نمیفهمم چمه الکی عصبیم. تا صدای فاطمه نورا میاد سرش داد میزنم یبار شوهرم ازم خواست بخاطر جدش سرش داد نزنم ولی نمیدونم چرا قدرت کنترل خودمو ندارم. اینم الکی صداش میاد شیرشو خورده، اروغ زده، پوشکش تمیزه، بازیم نمیکنه فقط ادا مثلا میخواد بخوابه لنگاش تو اسمونا میچرخه. نمیخام مامان بدی باشم ولی صبرم خیلییی کم شده. چیکارکنم آروم شم! شماهم سر بچههاتون داد میزنین یا فقط من اینصدر ضعیفم😔💔منکه لایق مادربودن نبودم آخه چرا به من داد...

از بچه ۴ ماهه آخه چه توقعی داری عزیزم؟
درسته خسته میشی کلافه میشی ولی این طفل معصوم پناهی جز تو نداره
قطعا مادر خوبی هستی واسش فقط احتمالا خسته ای

اون چیزی متوجه نمی‌شه عزیزم
خیلی کوچولوئه

عزیزم گلاب بخور حتما خیلی خوبه

منم گاهی وقتا اینجوری میشم ، بعد وقتی تو گریه هاش میگی ماما ینی میخوام خودمو بزنم هعی میگم خدا لعنتم کنه که بلد نیستم مادری کنم برای بچم😭
ولی دارم تمام تلاشم میکنم که تو هرلحظه صبور باشم براش.

عزیزم داد نزن سرش اون هنوز خیلی کوچولوعه🥹🥲
من ک هیچ وقتتت تا الان سر بچم داد نزدم و نخاهم زد حتی بعضی شبا خیلی خستم کرده بود ولی اصلا داد نزدم

منم همینطورم
بعد میشبنم گریه میکنم

گل گاو‌زبون دم‌کن بخور یخوره اعصبانیتت بهتر میشه

تو خونه از این ننو قدیما که چوب داره ببند یا پارچه ایش من از وقتی اینو بستم میخاد بخابه تو این راهتر شدم یذره ولی هرجا برم زود برمیگردم خونه چون پسرم بدون این ننو نمیخابه بهتر ارامشم بیشتره قید همچیزو زدم تا بچم بزرگتر بشه وظیفمه چون مادرم

منم خیلی قبلا داغون بودم انقد که همش بیدار بود شبو روز کلافه بودم من الانشم نه اصلاح میرم نه موهای بدنمو میزنم نه سکس دارم هیچی فدای سر بچم بد قویتر میشم با بچم که بزرگتر شد همجا میرم وقت واسه به خودم برسم زیاده دوسال صبر میکنم پسرم بزرگ بشه دورهمی و عروسیو مهمونی همچیز فدای سر بچم اون منو میخاد خود خواه نباید باشم من خاستم بیاد تو این دنیا به قول مادر شوهرم بچه بالشت نیست که صداش در نیاد که تو بخابی و مثل قبل باشه روال زندگیت ضرفا تو ظرف شویی خونه نا مرتب منم خانوادم دور هستن نمیان بهم سر بزنن چیکار کنم من زن قوی باید باشم از پسش باید بر بیام میدونم از پسش بر میام محکم باشید این روزا میگذره بد همچیز مثل قبل میشه دلمون واسه نوزادی بچه هامون معصومیت صورتشون نگاهشون تنگ میشه

منم امروز پریود شدم انقد خستم علی هم همش گریه ولی دلم نمیاد داد بزنم همش راهش می برم

منم دوتا بچه شیر ب شیر دارم اون یکیم پسره هنوز دوسالش نیست خیلی صبرم کم شده الکی اعصابم خرده فک کنم بخاطر به هم ریختن هرمون هاست ب زمان نیازه تا خوب بشیم

عزیزم اول اینکه نگو چرا ب من داد ، میدونم از ته دلت نمیگی ولی بازم قشنگ نیست قربونت برم قطعا خدا تواناییشو دیده در تو ک این فرشته رو داده بهت
منم اوایل خیلی خسته میشدم داد میزدم بعد می‌نشستم گریه میکردم ، الان هروقت صبرم لبریز شه فقط صلوات میفرستم خیلی تلاش می‌کنم ک جوش نیارم تا الان خداروشکر موفق بودم

هنوز از این ب بعد نق نقاشون بیشتر میشه دندون در میارن هم خودشون هم ما اذیت میشیم. اما گناه داره طفلکی سرش داد نزن. اون کسی جز تو رو نداره. اگ میتونی ی چند ساعت پیش یکی بزار برا خودت تو خونه بخاب موزیک گوش بده تا یکم روحیت عوض بشه

مطمئنی افسردگی بعد از زایمان نگرفتی؟

ی بارم مامانم سرم داد زده. هنوذم ک هموذه یادمه و نفرت کل وجودمو میگیره بهش فک میکنم برا همین اگه الا خونمونم چپ راست کنه تر بزنه توش بازم هیچی نمیگم😐 بزرگ شد تمیز میکنه نق نمیزنه حرفاشو. میگه بچه 4 ماه ج میفهمه اخه اصولا بچه ها ت ماه چهارم خیلی اروم و خابالو هستن. سعی کن خابشو تنظیم کنی و این ک شکموتر میشن شیرشو زیاد کنی

ت پی ام اس پریودی هستی

منم همینطور
اوایل ۴ ماهگی انقدر خوابش بد شده بود و پسرفت خواب داشت که شبا دیوانه شده بودم
طول روز مثل بچه کانگورو بهم آویزون بود ،خوابش میومد نمیخوابید
دیگه شوهرم میومد میگرفتش تا من یکم مغزم آروم بشه..🚶‍♀️

من دلم نمیاد سرش داد بزنم 🫠یا دعواش کنم تو اوج کلافگی از نق زدن و نخوابیدن هاش یهو دست و پاهای کوچولوش رو میبینم و اینکه این موجود ضعیف هیچ توانی نداره نه زبون داره و میتونه کاری کنه فقط به من وابستس حق ندارم دعواش کنم واسه چیزی ک دست خودش نیست

یه مدت برو خونه مادرت استراحت کنی بهتر میشی یا از همسرت بخواه واسه چندساعتم شده بچه رو بگیره واسه خودت وقت بذاری

بچه ی زبون بسته هم گناهی نکرده که خب شاید دلش بازی میخواد میخواد باهاش بازی کنی بچرخونیش چقد طفلکا بخواین روبه پشتشون و به سقف نگا کنن یا شاید جاییش درد میکنه

منم مثل توام متاسفانه
و خیلی عذاب وجدان دارم

اصلا این حرفو نزن ک لایق نیستی،
باباهمه ادما حق دارن خسته بشن حق دارن عصبی بشن.
الکی عصبی نیستی چنتا اتفاق پیش اومده ک باعث عصبانیتت شده ولی خودت نمیخای قبول کنی ک اون اتفاقا یا حرفا و...باعث عصبانیتت بشه.
اگ میتونی چنددقیقه ازخونه بزن بیرون تاکمی اروم بشی

عزیزم اولن خدا خودش خوب میدونه کی لایق مادر شدنه که بچه بهش میده بعدشم مادر شدن الکی نیس چیز کوچیکی نیس منم صبرم تموم شده منم داد میزنم سر بچم ولی بعدش انقد ناراحت میشم بغلش میکنم بوسش میکنم این حرفارو نزن اون زایمانی که ما میکنیم دوران بارداری و هرمونا و ... تا دوسال باید طول بکشه تا هرمونامون برگرده بس این حرفارو نزن گلم همه ی مادرا همینن

نی نی تاب نداری بچه رو بزار تو سیع کن با روسری دسته بچه رو ببندی بدی تکونش بده میخوابه

دیگه بچه همینه عزیزم سروصدا میکنه،بهونه میگیره،گریه الکی میکنه،بازی میخواد،جلب توجه میکنه،ما باید صبرمون زیاد باشه اون کوچولوها گناهی ندارن طبیعتشون همینه،اگر میتونی از کسی کمک بگیر یه مدت استراحت کن

گناه داره عزیزم وقتی بیقراره بغلش کن قربون صدقش برو براش اهنگ و لالایی بخون نیاز به محبت مادر داره با داد زدن بیشتر بیقرارش میکنی

من یبار داد زدم عذاب وجدان گرفتم بد کلی دستو پاشو ماچ گردم تا منو ببخشه

داد نزن گناه داره این چ کاریه اون هموز نوزاده صبرت باید زیاد باشه هنوز بدقلق تر میشن اگ قرار باشه داد بزنی خدانکرده فردا مشکلات بزرگی براش پیش میاد

منم یک دختر کلاس اولی دارم عین توام نمیتونم خودمو کنترل کنم سر دخترم خیلی داد میزنم ....خاک تو سرم 😥😥😥