واقعا طبیعی ظلمه .باید سزارین میشدی .دعوا میکردی
الهی بمیرم برات چی کشیدی خواهر ولی الان شما پاک و بی گناهی میشه برامن دعا کنی پول جورشه یه خونه خوب بگیرم منم همیشه دعات میکنم انشالله دخترت خوش قدم باشه منم سر دخترم مردم دوباره زنده شدم قنگ ۱۵ ساعت پارم کردن انقد ادیتم کردن در اخر تیغ زدن مثل تو فهمیدم چنان جیغی زدم خدا نگدره ازشون
وای چرا انقد سخت بوده ،لعنتیای آشغال چرا اینجوری برخورد کردن ماماها،من خیلی ترسیدم واقعا زایمان معلوم نیست چی میشه
وای دختر چ عذابی کشیدی الهی بمیرم
وایی چرا اینجوری اذیت کردن ...رستگار اومد
راستی بعد اومدن تو بخش مامانمم اومد تا شب پیشم موند برا خواب مادرشوهرم اومد دخترمم اون شب فرستادم خونه مامانم اینا
بعد از اونم ک دختری رفت ان ای سیو و منو اوردن بیرون فقط میلرزیدم اینقدر میلرزیدم ولی اون وسط از شوهرمم میترسیدم بفهمه خواهرم اومده ک اونم فهمید دیگ باهام قهر کرده بود گذاشت رفت حتی برا ترخیصمم نیومد ولی دیگ چندروز اونجا بودم اومد و هیچ حرفی ام نزد فقط بهش گفتم ساعت ۴صبح چی میکردم به جای دلداری دادن و دستت دردنکنه اس بعدا باهات حسابی کاردارم دیگ خداروشکر از اون روز خوبه و حرفی نزده ولی همه برنامه هامو پاک کرده فقط تلفنی با مادرم حرف میزنم حتی نتونستم عکسشو بفرستم ببینن
بعد گفتن سریع زنگ بزن همراه بیاد منم گفتم خدایا به کی زنگ بزنم این وقت ساعت ۴صبح خواهرشوهرک حامله مادرشوهرمم ک دریا پیشش بود زنگ زدم خواهرم بابام اوردتش دیگ وسایلامم خودشون بهش داده بود چون من ندیدمش منو برده بودن
بعد رفتم اتاق عمل از کمر امپول زد دوتا خوابیدم گفتم بیحس نیستم گفت میشی تیغ کشید من جیع کشیدم باز اونجارو نگه داشتن بلندم کردن امپول سوم زدن کل کمرمو کبود کردن دیگ بی حس شدم ۵ دقه به ۵ ملینا دنیا اومد
چقدر زجر دادن لعنتیا
نمیرفتی
وای چ سخت .خوب از اول زیر بار طبیعی نمیرفتم
حالا اون وسط ی ماما دیگ ک نیومده بود بالا سرم اومد ب معاینه کردن منم با پام فشارش میدادم عوضی دیگ منو میبرن سزارین چی میگی اخه این وسط
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.