلی کار و مشغله و بچه داری خونه داری و شوهر داری

دقیقا منم همینطورم بعضی وقتا خودمو میزنم انقد گریه میکنم میگم واسه چی بچه اوردم

من ک خانوادم پیشمن هم خانواده همسرم ولی هیچ کدومشون نگه نمیدارن حتا پدر بچه بزور 10دیقه نگه داره مادر هستم نوکر هستم حرص خور هستم ولی خودم هیچ کسو ندارم.....

عزیزم تقریبا همه ازجمله خودم این شرایطو گذروندیم، چه روزایی که فقط کارم شده بود گریه، منکه دوقلو بودم، ولی توکل کن بخدا، یه راهیو جلو روت میزاره، بچت آروم میگیره ولی اگه بی وقفه چندساعت گریه میکنه حتما مشکلی هست، باید ببریش دکتر

وای نگو من چند روزه سردرد شدم بس که گریه کردم 😓 واقعا دیگه کم آوردم 😓

میفهممت،منم همینطور واقعا خستم میکنه

باهاش بازی کن ... راهش ببر تو خونه اینور اونور رو ببینه ... ذوق نشون بده بش وسایل و عکس و اینا نشون بده آروم میشه ان‌شاءالله... وقتی بی قرار میشن معمولا خوابشون میاد سعی کن بخوابونیش ... شیر بخوره میخوابه احتمالا

حق داری ولی سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی بچت بجز تو پناهی نداره اون با تو آروم میشه فقط

الهی عزیزممم. درکت میکنم بچه داری واقعا سخته. من زایمان دوم هستم بی نهایت کمردرد دارم راه میرم مهره های کمرم میسوزه . ولی وقتی دخترم گریه میکنه به معصومیتش نگاه میکنم دلم میسوزه براش باز بغلش میکنم راه میبرمش . یکم باید صبوری کنم تا کم کم بزرگتر بشن آرومتر میشن

دقیقا از تنها بودنمونه وگرنه خانواده آدم پیش آدم باشن لذت میبریم

سوال های مرتبط