۱۱ پاسخ

عزیزم خدا به جفتتون سلامتی بده😢

انشالله زودتر خوب شی

عزیزدلم چجوری بدون دخترت طاقت آوردی
خدا حفظش کنه .....الهی ک توهم زودتر سرپا بشی بری پیش دخترت

چه مادر شوهر خوبی

عزیزم مبارکه 😍
ایشالله زودتر خوب میشی آوین کوچولو بغل میکنی

انشالله زودتر خوب شی عزیزم

جان 😍 مبارک باشه
ان شاالله زودی خوب بشی عزیزم ❤️

عزیزم مراقب خودت باش،انشالله که آوین جان سلامت باشه و از این ویروس نگیره

انشالله نمیگیره عزیزم خودتم قوی باش

ای جانم مبارک باشه انشاالله ۱۲۰سالگیش

عزيزم خدا حفظش کنه انشاالله زود خوب بشی

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۶ ماهگی
مامان آوین🪷🩷 مامان آوین🪷🩷 ۵ ماهگی
پارسال درست چنین روزی برای بار دوم بود که بی بی چک میزدم و در کمال تعجب دوخط میافتاد🥲 و منی که حاملگی یه چیز دور از دسترس میدونستم تو اولین اقدام باردارشدم و ترس و وحشتی که از دوران بارداری و زایمان و مادرانگی و خیلی کاراعقب افتاده که هنوز تو زندگی متاهلی انجام ندادی و...
خلاصه که من بعد از سه سال زندگی برای اولین بار بدون جلوگیری خواستم تست کنم ببینم میشه یانه که در کمال ناباوری باردار شدم😍😅 یادم نمیره که صبح ساعت ۸ زنگ زده بودم به مامانم های های گریه میکردم و مامانم اون سمت خط دلداری میداد میگفت خداروشکر ببین بارداری قرار زندگی جور دیگه بگذرونی و...
خلاصه یکم آروم شدم و ظهر رفتم ودکتر که مطمئن بشم گفت مطمئن باش بارداری و منی که بازم ترسیدم و لرزیدم. خلاصه دکتر برام دارو و آزمایش و سونو نوشت گفت به احتمال زیاد قلبشم تشکیل شده چون من وقتی فهمیدم باردارم که ۶ هفته و ۵ روز بودم.
دیگه رفتم یه جوراب بخرم برای سوپرایز همسری که بگم باباشدی و فلان بااینکه خودم میترسیدم ولی خب ذوق داشتم از طرفی دیگه رفتم مغازه و یدونه جوراب نوزادی صورتی برداشتم اومدم خونه این نامه رو نوشتم برای همسر محترم،غذا اینا آماده کردم منتظرموندم اومد خونه و سرسنگین بودیم(شب قبل باهم بحثمون شده بود)چایی و آوردم براش یه ربعی

ادامه کامنت...
مامان نخود مامان نخود ۷ ماهگی
مامانای مهربون میخوام حرف بزنم و غر بزنم تا یکم خالی بشم پس لطفا اگر حالتون خوب نیست نخورید که بدتر نشید پنج ماهه زایمان کردم قشنگ ترین لحظات زندگیم را دارم تجربه میکنم اما خستم از بعد به دنیا امدن با زردی و کولیک پدرم در آمد الان با آلرژی خیلی خستم یک ماهه هرروز این بچه را حمام میدم کلی کرم میزنم و این کار را دوبار تا سه بار در روز انجام میدم الان یک ماهه به خواب دوساعته پر شب نداشتم بدنم کلا تغییر شکل داده و از شیر دهی ساعت به ساعت که نگم دیگه سینه هام زخمه و روانم خسته ‌هیچ کسم کمکم نمیکنه شوهرم خیلی زحمت بکشه یک ساعت نگه میداره بعد میاد میگه گشنس تازه به خاطر همین یک ساعت که نگه میداره شب زود تر میخوابه مرد خوبیه هواما داره وای من واقعا خیته شدم نمیدونم چیکار کنم نمیدونم چیکار کنم که شب حداقل دوساعت بخوابه تنها تفریحی که دارم رفتن داخل اینستاس که اونم تا باز میکنی از خواب مستقل و هزار تا چیز قشنگ دیگه حرف میزنن که کاملا بهم احساس ناکافی بودن نا بلدی میده لطفا برای آرامشم دعا کنید دائم از خدا میخوام صبر بیشتری بهم بده چون هیچکس مطلقا مثل خودم برای بچم وقت نمیزاره اما با همین فرمون پیش برم قطعا سلامتی به خطر میوفته و بدنم خالی میکنه