با مادرشوهرم مسافرتیم، اینقدر دست و دلش میلرزه برا پول خرج کردن که نذاشت برا برگشتنی ناهار بریم رستوران، از دیشب الویه گذاشت برا تو راه که پول ناهار ندیم لاوینم دوست نداشت نخورد منم به لاوین گفتم کباب میخوری برات بگیرم گفت آره، بعد مادرشوهرم هی اصرار اصرار لاوین بیا بخور ی کوچولو، اینو از دست مامانجون بخور
لاوینم مدام داره میگه نمیخوام
از اینورم گیر داده به من این اضافه است خالی بخور من میگم سیر شدم هی میگه بخور خب خالی
منم گفتم نمیتونم شما بخورید
اعصابم خورده ازش از اینورم میگه حالا میخوره کباب بگیرررری برلش
یعنی من برا بچم چیزی نگیرم که شاید نخوره!!!؟

ناراحت نشو قدیمیها همه همین طور قناعت میکنن عادت دارن.

چقد اینجکر رفتارا زشته...من ک خانواده شوهرم انتظار دارن اضافه غذا بچه مو بخورم...اوایل میخوردم از سادگی بعد دیدم انگتر وظیفه س دیگ نمیخورم..ته مونده مسوه گاز گازی شونو ک میندازم بدشون میاد خخخخخ

منم شاید مادر بودم برا این کنه پسرم کمتر خرج کنه از این کارها میکردم

دیگه باید تحمل کنی حرفاشم نشنیده بگیر تو کار خودتو بکن

بخاطر شوهرت اخم و تخم نکن
کار خودتو بکن ولش کن

وای که چقدر بدم میاد از اینجور آدما عین عمه منه همیشه آویزون مامانم بود همه جا کوفت میکرد دست تو جیبش نمی‌کرد آخرم مامانم حساب میکرد

می‌دونی ی راهکار داره
همیشه در کلام مهربان باش حرفهای خوب بزن ،دلش نرم میشه باهات خوب میشه
ولی تو از چیزی نوشت نیومد یا مخای بخری اصلا دهن ب دهن نشو ،ب همسرت بگو ک اون بگه یا انجام بده

در کل عروس ها چون غریبه هستن
مادرشوهر اکثر گارد داره
ولی رفتاری از طرف پسرش باشه خودش حل می‌کنه
ولی تو همیشه مهربون عمل کن ولی کاری ک دوست داری انجام بده

با اینجور آدما مسافرت رفتن عذابه

چقدر حساسی شما...بیخیال پاشو برو کباب بگیر با بچه ات بخور ی تعارفی هم کن من بدم‌میاد با ادمهای ناخن خشک برم‌مسافرت

خدا بهت صبررررررررررررررر بده
مادر شوهر من فضول خوردن بچه های منه

وای عزیزم خدا بهت صبر بده 💗🥲