۱۳ پاسخ

عزیزم الان اولویت با خوردنه.
خدا رو شکر که داره غذا میخوره.
حالا مهم نیست چطور.
بذار خوب پیش بره و به غذا خوردن عادت کنه و غذاها رو دوست داشته باشه،
بعدا یواش یواش عادتش بده که دستش بگیره.
اصلاااا غذا رو نذار جلوش و برو .
ممکنه دوباره غذا زده بشه

بشین روبروش خودت ازون غذا بگیر دستت و همون مدلی که انتظار داری بخوره بخور

عزیزم به مرور درست میشه
دختر من ذره ای غذای بافت دار میرفت تو گلوش عوق میزد من انقدر ناراحت بودم که نمیتونم بهش غذای بافت دار بدم
اما الان خیلی بهتر شده
همه اینا کم کم درست میشه
فقط کاش این وروجکا یکم خوش غذاتر بودن🥲🥲
دختر من نه خوب غذا میخوره و نه شیر

من تجربه کردم بچه ها روزانه در حال تغییرن واقعا. یعنی مثلا امروز یه ویژگی داره ۳ روز دیگه برعکسش میشه. بعد این نگرانی مادر رو بچه حس میکنه. بهتره سعی کنیم بیخیال تر باشیم در مقابل چالش هاشون 😉

گریه نداره تنبلیش میشه بچه
نهال تا شیشه شیرشو میبینه دوتا دستاشو محکم میندازه زمین کنار سرش که یه وقت ندم دستش😂

دختر من برعکسه غذارو مشت میکنه میریزه زمین
ولی چه خودم بدم چه خودش برداره هیچجوری نمیخوره

دختر من دقیقا برعکسه میخاد همه چیو توو دستش فشار بده اصلا غذا خوردنش خوب نیس میتونم بگم نود درصد مواقع نمیخوره چیکار کنم اجازه بده غذا بهش بدم

دیروز یه پستی تو اینستا دیدم یه مشاوری میگفت وقتی بچه یکاری رو انجام نمیده نه اجبار کنید نه بیخیال بشید
به روش قبلی خودتون ادامه بدین
شاید این لج کردنش فقط برای چند روز یا چند هفته باشه
نا امید نشو

عیبی نداره چون بدغذا بوده قبلا بهش زمان بده منم دخترم بلد نیس بخوره خودم بهش میدم بنظرم خطرش کمتره هنوز کلی وقت دارن برا اینکه خودشون بخورن حساس نشو

همینکه غذارو میخوره هم خووبه

دختر منم همین بود. یادت باشه تاپیک گذاشتم. اصلا دست به غذا نمیزد. الان یک هفته هست که خودش غذا میخوره.

نیوشا جون به نظرم براش غذای انگشتی درست کن بعد خودت روبه روش بشین بخور اونم بهت نگاه کنه یاد میگیره که غذا رو برداره تو دستش یا براش پنکک و اینجور چیزا درست کن بزار کلا جلوش باشه بالاخره تصمیم میگیره بره سمتش برداره

غذاشوبزارجلوش بروجایی دیگه ولی مواظبش باش

سوال های مرتبط

مامان Ali مامان Ali ۱۱ ماهگی
علی عزیزم نه ماهه شد
پسرم این روزا آب بازی دوست داره دستاشو تو آب می زنه و تا در حمام را باز می بینه چار دست و پا میدوه که بره اونجا چون خاطره خوشی ازش داره
روی چار دست و پا رفتن تسلط بیشتری پیدا کرده هر سطحی را می گیره و می ایسته دیگه مثل قبل وقتی می ایسته نمی افته و تسلط بهتری پیدا کرده چون می تونه از ایستاده به نشسته دربیاد
پسرکم همچنان اونقدری غذا نمی خوره که مامانش خوشحال بشه فقط در حدی که خودش حال می کنه غذا میخوره
بازی با بچه ها را دوست داره با دیدن بچه ها آروم و خوشحال میشه بهتر از قبل با اسباب بازیهاش بازی می کنه و بیشتر میذاره براش کتاب بخونم
توی کالسکه دوست داره وایسته
وقتی میریم دنبال خواهری از مدرسه بیاریمش تو مسیر برگشت که بچه ها را نمی بینه انقدر گریه می‌کنه تا بغلش کنم
نون پنیر دوست داره پنیر ماجان براش گرفتم و گاهی لقمه های ریز بهش میدم
پسری خیلی مهربون و دلبره خندون و خوش اخلاقه بیشتر شبا زود میخوابه
وقتی بیداره مامان باید فقط کنارش باشه چون هم گریه می کنه می گه منو بگیر هم ممکنه خودشو به یه جا بکوبه
اسباب بازیهاشو‌می دونه کجاست و میره پیدا می کنه
کم کم دارم وسایل خونه را استتار می کنم دستشو به هر چیزی می زنه
رو زمین که میذارم غذا بخوره پاشو می کنه تو کاسه و بشقاب کلی هم کیف می کنه
دستشو میکنه تو پریز
لوله جارو برفی را میخواد دهن کنه ...
ماشین شارژی خواهرش را باتریشو عوض کردیم و با خواهری سوار میشن
خواهری روی اسکیت برد هم میذارنش و سرش میده و بازی می کنن
خلاصه که دورانی داریم با هم
الانم سرماخورده آب ریزش بینی داره