سلام مامانا حالم بده خیلی ناراحتم همه چی به هم ریخته من از ۳۳ هفته ورزش پله پیاده روی همه چی شروع کردم زعفرون رابطه بدون جلوگیری شیاف اینارو هم زودتر از موقعش الان رفتم معاینه شدم بچه هنوز پایین نیومده دهانه رحمم کاملا بسته است از طرفی دکترم گفته اگر میخای برا طبیعی خودم باشم در اون صورت فقط برا سزارینت میام بعد ماماخصوصی هم گرفتم از طرفی بیمه مون باید تمدید میشد هنوز نشده یک ماه گذشت دکترم هم کلی هزینه دستمزد میخاد بگیره برا طبیعی و سزارین فرقی نداره گفته ۱۵ بیمارستان هم ۳۵
خیلی ناراحتم چرا بچه هنوز پایین نیومد من که همه کاری کردم چرا بسته است آخه 😔😭 من نمیخام خرداد به دنیا بیاد خب 😔
تنها چیز خوبی که ماما بعد معاینه بهم گفت لگنت خوبه
الان من اصلا نمی‌دونم سزارین کنم یا طبیعی خسته شدم از بلاتکلیفی هر کدومو نگاه میکنم سخته تجربه هارو که میبینم یکی از یکی سخت‌تر خستم از همه چی 💔😔 من الان نباید بچه دار میشدم جونمه عزیزمه نفسمه میمیرم براش ولی فکر کنم فعلا زود بود برام از نظر ذهنی از نظر اینکه من دنبال اینم که بیشتر برا خودم زندگی می‌کردم الان وقتش نبود من یه آدم کمالگرام که پای بچه بیاد وسط میخام تمام کمال خودمو وقفش کنم هیچی براش کم نزارم این یعنی خودمو نمی‌بینم و حذف میکنم 😔ناراحتم میترسم از مسئولیتش از زایمان از همه چی 😔

۱۰ پاسخ

منظورم اینه اگر سزارین اورژانسی بشم هم نمیاد فقط در صورتی که برا طبیعی هم خودش باشه

مگه نمیگفتی آپادانا رایگانه؟

چقد درکت میکنم با تموم وجودم منم دوسش دارم ولی الان واقعا امادگی نداشتم :(

من بچه بالا بود دهانه رحمم بسته بود تو ۳۷ هفته ۲ روز رفتم امیرالمومنین زایمان کردم آنقدر ورزش و کمک میکنن بچه رو میارن پایین عزیزم ماما خوصوصی هم فقط ۳ میلیون هست مثل پروانه دورت می‌چرخه جکوزی و کیسه آب گرم ماساژ با روغن ها و ورزش با توپ و ایستاده زایمان من که ساعت ها طول می‌کشید تو ۵ ساعت تموم شد یه ماما خوب بهت معرفی میکنم عالیه فامیلش احمدی هست رفتی امیرالمومنین بپرس البته اگر اهوازی هستی بسیار تمیزم هست بیمارستان هم که مفتیه

عزیزم خب فعلا زوده ممکنه تا ۴۲ هفته زایمان نکنی اصلا چرا به خودت فشار میاری عزیزم
این که نمیدونی طبیعی بیاری یا سزارین بدون استرس بشین فکر کن اگه نمیخوای زایمانت بمونه برای خرداد حتما باید سزارین بشی چون طبیعی رو نمیشه پیش بینی کرد
و اینکه میترسی از مسئولیتش از اتفاقاتی که قراره بیفته درک میکنم همه مامان اولی ها فکر کنم همین حس ها رو دارن
نگران نباش از پسش برمیای
زندگیت تغییر می‌کنه اولیت هات تغییر می‌کنه
ممکنه یه مدت اصلا نتونی به خودت برسی و واسه خودت زندگی کنی
ولی میگذره مطمئن باش همه چی خوب پیش می‌ره
پس خواهش میکنم که به روزای خوشی که در انتظارته هم فکر کن وقتی که نینی نگات می‌کنه وقتی که از بین هزارتا آدم تو رو می شناسه و حرکاتتو میپاد
فقط به تو اعتماد داره به تو لبخند میزنه بدون هیچ چشم داشتی دوستت داره
و تو هم عاشقشی
به اینا هم فکر کن تا دلت آروم شه
ایشالا که زایمان خوبی داشته باشی عزیزم و بچتو صحیح و سالم بغل بگیری

استرس نده ب خودت عزیزم درست میشه همیشه چیزی ک خودمون میخوایم نمیشه منم سر دخترم از 38هفته بیشتر شدم ب هفته 39رسیدم بالا بود. هنوز نیم. سانتم دهانه رحمم باز نشده بود از بس استرس دادم ب خودم سزارین اورژانسی با فشار بالا ک هم خودم هم جونه اونو بخطر انداختم واقعا ارزشش نداشت. من مطمعنم شما مادر مسئولیت پذیری هستید هم بفکر خودتون هم شوهرتون هم کوچولوتون هستید. هیچ وقت نزارید استرس و ناراحتی خانواده قشنگتونو از پا بندازه. هر چیزی جای خودشو داره. خودتونو فراموش نکنید

عزیزم چرا ناراحتی منم معاینه شدم هنوز بستم بااینکه بچه اولم نیست بعد از 38بچه میاد پایین هنوز واسه زایمان طبیعی زوده،منم سزارین اختیار خواستم دکترم خیلی دستمزدش بالاس هرجارفتم دکترا زیاد میگیرن دلم زدم به دریا گفتم طبیعی بزارم بهتره..

تمام احساساتت طبیعی هستن
چون خیلی بهش فکر میکنی
کلا به زایمان فکرنکن بالاخره یه کدومش میشه یه روزه هم تموم میشه میره
ان شاالله هرچی به صلاحته پیش بیاد

عزیزم اینستا پیج ورزش بارداری پیدا کن.خانم کرباسی باهاش یه جلسه تمرین لگن بردار دو روز بعدش زایمان میکنی.
من با ورزشاش ۶ سانت رفتم‌بیمارستان ۱ ساعته فیزیولوژیک زایمان کردم.

دقیقا منم هفتم عین شماست هیییییچ علایمی ندارم،خیلی نگرانم،حرکتت نی نی مم خیلی کمتر شده

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی روزهای ابتدایی تولد
سلام از طرف کسی که تا دیروز بجز به زایمان طبیعی نمیتونست حتی به سزارین فکر کنه خیلی فکر کردم این چند روز خیلی درد می‌گرفتم و باز میگفتم طبیعی ولی تو دلم میگفتم خدایا من که نمیتونم منی که برا پریودی که درد شدید می‌گرفتم تا بیمارستان نمی‌رفتم سرم نمیزدم خوب نمی‌شدم نمی‌تونستم اون دردو تحمل کنم حالا چجوری زایمان طبیعی کنم چجوری ده سانت آخه باز بشه هر چقدر فکر کردم دیدم نمیتونم تجربه چند تا از مامانا رو خوندم که چقد اذیت شدن این باعث شد دیگه تصمیم آخرمو بگیرم و بگم نمیتونم میخام سزارین بشم منی که آمپول میبینم گریه میکنم سرم میخام بزنم جونم در میاد اینقد وحشت دارم از بیمارستان جراحی و همه چی اما گفتم اینارو به جون بخرم بهتره درد داشته باشم با مسکن شیاف خلاصه کلی ابزار هست که خودمو خوب کنم اما برا طبیعی چیکار میتونم بکنم در آخر تصمیممو امروز به همسرم گفتم اونم مخالفتی نداره میگه هر طور خودت می‌دونی فردا نوبت دکتر دارم میرم ببینم دکترم چی میگه
قبلن که پرسیدم هزینه بیمارستان ۳۵ خصوصی هزینه دستمزد دکترم ۲۰ فردا میرم و دیگه تموم میکنم این موضوع رو خیلی اذیت شدم این مدت
بااینکه ماما خصوصی گرفتم کلی ورزش کردم پیاده روی هر کاری خلاصه لازم بود کردم اما یکی از مامانا بیشتر از من تلاش کرد بیشتر از من ورزش کرد نتیجه ش شد نارضایتی و چقد اذیت شد من که دیگه جای خود دارم . خدا خودش کمک کنه
بیمه مون بچه اولو قبول نمیکنه برا سزارین ببینم دکترم میتونه برام اجباریش کنه چون قند بارداری هم دارم اما کنترل شدس با رژیم نمی‌دونم قراره چی بشه واقعا استرس دارم و اذیتم
برام دعا کنید 🙏🥺