دیشب دخترم پیش مادرشوهرم میگه ما نی نی داریم میگم نی نی مون کجا بود میگه اینجا تو شکمته ،مادرشوهرم نمیدونم باردارم و جنین مشکل داره،دختر من هنوز نمیدونه بعد خونه بهش گفتم نی نی مون قراره بره داخل شهر دور بزنه .دیگه نمیاد پیش ما.خدا به دل کوچیک دختر منم رحم نکرد بچم سالم نشد .اما باز میگم شاید یه حکمتیه .دیروز و پریروز شوهرم میگفت ایراد نداره باز اقدام میکنیم بعد اخر شبی که از خونه مادرشوهرم میومدیم گفت بچه چیه همین یدونه بسه.انگار نا امید شده البته منم دیگه بچه نمیخوام .تردید داشتم اما باز گفتم خدایا توکل به تو .حامله شدم بعد که اینجور شد و تو ان تی،جنین هیدروپس بود .و ان تی 9،امروز بعد از ظهر میریم رشت پیش دکتر مخصوص بارداری پر خطر .هنوز تو دلم میگم میشه بریم دکتر بگه آب دور بدن جنین جذب شده و حالش خوبه .معجزه بشه .اما باز میدونم دیگه خدا دلش برای ما نمیسوزه .

امیدوارم که این دنیا با اون بزرگی برای هیچ مادری اونقدر کوچیک نشه که احساس کنه تو زندانه .خدا به همه مادر ها بچه سالم بده و بچه هاشونو براشون نگه داره

عزیزم انشالله هرچی خیره برات خدا رقم بزنه

انشاءالله بچه سالمه سالمه خدا هم به دل بزرگ تو نگاه میکنه که همچین آرزوی قشنگی واسه ی همه کردی🙏🏻❤️

ان شاالله خدا دلتو شاد کنه قشنگم

گلم توکل کن بخدا انشالله بری پیش یه دکتر بگه هیچ مشکلی نداره امید تو از دست نده هرکس ناامیدت کنه خدا ناامیدت نمیکنه مطمن باش برو در خونه ی خودش از خودش بخواه

نا امید نباش
انشالله هرچی صلاح خداست
بعدم منم دیروز پسرم از خواب بیدارشد و یوهو گفت مامان تو نی نی ت مرده و دیگه بچه دار نمیشی
درصورتی که اصلا بهش نگفته بودیم نی نیمون مرده
من تازه اسمم براش انتخاب کرده بودم
ولی شکر خدا اگه بدنیا میومد و یه مشکلی داشت بدتر بود برام
ولی داغ خیلی سخته

ان شاالله بچت سالمه بد به دلت راه نده🥰هر چند خودم الان یکی از ناامید ترین آدما هستم قربون خدا برم نمیدونم حکمتش چیه