سلام درد دارم نتونستم جوابتون بدم مامانا سزارین کردن دیگ زنگ زدم ابجیم اومد بعد مادرشوهرم الانم مامانم اینجاس
یبار رفتم دختریو دیدم فقط گفت نازش کن بغلم نکردم اینقدر کوچولوعه بعد انگشتمو محکم گرفته بود من ک رفتم پیشش قشنگ چشاشو باز کرد حالا شیر میخاد ک ندارم منتظرم شیرم راه بیفته ی عالمه چیز خوردم دعاکنید شده ی سرنگ بهش بدم

تصویر
۲۱ پاسخ

تا بهش شیر ندی که راه نمی افته ،باید سینه هاتو بمکه تا شیر بیاد

عزیزم بیمارستان شیردوش برقی داره بگیربدوش باشیردوش برقی راحت تر

الهی بگردم محمدحسامم دو روز واسه تنفسش بستری شد شیر خودتو بده تا راه بیفته نگران نباش اونحا بهش شیرخشک میدن گشنه نمیمونه

بسلامتی عزیزم خداحفظش کنه براتون

با شیردوش برقی بدوش خیلی خوبه خود بیمارستان داره

نگران نباش هی امتحان کن بدوش تا بیاد

وااای جانم، خدا پشت و پناه هر دوتون
نگران شیر نباش،تو بیمارستان سیرش میکنند
مراقب بخیه‌هات و درد بعد زایمانت باش
شیاف‌ها رو به موقع بزار
داروهاتو هم به موقع مصرف کن

وووی ننه

ای جونم مبارکه عزیزم

قدمش پراز خیر و برکت خوشحال شدم مامانت اومده پیشت لطفا برا منم دعا کن منم مشکل دارم

ای خودااااا هزار ماشالله ب دخملی😍❤️انشاللع زود اوکی میشع و شیر میخورع..زری اگ بچت مک هم نزد تو بدوش نزار شیر بمونه تو سینت هم تب میکنی همم شیرت کم میشه

مبارک باشه بسلامتی

خدارو شکر

اخ اخ منم ۳۵ هفته زایمان کردم و چندین روز اسیر ان ای سیو ۱۷ شهریور بودم
چ روزای سختی

انشالله زودتر با گل دخترت میرید بسلامتی خونه

چن هفته زایمان کردی؟

خوش قدم باشه چند کیلوعه

خیلی مبارک عزیزم
با شیر دوش بدوش شیرتو ببر بده خب

اخ خدا دلم خواست بسلامتی عزیزم ان شاء الله خوش قدم باشه ان شاء الله تنفسشم خوب میشه ان شاء الله شیرتم راه میفته بحق حضرت زهرا

الهیییی مبارکه عزیزم، خسته نباشی مامان جان، اگه استرس ندی به خودت ایشالا شیرتم میاد و نوش جان میکنه

ای جانم
قدمش مبارک

برا دخترم دعا کنید زودی مرخص بشه تنفسش خوب بشه

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
بیماری آبله‌ی میمونی
بیماری آبله‌ میمونی در ایران و میزان کشندگی آن
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری

سوال های مرتبط

مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
زایمان دوم ملینا جونم
شب شوهرم اومد خونه شکمم سفت میشد و درد خفیف دیگ تحمل کردم تا صبح ۱۶ام بود بهداشت نوبت داشتم رفتم سریع نامه داد برا بیمارستان
بعدرفتیم بیمارستان نوار قلب گرفت گفت خوبه دردات کمه معاینه کرد گفت ی سانت بازی دستش خیس شده بود گفت باید تست کیسه آب بدی تا مطمئن بشیم دیگ تست انجام داد مثبت شد و بستری شدم تک و تنها دریا هم پیش باباش شوهرم زنگ زد کسی نیاد گفتم خب برو وسایلارو بیار منو بستری کردن خودمم امضا کردم رفتم تو اتاق به خدمه اونجا گفتم شوهرم اومد وسایلارو بیار دیگ تلفنی به همه گفتم بستری شدم هم مامانم اینا هم مادرشوهرم اینا دیگه اومدن دستگاه نوار قلب گذاشتن و معاینه و اینا آمپول فشار ۵بار زدن و من اصلا هیچ دردی نداشتم بچه دنیا نمیومد ساعت ۱۲شب ماما گفت دکتر گفته تا ۶صبح باید دنیا بیاری نتونی میبرن سزارین بگو شوهرت بیاد امضا کنه شوهرمم اومد رضایت داد و تنهایی هزار بلا سرم اوردن همش دستگاه نوار قلب میزاشتن منم کمردرد هی به پهلو میشدم خیلی اذیت شدم دیگ گفتن سزارین منم گفتم عذابم ندین الان ببرید گفت ن نمیشه باید طییعی بیاری یکی دوبار سونو کردن بعد نزدیک اذان صبح ماما دیگ اومد ک تف بهش لعنت بهش اینقدر بدمعاینه کردن چندبار پشت هم گفت کیسه ابشو پاره کنیم با تیغ میبرد تو واژنم انگشتاشو منم فقط جیغ میزدم بعدش دیگ گفتم بسهه هوار هوار میکردم بخدا اینقدر اذیتم کردن ی ماما دیگ اومد اون با ی میله پلاستیکی کیسه ابو پاره کرد ی عالمه اب داغ ازم ریخت و دستش تو واژن بود ک دکتر صدا زد دکتر اومد دوتا دست رف ک تشخیص دادن ک دستش زیر سرشه گفتن یا دستشه یا بند ناف ک در هرصورت طبیعی نمیشه اماده ام کردن برا سزارین ساعت ۴ صبح بود لباس پوشوندن و سوند وصل کردن
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
سلام مامانا من دوسانتم بعد امپول زدن دیگ زیاد زدن نمیزنن حالا گفتن تا۶همین وضعیت باشی میری سزارین تا الان ۶بار معاینه کرد درد کمر زیاده ولی شکمم کمه حالا دعاکنید این همه اذیت شدم حداقل طبیعی بیاد درد دوتاشو نکشم...الانم نوارقلب و درد ک نشون میده گرفت گفت خوب نیست درد کمه...بعد برقارو خاموش کرد گفت یکم بخاب ولی خوابم نمیبره از اون چیزا ب شکمم وصل دستم سرم
بچم دریا الان خوابش برده خیلی عصبی شده امروز .دلم براش تنگ شده اولین شبی ک تو بغلم نیست
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان آرسام مامان آرسام ۳ سالگی
سلام خانوم هاااااتوروخدا یک عکس می‌زارم حالتون بد نشه مجبورم من دقیقا اوایل اسفند سقط داشتم بعد اینکه رفتم دکتر سونوگرافی دادم گفت پولیپ داری بعد چند 10روز ک از سقط می گذشت دیدم ی چیزی افتاد ک فکر کنم جنین بود.خیلی کوچیک بود بعد از چند وقت رفتم ی دکتر دیگه سونوگرافی دیگه انجام دادم اونم گفت پولیپ داری باید عمل بشی..منم نگران و رفتم وقت گرفتم واسه عمل حالایکشنبه وقت عمل هیپروسکوپی دارم....همون 3روزپیش رفتم عطاری دارو گیاهی گرفتم دم کردم خوردم پرویود شدم 15روز لکه بینی دارم و امشب دیدم ازم این افتاده .احتمال داره اینو گفتن پولیپه؟؟؟شرمنده ک عکس گذاشتم فقط کمکم کنین راهنمایم کنین
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان اِلین🤍 مامان اِلین🤍 ۳ سالگی
سلام خانما یه سوال.من همیشه شیر میخوام بدم دخترم قشنگ میزارم گرم میشه که یوقت خراب نباشه چون جدیدا شیرا افتضاح شدن بعد دیروز صبح حالش خوب بود بهش شیر بعدش گفت دلم درد میکنه دیگه گفتم دراز بکش خوب میشی بعدشم که بردم گذاشتم خونه مامانم دیشب مامانم زنگ زد که چند بار بالا اورده و تب داره بهش استامینوفن دادم امروز صبح که اومد خونه خداروشکر خوب بود بعد دوباره حس کردم داغه لپاش گل انداخته بود در صورتی که تب سنج زدم ۳۶بود یعنی تب نداره ممکنه مسموم شده باشه بخاطر شیر؟؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
سلام مامانا من سزارین شدم حالا میخام ی چیز بخورم بعد کم کم از جام بلند شم
بچمم ندیدم شیر ندارم شیرمیخان ازم حالا نیومده
کم کم بخورم و برم پیشش گفتن فردا معلوم میشه باید ۲۴ ساعت بمونه تا بگن چی میشه هنوز ندیدمش دلم غش میره براش
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دلبندم🦋 مامان دلبندم🦋 ۳ سالگی
سلام خوبین مامانا اگه بدتون میاد باز نکنید لطفا کسی اطلاع داره جواب بده دیروز پریود شودم بعد ی لیوان زعفرون خوردم یهو حالم بهم ریخت بعد حس کردم یچیزی از واژنم بیرون اومد رفتم سرویس اینو👇👇👇👇 دیدم خیلی نگران شدم چی ممکنه باشه
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
سلام مامانا ازکجا بفهمم شیرخشک بهش میسازه
مدفوعش ک رنگش از سیاهی دراومده زرد شده بود قبل شیرخشک
دیشب ی پیمونه امروزم ی پیمونه دادم تا الانم دوبار مدفوع کردع امروز تقریبا زرد دون دون ی مایعی ام داره یعنی اسهاله بهش نمیفته میشه راهنمایی کنید؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان یکتا مامان یکتا ۳ سالگی
خانما دو سه ماهه سمت چپ گردنم گلوم درد میکنه رفتم دکتر گفت گوشت جرم ک ده تمیز کرد ولی تاثیری نداشت باز درد دارم به نظرتون علتش چیه
مامان ❤کوچول❤موچول❤ مامان ❤کوچول❤موچول❤ ۳ سالگی
امروز حالم خیلیییی بد بود خیلییی ولی رفتم پیص پسرم گریه کردم باهاش حرف زدم همیشه پیشش اروم میشم رفتم بیمارستان بخاطر حمله عصبی ک صب بهم دست داد و درد و لرزش دستام برام دوتا امپول نوشت و این قرص اعصاب رو وقتی برگشتم شوهرم یچیزی گفت حالم بد شد
گفت میدکنی پسرم چی گفت گفتم چی؟؟
گفت پسرم اسم داداششو اورد گفت بیا نگاه کن تو بغل مامانیه داره مییرش رفت بیا نگاش کن سینه ام درد گرفت 😔💔دارم دق میکنم😭
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
داستان زایمان اول دریا
مامانا دلم خاست اول زایمان دریا رو تعریف کنم چون اون سه سال پیش هم تعریف نکردم
من تو بارداری خیلی سختی کشیدم ک حالا بماند دقیقا ۱۰ اسفند۱۴۰۰مادرم اینا شیرینی درست میکردن برا عید بعدش میخاستن خونه تکونی کنن ک من رفتم خونشون بعد نشسته بودم بوی گلاب خورد بهم گفتم وای دلم خاست مامانمم ی کم ریخت تو لیوان خوردم بعد شوهرم اومد دنبالم رفتم خونه ساعت حدودا ۱۰شب احساس خیسی کردم نوار گذاشتم عطسه کردم دیدم بله طبق سونو انتی ۳۶هفته کامل بودم ولی طبق پریودم ۳۸بودم
ما رفتیم بیمارستان گفتن بله نشتی کیسه اب و بستری همون شب مامانم خواهرم اومدن و شوهرم رفت خواهرم پیشم موند مامانمو فرستادم خونه رو مرتب کنه و وسایلمو بیاره بعد دیگه من بستری شدم رفتم خوابیدم تا ۶ اصلا درد نداشتم ساعت ۶اومدن آمپول فشار زدن ولی تا ۹ صبح هیچ خبری نبود بماند ک هزار بار معاینه میکردن و مرگ به چشمم دیدم بعد اومدم برا ورزش اصلا جون نداشتم ورزش کنم بیچاره خواهرم ماما همراهم بود چون خودش بلده اون ده تا زایید تا من یدونه بزام
ورزش نمیتونستم به زور منو ورزش میداد همش بیحال بودم و خوابم میبرد
همش احساس دسشویی داشتم نمیتونستم روتخت بخابم برا نوار قلب اینا بالاخره ساعت ۱۰ونیم اینا باز معاینه کردن ی وسیله گذاشتن مثل بادکنک باد میشد اون رحم مو باز کرد دیگ آشنا بودن هوامو داشتن گفتن اینجوری پیش بری دوروز طول میکشه ولی خودشونم کمک کردن خداییش همکارا خواهرم من برش هم خوردم و ساعت ۱۵و۱۵دقیقه دریا رو گذاشتن تو بغلم قربونش برم من
بعدشم خداروشکر صحیح و سالم بود و فرداش مرخص شدم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان 💮💓رستا💓 💮 مامان 💮💓رستا💓 💮 ۳ سالگی
پسر صاب خونه کلاس ۴ از ساعت ۳و نیم امده حیاط داره توپ میزنه شوت های محکم به دیوار دختر منم رفته صدای اونارو میشنوه میگه باید برم .من امدم غذارو نگا کنم دیدم گریه کرد رفتم گفت خاله درو حیاط باز کردم میخواستم بزارمش بیرون درد ببندم گریه کرد داشتم شوخی میکردم .گفت ته این شوخی هارو نکن ببین ترسیده بعد به دخترم گفتم اخ الان وقت بازی نیست که .دخترمو بغل کردم هوردم تو خونه درم محکم کوبیدم بعد دیدم مامامنش صداش کرد .میگم درد کوبوندم الان ناراحت شدن .
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان زهرا مامان زهرا هفته سی‌وسوم بارداری
سلام خانوما تو زایمانم دکتر بهم گفت چسبندگی جفت داری بعد گفت خیلی طول کشید بارداری گفتم نه گفت خوبه پس یکی آوردی دیگه نمیگن بهت نازا .
این تموم شد رفت
حالا بعد سه سال ک باردار شوم خودم تعجب کردم حدف دکترم تو ذهنم بود ک چطور باردار شدم منی ک خودم نمیخواستم .
بعد رفتم واسه سونو چسبندگی گفت نداری .
یهنی خودش رفع شده یا دکترم اشتباه گفته
مامان bahar مامان bahar ۳ سالگی
خانوما خوبین من دیروز صب ترشحم یکم حالت نارنجی داشت شبش نگو ببخشین شورتم کلا قهوه ای شده رفتم دسشویی خودم پاک کردم یه لک قرمز رودیمال کاغذی بود بعد رفتم ببمارستان فقط شیاف داد بعد تاحالا هی لک قهوه ای دارم باز چیکار کنم نمیدونم چن هفتمه دوسه هفته هست ک دونستم حتمله ام ساک هم پنج شنبه سونو گفت تازه دبده میشه پریودم اخرینش 29 فروردین بود
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهیار مامان مهیار ۳ سالگی
خانما تورخدا کمکم کنین جون بچه هاتون استرس دارم شرایط رفتن به دکترم ندارم من بی بی چک زدم هاله داشت بعد امروز موعدمه نشدم فقط رفتم دستشویی خونه کهنه لخته اومد بعد اون هیچی به نظرتون امکان بارداری هست کسی اینطور بوده
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دریا و ملینا مامان دریا و ملینا ۱ ماهگی
راستی مامانا گفتن دست چپ ک زیر سرش بوده رو ببرم به ارتوپد نشون بدم دوماهگی ام سونو داره بنظرتون چی میشه تا اونموقع میمیرم

راستی ی چیز دیگ من ۱۷ اردیبهشتم ملینا هم ۱۷اردیبهشت دنیا اومد
کیا مادر فرزندی تو ی تاریخ هستن؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر