سلام، یه درد دل دارم به عنوان یه پرستار اطفال با شما مادر ها.
خدای نکرده اگر بچه خودتون یا اشناتون پیش اومد که بستری شدن تو بیمارستان.
اگه به بیمارستان و پرستار ها اعتماد ندارین کلا بستری نکنین. اگر بستری کردین باید صبور باشین. پرستار ها فقط دستورات رو اجرا می کنن کاری رو سرخود انجام نمیدن باید حتما دستور داشته باشه. پس اگه آزمایش یا هرچی هست دکتر نوشته خون بچه شما به چه درد پرستار میخوره. برای تعویض رگ و انژیوکت زدن بچه اینقدر استرس نداشته باشین و فضا رو متشنج نکنین که پرستار هم مضطرب و عصبی بشه. رگ گیری اطفال با بزرگسال فرق داره مخصوصا زیر سه سال. اکثرشون رگ مشخصی ندارند و پرستار طبق تجربه می‌ره تا رگ پیدا کنه. پرستار که با شما و بچه شما مشکل نداره که بخواد اذیت بشه. همه دوست داریم با اولین انژیوکت رگ بچه پیدا بشه و کار ما هم کمتر باشه. پس بی احترامی به پرستار فقط باعث دل شکستن این قشر بی پناه میشه. شما از بیرون به پرستار ها نگاه می کنین. ولی تو این سیستم فعلی هیچ کس هوای پرستارا رو نداره و قدرشون دونسته نمیشه. همه از کار زیاد خسته و از قدر نشناسی مراجعه کننده و بالا دستی ها دل شکسته و از حقوق کم و پرداختی های عقب افتاده کلافه هستن. درسته بچه عزیزه و شما تو اون شرایط نگران بچه هستین ولی یاد تون باشه که پرستار هم مثل شما آدمه...
# روز پرستار

۱۸ پاسخ

زیر همین تاپیکت میگم عزیزم ، ب شخصه تو عمرم با همه جور آدم در مشاغل مختلف سرکارو کار داشتم دور از جون شما ،شما معلومه باشخصیت هستی ... ولی از نزدیک قشری بی ادب تر از پرستار ندیدم .. عصبی. بی نزاکت، وحشی

حرفاتون کاملا متین
ولی نمیشه جمع بست
ی بار دخترمو بستری کردم یه دختر خانمه ۱۷ ۱۸ ساله رو آورده بودن برای رگ گیری
یه بیمار دختر که ۱۰ سالش بود و قند داشت اصلا رگ نداشت
مادر بیمار بش میگفت دخترم دیابت داره میترسه باید با بیهوشی براش رگ بگیرید اولین بار نیس که دارم میارمش بیمارستان
ولی اون دخترخانم اصلا گوشش بدهکار نبود آخرشم مامان بیمار رفت به ایستگاه پرستاری شکایت کرد اومدن به این خانم گفتن چرا حرف مادر بیمار ب ما نگفتی

خیلی لجباز بود بعضیا واقعا شعور پرستاری رو ندارن
ولادت حضرت زینب روز پرستار هست
پس باید اخلاق و رفتارشونم زینبی باشه

سلام عزیزم خسته نباشید
حرفاتون کاملا منطقی انشالله که هیچ بچه ای راهی بیمارستان نشه
مادر ها هم واقعا تو اون شرایط دلشون میسوزه بخاطر همین ممکنه یه وقت خدایی نکرده بی احترامی یا بد خلقی کنن
به هر حال زحماتتون ارزشمنده❤️

آخ که چقدر مظلوم بی پناهیم ما
گاها دلم برا خودم میسوزه
وقتی با بعضی مریضا و همراها رو به رو میشم میگم خدایا واقعا من چه گناهی کردم که تاوانش شده این شغل
ولی بازم بعضی لحظات تو این شغل دلمو خوش میکنه
روزمون مبارک😞

یعده از پرستارها واقعا قابل احترامن و عزیزن و از دل و جون پایه میذارن با اخلاق خوش و قطعا شما جز این قشر هستین.
امااااا یعده واقعا انگار بزور چاقو گذاشتنشون سر شغل پرستاری و با مردم مشکل دارن و انگار تقصیر ماست و خوشمان میاد کارمون ب بیمازستات بکشه
انتخاب شغل دست خود شخصه من خودم بشخصه یا اینک فوق العاده صبور و توی اخلاق خیلی رعایت میکنم اما بخاطر دل نازکیم هیچوق نخاستم پرستار شم چون روحیم ضعیفه و بنظر من کسیم ک اعصابش ضعیفه و نمیتونه درست با بیمار و مراجع کننده ها برخورد کنه نباید این شغل رو انتخاب کنه

توی همه شغل ها ادم خوب و بد هست، من وقتی سزارین اورژانسی شدم بعد از سه روز از ای سی یو مرخص شدم رفتم دیدن بچه های نارسم تو بخش نوزادان، خانم پرستار نه چندان محترم با بی شرمی تمام برگشته به من میگه به تو هم میکن مادر؟ چرا نمیای به بچت شیر بدی، هرچی میگفتم میگفت همه مثل شمان، همه شرایطشون مثل شماست، تو مادری؟!چرا به بچت شیر نمیدی. من از فشار عصبی و درد فقط گریه میکردم نمیدونستم چی بگم، خداروشکر خاله همسرم همرام بود که خیلیم ماشالا زبون داره، شست و چلوند و پهنش کرد جوری که تا ۵ روز بعدش که بچه هام اونجا بستری بودن سمتم نمیومد، همکارای همین خانمم بودن، بیمارستان صیاد گرگان بخش نوزادان خانم جلالی، به قدری ایشون خانم، مهربون، صبور، خوش اخلاق، خوش رو! مگه ایشون روشون فشار کاری نبود؟ بعضیا ذاتا بیشعور و نفهمن. وگرنه پرستارای خوب هم زیادن.

میفهمم چی میگی 🥺
مخصوصا وقتی‌میگن توروخدا آمپول یواش بزن اینو آروم انجام بده
بخدا من بعد از این‌همه‌سال هنوز سرنگ دستم میگیرم بهشون نزدیک‌میشم چشام پر میشه
گریه میکنه دلم میلرزه
کاریه ک روحتون خسته میکنه حتی اگ‌جسم قوی ای داشته باشی
حقم دارن بنده های حدا منم بودم همینا رو میگفتم البته
فقط خدا شاهده که آدم هر بار میگ کاش راهی جز این بود کاش میشد ب خودم میزدمش🥺
الهی هیچ بچه ای مریض نشه 🙏
روزتم مبارک عزیزم ❤️

روزتون مبارک مهربونای زحمت کش. 👏👏🌹🌹🌹😘😘😘

ااااااا چرا من یادم نبود

اینو باید درنظر بگیریم که اکثر پرستارای الان سهل انگاری میکنن تو شغلشون حتی پزشکا
وقتی پزشک تشخیص اشتباه میده چ انتظاری میشه از پرستار داشت با سهمیه قبول میشن و جون بیمار براشون مهم نیست. یه عده ای هم هستن که واقعا کار بلدن ک دستشون درد نکنه کم نمیزارن. خودم یه مدت تو یه بیمارستان دولتی تو تهران کاراموز بودم و پرستار بی مسئولیت زیاد دیدم بالاخره مادر هم متوجه میشه کی داره کارشو درست انجام میده کی نمیده همونطورم ک گفتید مادرها با پرستارها خصومت شخصی ندارن که بخوان الکی دعوا راه بندازن.

شماک پرستار بخش اطفالید کدوم شهرید؟؟

وای چقدر خوب گفتی منم پرستار بخش اطفالم و خیلی وقته منم میخام اینارو اینجا به اشتراک بگذارم ولی نگفتم...❤❤❤

توهمه شغلا همه جور آدم هست من بچم بستری شد ۱شیفت پرستارا فوق‌العاده مهربونم دلسوز ۲شیفت عصبی. حق دارن اوناهم خسته میشن اما باید درک کنم خانواده هارو من خودم شخصا آدمی نیستم ک. بخوام جیغ داد کنم موقع رگ گیری آنقدر آروم بودن خودم گفتم بچم بغلم بگیرم. ولی بعضی از پرستارا واقعا بی ادبن

عزیزم روزت مبارک ان شاءالله همیشه روزگار به کامتون باشه ممنون بابت زحماتتون🌹❤️

عزیزم. خسته نباشی. ❤️

مادرا تو اون شرایط واقعا ناراحت هستن و دل نگران اگر حرفی زده میشه از ته دل نبوده😢
و شما پرستارا واقعا دلسوز هستید من اینو وقتی خودم باردار بودم و مجبور بودم بخاطر فشار عصبی چند ساعتی بستری بشم فهمیدم
الهی هیچ بچه ای راهش به بیمارستان نخوره

عزیزمم🥺 روزت مبارک
حرفتون درسته ولی مادر هم اسمش روشه مادره نگرانه اگ ی موقع یچیزی میگ ب دل نگیر نمیتونه ببینه جگرگوششو سوراخ سوراخ کنن خب❤️

دریت میگی عزیزم انشاالله بحق بزرگی خدا هیچ بچه ای راهش به بیمارستان نخوره و همشون همیشه سالم و سر حال باشن ولی مادر ها هم میبینن بچه هاشون زجر میکشن تو حال خودشون نیستن و عصبی میشن خدا برای هیچ مادری نیاره و شما هم خسته نباشین و خدا قوت

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۱۰ ماهگی
راهکارهای کمک به بچه ها برای از بین رفتن استرس باقیمونده
اگه بچه ها شرایط استرس زا و وحشتناکی مثل دعوا، بیمری، بیمارستان یا چیزای اینطوری رو تجربه کردن، با اینکه دچار تروما نمیشن تو این سن کم ولی این استرس روی سیستم عصبی شون اثر میذاره و ممکنه علامت هایی داشته باشن مثه چسبندگی به شما یا گریه و نق یا کابوس یا هر تعییر دیگه ای. با این کارها میتونین کمکشون کنین.
۱. تا میشه بغلش کنین و اجازه بدین بهتون بچسبه.
۲. باهاش حرف بزنین و بگین دوستش دارین و جاش پیش شما امنه. فکر میکنین نمیفهمن ولی خیلی خوب میفهمن و واقعا اثر میذاره روشون.
۳. روتین ها و کارهای عادی رو حفظ کنین که ثبات رو دوباره پیدا کنن.
۴. مادر همه دنیای بچه است.‌حتی کل دنیا بلرزه واسه بچه مهم نیست اون فقط به صورت مادر نگاه میکنه.‌مواظب حستون، حالت صورتتون، لحنتون باشین. خودتون رو برای اون قوی و شاد نشون بدین.
۵.یه مامانی نوشته بود برای هر تجربه منفی ۶ روز متوالی باید ۶ تا خاطره شاد برای بچه ساخت. بچه ها حافظه شون کمه. باید خاطره جدید و مثبت بسازین تا زودتر قبلی ها رو فراموش گنن.
۶. من‌همچنان از تماس پوست با پوست استفاده کردم چون باعث ترشح اکسی توسین (هورمون ضد استرس) توی بچه میشه و واقعا اثر داشت.
۷. نذر برای حضرت علی اصغر و کمک به کودکان سرطان محک رو هم از یادتون نبرید. واقعا اثر داره.
مامان دردونه مامان دردونه ۱۰ ماهگی
عزت نفس و خوددوستی (پایه اعتماد بنفس و خبلی چیزهای دیگه)
چطور در بچه ها شکل میگیره؟ با کارهای تکراری
هر روز سر یه ساعتی بیدار شدن، یه سری کارهای تکراری رو تو زمان تکراری کردن، تو ساعت های تکراری خوابیدن، شعرهای تکراری، قصه های تکراری...
چرا؟
چون وقتی کاری رو تکرار میکنین، هر روز و هر روز، بچه ها قدرت پیش بینی پیدا میکنن. میتونن حدس بزنن که بعد از این کار چه کاری قراره انجام بشه، هوا تاریک شده، خوب غذا میخورم، بعدش مامان بغلم میکنه میبره تو اتاق، بعد عوضم میکنه، بعد لالایی میگه، بعد همه جا تاریک میشه من میخوابم. مرحله به مرحله بچه ها میتونن پیش بینی کنن‌ این بهشون قدرت میده و میتونن به خودشون و حسشون اعتماد کنن. عزت نفسشون بالا میره، اعتماد بنفس میگیرن. این پیش بینی بهشون حس امنیت میده. سورپرایزی در کار نیست. همه چی امنه. پس من خوبم که محیط دورم خوب هست (بچه ها اگه محیطشون ناامن باشه مثلا صدای داد و بیداد بشنون نمیتونن بفهمن که تقصیر اونا نیست. همه چی رو به خودشون میگیرن، فکر میکنن اونا بد بودن و کار بدی کردن که الان محیط ناامن شده).
برای بچه ها مود ثابتی داشته باشین. اگه زیاد اهل محبت نیستین، همیشه اینجوری بودنتون خیلی بهتر از اینه که یه روز شاد و باانرزی باشین و فرداش عصبی بشین و به بچه پرخاش کنین. اون کم محبتی که تکرار میشه به بچه امنیت میده. اون خوش گذرونی زیاد با بچه بهش ناامنی میده چون نمیتونه بفهمه حالا فردا حال مامان خوبه باهام بازی میکنه یا حالش بده منو میزنه.
اگه مجبورین عصبی بشین برین تو اتاق تخلیه بشین و برگردین. تو سن های بالاتر قبلش به بچه بگین من دارم عصبی میشم. موقع دعوا بهش بگین من و بابا دعوا میکنیم ولی هردومون تو رو دوست داریم و تو کار اشتباهی نکردی.