تجربه زایمان طبیعی پارت ۸

دست دخترمو میگفتن از هر ۱۰۰۰ بچه دو نفر اینجوری میشه
پس چیزی نیست که بخاطرش بپرسید چون توی سزارین هم بخاطر وزن ممکنه پیش بیاد وزن دخترمم خیلی بالا نبود ۳۸۰۰ بود ولی در کل نگران نباشید

زایمان طبیعی درسته سخته ولی همین که بچه میاد به معنی واقعی تموم میشه همه چیز و سر پای خودتی راحت به بچه شیر میدی…

تجربه من اینو میگه که اصلا دکتر براتون مهم نباشه
من این همه پول دکتر دادم دکترم موقعه زور زدن سرش تو گوشی بود تا سر بچه بیاد اون موقعه بیاد بچه رو در بیاره
تجربه من میگه مامای خوب بگیرید یه پنچ شیش تومن هم بهش بدید و‌ یه بیمارستان دولتی معمولی برید…

حتمااا آبمیوه طبیعی و کیک و اینا ببرید و سوپ هم تونستید با خودتون ببرید که ضعف میکنید خیلی اینا خوبن بخورید…

من از زایمان طبیعی فارغ هر هرچی تجربه خوبی داشتم و دوباره حاضر هستم انجامش بدم با اینکه میدونم چقدر سخته…

ممنون میشم نظرتون و درباره توضیحاتم بگید❤️
آرزوی زایمان خوبی براتون دارم در پناه خدا...

۶ پاسخ

عزیزم خیلی خوب توضیح دادی خداروشکر که جفتتون سالمین انشاالله دست کوچولوتم زود خوب خوب بشه

ولی من مطمین نیستم باز زایمان طبیعی رو انتخاب کنم ، البته اولین شرط زایمان طبیعی آمادگی بدنی که من نداشتم

زایمان طبیعیم واقعا سختیای خودشو داره از طرفی من پارگی درجه ۳ گرفتم با ۲۵ تا بخیه و الان همورویید گرفتم و خونریزی از معقد دارم. من کسی رو نداشتم کمک حالم باشه وگرنه اگه ادم کسی باشه کمکش کنه تو کار خونه به نظرم سزارین خوبه

من طبیعی بودن دولتی
ولی افتضاح بود ن دکتر خوبی ن پرستار های خوبی ی مشت وحشی بودن
اگه از زایمانم بگم میگی قتلگاه بوده یا زایشگاه از بس وحشی بودن
زایمان من خوب بود ولی خیلی درد داشت خاطره بدی بود چون درد زیاد داشتم و هیچ کس پیشم نبود حتی ماما و دکتر و همراه فقط تنها تو اتاق ۱۲ ساعت
بدون غذا و...

من که فقط از طبیعی بدی شنیدم هرشب گریه میکنم از استرس و دکتر گفت استرسم باعث شده که لگنم باز نمیشه زایمان کنم خسته شدم

ممنون عزیزم منم زایمان طبیعی هستم استرس گرفتم بچه اولم هست

سوال های مرتبط

مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
نظر من در مورد بیمارستان ولیعصر تبریز
فوق العاده بود خیلی راضی بودم درسته هزینه ها بالاست و کادر خیلی مهربونی داره هم به مریض هم همراه ارزش میدن
خودشون همه کارارو میکردن از شیاف بگیرید تا پوشک که من تا پاشدم راه برم از اون به بعد خودم پوشک گذاشتم ولی شیاف نمیتونستم شیاف خودشم اب رو اتیشه تا دردم میخاست بیاد زود شیاف میزدن و امپول و پمپ دردم ک بود خیلی خوب میشدم سرحال بودم
پمپ درد حتما داشته باشید با پمپ زایمان براتون در حد پریودی درد خواهد داشت
از سزارین خیلی راضیم خیلی به هیچ عنوان به طبیعی فکر نکردم و نمیکنم هرکی میگه بعد عمل تا بخیه برداری خیلی درد میکشی اشتباهه یعنی برای من اونجور نشد شمارو نمیدونم من راحت از فردای عمل پاشدم درد فقط در حد پریودی داشتم بخیه هامم جذبی بود در کل بدن با بدنم فرق داره ولی هرجور باشه نمیتونه دردش به طبیعی برسه فک کنم من فوبیای معاینه و زایمان طبیعی داشتم
همین امیدوارم براتون مفید باشه و خونده باشه اوناییم که حامله ان از روزای خوبتون به شدت لذت ببرید بارداری خیلی دوران شیرینیه هرچقدرم که بچه داری سخته ولی با دیدن زیبایی پسرم همش یادم میره
بای👋🏻
👋🏻
مامان دلسا🩷و آرسام🩵 مامان دلسا🩷و آرسام🩵 ۵ ماهگی
تجربه سزارین در بیمارستان گلستان تهران ( بیمارستان نداجا نیروی دریایی ارتش)
پارت ۱
سلام مامانا شبتون بخیر اومدم از تجربه زایمان ام بگم سعی میکنم همه چی و دقیق بگم چون قبل زایمان خودم خیلی دنبال اطلاعات درباره بیمارستان گلستان بودم و هیچ جا کسی تجربه اشو نگفته بود ولی خوب بیمارستان خلوتی هم هست اول درباره هزینه سزارین بگم که من اردیبهشت ۱۴۰۴ با بیمه تامین اجتماعی ۱۷ تومن به بیمارستان دادم و ۱۵ به دکترم
من زایمان اولم طبیعی بود سر دومی بعد عید دودل بودم برای طبیعی یا سزارین طبیعی و دردشو کشیده بودم میدونستم چقدر سخته و باید تا چه حد درد بکشم اما چون سزارین نمی‌دونستم چجوریه کلی دودل بودم آخرش همسرم گفت بیا برو سزارین همه میگن راحت تر و نمیخواد دوباره اون درود بکشی اصلا اولیش و هم باید می‌رفتی سز با حرف همسرم مطمئن شدم برای سز خیلی دنبال دکتری گشتم که سزارین اختیاری بنویسه من پسرم تا قبل عید یعنی ۳۳ هفته بریچ بود بعد عید هفته ۳۵ سفالیک شد کلا از اینکه دلیل سزارین داشته باشم تا امید شدم چون چشم هام لیزیک بود سر زایمان اولم یکم ضعیف شد ولی هرچی چشم پزشکی رفتم بهم نامه ندادن بنده خدا دکتر خودم می‌گفت به خاطر سخت گیری به پزشک ها نامه نمی‌دن وگرنه چند نفر تو دنیا بودند که لیزیک و لازک کرده بودند و سر زایمان طبیعی اجباری نابینا شدند خلاصه خیلی گشتم و گشتم آخر از اینترنت بیمارستان گلستان و پیدا کردم که نسبت به بقیه بیمارستان ها هزینه اش کمتر بود دنبال دکتر خوب تو این بیمارستان بودم که پیچ دکتری که رفتم پیشش و پیدا کردم
مامان جوجه رنگی🐣🐦 مامان جوجه رنگی🐣🐦 ۳ ماهگی
زایمان طبیعی پارت ۸
۴۰ هفته ۵ روز زایمان کردم
بچم ۳۵۰۰ وزنش بود
ناخن هاشم بلند بود چون تا آخرین هفته مونده بود
یه شب بیمارستان خوابیدم بعدش مرخص شدیم
الان که به زایمانم فکر میکنم میبینم با اون همه دردی که کشیدم ارزشش رو داشت که زایمان طبیعی رو تجربه کردم حتی اگه یه زمانی زایمان بعدیم سزارین باشه بازم پشیمون نیستم که زایمان طبیعی رو تجربه کردم وقتی بچمو دیدم بدن داغشو حس کردم خیلی خوب بود یه حسیه نمیشه توصیف کرد 🥹
درد طبیعی همون لحظه که بچه بیاد درد تموم میشه ولی سزارین بهوش که میای شکمت ۷ لایه پاره شده ولی بازم هر دو تا زایمان بخیه ها درد دارن
تخت کناریم سزارین کرده بود سه تا سرم بهش وصل بود که یکیش پمپ درد بود هر چند ساعتم هی میومدن براش شیاف مسکن میزدن
منم درد داشتم ولی فقط روز اول شیاف میذاشتم بعدش دردم آنچنانی نبود فقط بخیه هام حس میکردم که سفت بودن که خودشون یکی یکی افتادن
خداروشکر میکنم که زایمانم یه خاطره خوب شد برام
زایمان چه سزارین باشه چه طبیعی هر دوتاش درد و عوارض داره و دست خودمونه کدوم راه رو بریم
و البته بدن با بدن هم فرق می‌کنه بعضیا فقط یه نوع زایمان براشون راحته
مامان نلین💕✨ مامان نلین💕✨ ۶ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۶

درباره دستش جلو تر توضیح میدم از‌ روند زایمان بگم فعلا
همین که دخترم گریه کرد
دکتر کمم و فشار داد و به زور جفت و خارج کرد
دکتر شروع کرد به بخیه زدن دیگه
موقعه به دنیا اومدن صدای قیچی و شنیدم که پرینه رو قیچی کرد ولی متوجه نشدم
یه آمپول دیگه زد که سر بودم سر قبلی اونم متوجه نشدم
یه بیست دقیقه طول کشید بخیه…
گفتن دو ساعت باید توی ریکاوری باشی و همسرم و صدا زد که بیاد پیشم…
همون لحظه ای که به بچه به دنیا اومد اینقدر راحت شده بودم و حس خوبی داشتم، احساس خیلییی قوی بودن میکردم با اینکه موقعه خروج بچه حس میکردم یه تریلی افتاده روم و نمیتونم بیرون بیام از زیرش…
با اینکه میگفتم من غلط کنم دیگه حتی پیش شوهرم بخوابم که حامله شم
بازم حاضر بودم انجامش بدم
همین که دردت تموم میشه و بعد اون همه درد یهو آروم میشی همشو فراموش میکنی،،،
کل سختیش اون نیم ساعته که بچه خارج میشه
که اگر زور خوب هم بزنی شاید زود تر تموم شه…
همسرم اومد پیشم و دوساعتی کنارم بود بعدش با پای خودم بلند شدم و رفتم دستشویی حجم زیادی خون ازم خارج شد و پرستار برام شورت و پد پوشید و بعد بردنم بخش
بجز احساس ضعف هیچ دردی نداشتم حتی جای بخیه هم درد نمیکرد
فکر میکردم الان سر شدم و بعدش درد میگیره ولی اینجوری نبود خداروشکر
مامان آوینا💓💓💓 مامان آوینا💓💓💓 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
سلام دوستان وقتتون بخیر
من برای زایمان بیمارستان انصاری پیش دکتر بنی فاطمه رفتم خواستم تجربه ام رو بگم شاید به درد دوستان باردار بخوره
دکترم کارش فوق العاده عالی بود با اینکه ماه آخر رفتم پیشش رسیدگی و پیگیری خیلی عالی بود زایمان هم وقتی فهمید از طبیعی میترسم قبول کرد که سزارین انجام بدم بدون اینکه زیرمیزی بگیره
بیمارستان هم رسیدگیش خوب بود و تمیز بود و نسبت به بقیه بیمارستان های خصوصی تاپ قیمتش مناسب بود
من بیمه تکمیلی دانا داشتم که کل هزینه با اتاق خصوصی و پمپ درد شد ۴۸ میلیون که ۲۸ تومنش رو بیمه تکمیلی داد البته اگر بیمه تامین اجتماعی هم داشته باشید یه بخش دیگه اش رو هم اون میده برای من چون بیمه خدمات درمانی بود و زایمان اولم بود اون هزینه ای نداد
دکتر بنی فاطمه درمانگاه حضرت ابوالفضل نیروی هوایی تهران و درمانگاه حرم شاه عبدالعظیم میشینه و بیمارستان های انصاری و خمینی و خاتم الانبیا هست تا جایی که من میدونم فوق العاده دکتر خوبیه امیدوارم که شما هم تجربه خوبی از زایمانتون داشته باشین واسه من که خاطره خیلی قشنگی شد خداروشکر
در ضمن اینارو نوشتم که هم به خانم های باردار کمک بشه هم تشکری باشه از دکترم که تو این دوره زمونه که همه دکترا زیر میزی میگیرن ، این دکتر بی چشم داشت کار میکنه
مامان پناه مامان پناه ۱ ماهگی
#پارت6
دراز که کشیدم بهم گفتن هر وقت دردت گرفت زور بزن وگرنه الکی زور نزنی که فایده نداره توی اتاق زایمان دکتر اون شیفت و ماما و دوتا پرستار بالا سرم بودن من دهنم بسته بود و زور میزدم در همین هین بهم امپول بیحسی زدن و واژنم رو بریدن
خلاصه هر وقت دردم می‌گرفت تا جایی که میتونستم زور میزدم چندتا زور محکم زدم و ساعت 11و 20دقیقه پناه من بدنیا اومد
بچرو روی شکمم گذاشتن بچه گریع میکرد منم گریه میکردم.. بچه رو بردن که وزنشو بگیرن من دیگه جون نداشتم ماما میگفت یه زور بزن جفت بیاد بیرون میگفتم نمیتونم دیگه زور ندارم حالا هر طور که شد زور زدم و جفتم اومد بیرون
شروع کردن به بخیه زدن پاهام میلرزید و سردم شده بود بعد از بخیه منو بردن توی یه اتاق دیگه و برام پتو اوردن بعدش هم بچه رو لخت اوردن گفتن بهش شیر بده و در صورتی که لخت بهت چسبیده باشه و بدنت رو لمس کنه
بعد زایمان چنان راحت شدم دردام تموم شد خسته بودم وخیلی خابم میومد بعد دو ساعت منو بردن بخش
اینم از زایمان من
از من به شماهایی که میخاین زایمان طبیعی انجام بدید حتما ماماهمراه بگیرید
مامان نلین💕✨ مامان نلین💕✨ ۶ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۷


از دست دخترم بخوام بگم عصب دستش کش اومده بود بهش میگفتن فلج عِرب توی گوگل میتونید سرچ کنید
به معنی فلج شدن نبود ولی اسمش این بود دستش رو از مچ پایین تکون میداد ولی از شونه سختش بود گفتن چیزی نیست و خیلیا اینجوری میشن موقعه زایمان سزارین وزن بچه هم بالا باشه امکانش هست اینجوری بشه
و باید ارتوپد ببرید
خلاصه الان ارتوپد میبریم گفت کامل خوب میشه ولی شیش ماه تا یک سال طول میکشه الان ورزش داده روزی دوتا نیم ساعتی با دستش ورزش میکنم

خلاصه یک روز بعد زایمان هم منو نگه داشتن دکتر اطفال اومد بالا سر بچه و گفت زردی داره باید بستری بشه
وقتی رفتیم گفتن شبی ۹ میلیون میگیریم که بستریش کنیم زردیش روی ۱۳ هستش و مشکل ریوی داره
(بچه تو شکمم بود سرما خوردگی بدی گرفته بودم و دوماهی طول کشید هرچی پیش دکتر میرفتم میگفت نمیشه دارو بخوری در حد استامنیفون حالا بخاطر همون سرماخوردگی و غلت گلویی که داشتم دخترم ریه هاش باید آنتی بیوتیک مصرف میکرد
خلاصه با همه سختی بود که بود دخترمو شب عیدی بستری کردن و پنج روز موند از اون سختی هاش نگم که واقعا یادش میوفتم حالم گرفته میشه
روز سوم عید دخترمو مرخص کردن

رفتیم صندوق گفتن هزینه بیمارستان شده هشتاد ملیون😐😐
یازده ملیونی که دکتر بهم گفت کجا و هشتاد ملیون الان کجا:)
گفتن هزینه دکتر و بیمارستان شده بیست و خورده ای یه شب هم اضافی موندی
گفتیم خب چرا یه شب مارو نگه داشتید
گفت خودتون باید میگفتید میخایم بریم خونه😑😑😑
تخت زردی بچه رو هم بیشتر از ۹ ملیون زدن و سه روز هم افتاده بود اینور عید با تعرفه جدید حسابش کردن…
بیمارستان تهرانپارس بود
با اعصاب خوردی برگشتیم خونه و گفتیم فدای سر دخترمون…
پارت بعدی توصیه هامو میزارم...