۲ پاسخ

منم از زایمان اولم مونده برام درمان نکردم زایمان اولم علایم مثل مامان درسا داشتم اما تقریبا از یکسال بعدش نشخوارذهنی دارم تو دهنم دعواست با آدم‌های اطراف که بهم حرف نیش دار زدن الان بعد زایمانم زیاد عصبانی میشم و بچه اولم دعوا میکنم قبلا خیلی باهاش صبوری میکردم فعلا کار به فکر خودکشی نرسیده همش از نیش و کنایه شوهرم دیشب جلو مادرم بهم میگه طلاقت میدم و مهریه ام ماهی یه سکه میدم تو برو آخه یکی نیست بگه آدم احمق دو نفر تا صبح با بچه کولیکی بیداریم و یه بچه لجباز هم که حسادت هم بهش اضافه شده روزا رو اعصابم راه میره با این وجود میخوای چه غلطی بکنی که بهم میگی برو

منننن 🤦🏻‍♀️
خونمون کسی باشه یا برم جایی انقدر حالم خوبه میگم میخندم
ولی وقتی تنهام صبحها بازم خوبم
دم غروب دلم میگیره و حال و حوصله هیچی ندارم دوست دارم گریه کنم
ده روز مشهد بودیم خوشحال بودم چون دوربرم شلوغ بود یا می‌رفتیم جایی
چند شب پیش ب شوهرم میگم افسردگی گرفتم موقع غروب اینجوری میشم میگه باشه ب نوبت مامانا رو بگیم بیاد جات یا تو برو

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان وبابا مامان عشق مامان وبابا روزهای ابتدایی تولد