۱۹ پاسخ

با گوشی شبا زیاد ور نرو و تا بچه خوابید بخواب و صبح هم زود بیدارنشو

عزیزم غسل صبر کن روی من خیلی جوابه دائم هم سوره عصر و ایه الکرسی میخونم مخصوصا وقتایی که دوس دارم فرار کنم🥴🤧سریعا اروم میشم حتما حتما هم یه ازمایش بده ویتامیناتو چک کن اگه لازمه دارو بخوری یه نوروبیون هم بزن انرژی بگیری🥰🌾

ببر هرروز پیاده روی پارک که خودشو تخلیه کنه خسته بشه

بده من نگهش دارم یه مدت تو استراحت کن🥹🫠

عزیزم همه تیمارستان همدیگرو میبینیم 🤭🤭🥴🥴 گلم کاری نمیتونیم بکنیم جز اینکه به هم دلداری بدیم که ایم روزها میگذره و باید صبور باشیم و همین که بچمون سالمه شکر کنیم توی دوستای من مامان عمادجان رو ببین عمادش از ۶ ماهگی تا الان بخاطره بیماری بیمارستانه و آرزوشه بچش سالم برگرده خونه بریزه بپاشه نق بزنه جیغ بزنه گریه کنه و .... من همیشه اینارو نگاه میکنم تا خودمو آروم کنم

عزیزم دختر منم تما کاسه بشقاب دم دستیمون شکونده چند روز پیش با شوهرم رفتیم دوباره خریدیم به قول شوهرم دوباره وایسادیم جهیزیه خریدم ولی درست میشه دختر من الان کمتر شده دیگه چیزی پرت نمیکنه فقط ظرف غدا خودشو که می خوا بیاره بده من پرت مکنه اونم براش،پلاستیکی گداشتم

بهش مسئولیت بده مثلا لباساش ک شستین یادش بدین بزاره توی کمدش یا پوشکش یادش بدین بندازه سطل یادش بدین اسباب بازی‌اش باهم جمع کنین

هیچی خودت باید متقاعد بشی که بچس و این کاراشم از رو کنجکاوی و شناخت دنیای اطرافشه اخه فقط یکساله و خورده ای که اومدن به دنیای ما
خودتم خسته نکن بچه همینه ریخت و پاش بود در حد سالن و اشپزخونه که تو دیده مرتب کن تامام

دختر منم از دیوار میره بالا خسته شدم واقعا 😢

همین که ببینی تو تنها نیستی بهترین قوت قلبه
همه تو این زمینه شکل همیم
تازه میخوابه خوشحالیم بعد مدتی تو همون خوابم دلمون براشون تنگ میشه 😐😐

منم پسرم شیطونه
تلویزیون جمع شده
میزا جمع شدن
خونم نامرتبه
کابینتا بسته شدن و .دستگیره کنسول و میز تلویزیون و باز کردیم ....
میگذره
من خودم سعی کردم خونه رو براش امن کنم تا هر چقدر دوست داره توش بچرخه
اگه برا شما امکانش نیست میتونید برا تخلیه انرژیش خانه بازی یا پارک ببریدش تا هم انرژیش خالی شه هم راحت بخوابه

منم همینم تمام کارامو شب انجام میدم جارو تی دستمال کشی ک صبح فقط حواسم ب دلوین باشه کمنر گریه کنه چون فقط میگع یشین تکون نخور باباش باشه خیلی خوبه کمک میکنع خلاصه این روزای هممون همینه چاره ای جز صبر نداریم گاهی هوار میزنم تو سر خودم اما کارامو شب انجام میدم صبح خیلی ارمش دارم ساعت ۹بیدار میشم همه جمع و جورع البته دلوین یه دستمالی میکنه میمالع باز همون میشه

منم خیلییی خستم خیلی خیلی خیلی🥺مدام داره جیغ میزنه دیگه سرم داره س‌وت میکشه

وای یعنی من دیوانه شدیم هرچی خونه رومرتب میکنم انگارهمون لحظه دوباره بمب میزنن خیلی شیطنت میکنه

پسر منم همینه لذت میبرم حقیقتا 🥹

ممکنه هر لحظه ممکنه سکته مغزی شم از دستشون بخدا

هیچی والا منم دارم دیوونه میشم نمیدونم چیکارکنم حتی قرص آرامبخشم فایده ندارع

فکر میکردم فقط من اینجوری شدم مدااام خودمو سرزنش میکردم😭😭

راه حلی ندارم چون خودم قراره برم تیمارستان دیگه ازدستش

سوال های مرتبط

مامان Farhad مامان Farhad ۱۸ ماهگی
دلم تا عرش خدا گرفته و خونه
مگه میشه یک بچه که همه میگن پاکه معصوم فرشتس آنقدر یه شخص آزار بده؟
آزار دادنشو قشنگ تو هر ثانیه از این عمر یک و نیم سالش دیدم از وقتی اومده رنگ آرامش ندیدم این بود اون حس قشنگ مادر بودن؟ آنقدر یعنی آزار دهنده بوده؟چرا دوربر من همسایه دوست آشنا بچه داره چه کوچیک تر از پسر من چه بزرگ تر همه آروم شیطونی شیطنت حد داره قابل کنترلن چند ساعت بازی خسته میشن و هم کارم میکنن لذت مادری هم میچشن ولی این از زمانی که دنیا اومد تا همین ثانیه دهنشو من بسته ندیدم ناشکری نمیکنم درک میخام خستم متنفرم از خودم از مادر بودنم از بچم از دنیا از همه چی ک آنقدر گند پیش می‌ره این بشر هیچ مشکلی نداره نمی‌دونم دندون و دل درد کوفت زهرمار نیست ولی چرا دائم در حال گریس میگرن عصبی گرفتم سخت بخدا سخته از کله صب تو این روزای بلند تا نصف شب فقططططط صدای ناله گریه جیغ تو گوشت باشه هیچ کاری هم نکنی پس بقیه مادرن شاغلن بازیگرن هرچین چرا اونا میتونن من نه این چی بود تو دامن من گذاشت قشنگ میفهمم خدا فرستاده منو ثانیه ب ثانیه شکنجه کنه دلم میخواد خودکشی کنم یا بکشمش آنقدر ب من آسیب زده هیچ علاقه ای ندارم بهش چرااا؟ چرا فقط باید گریه کنم من این وضع نمی‌خواستم هرکسی یه دوره بدی داشته یکی بعد چهل خوب شده یکی سه ماه یکی یکسال مال من دوره نداره چرا تا این عمر گوه دارم یعنی قرار این باشع؟ کسی هم هست مثل من میگم ثانیه آروم نیست ثانیه ن بازی ن بیرون هیییچ همه جای دنیا دهنش بازه روزی چهار پنج ساعت بازی بعد بیرون بعد خانه بازی بعد با باباش بیرون ولی همش با گریه