امروز رفتیم مولودی از ساعت ۵ اونجا بودیم تا ۱۲ چون به ص ف شامم دعوت بودیم خداروشکر دخترم اصلا اذیتم نکرد ولی با اتفاقی که برای پانیذ کوچولو افتاد یه لحظه از جلو چشمم دور نشد اصلا خوش نگذشت بهم خیلی دلم میسوزه برای خودش و پدرمادرش😭
افراهم بچم یکی دوبار ضربه خورد یبار انگشتشو گذاشت لای در یبار بطری نوشابه رو انداخت رو پاش 😢 ولی خداروشکر بخیر گذشت وگذشت دیشب گفتید بیا بگو که دخترت چطوری بوده امروز🥲

خواهشا توی جمع نرید ما بدجور کرونا گرفته بودیم خدا به ما رحم کرد

پانیزکیه

خب خداروشکر، گفتم نگران نباش همکاری میکنه
ان شاءالله خدا به پانیذ کوچولو هم کمک کنه، من دیشب تاپیکتو خوندم خیلی ناراحت شدم

خداروشکر که بخیر گذشته،خدا به دل پدر و مادر پانیذ هم صبر و آرامش بده،پیمونه عمر اون بچه تا همینجا بوده ولی دل اون پدر و مادر هیچ وقت آروم نمیشه😭😭😭

پانیذ کی هست؟چی شده؟

مگه چ اتفاقی افتاده؟

همیشه خوش باشید
خدابه دلم مادر پانیذ ارامش بده