سلام 👋
مامانا ما نویان رو خیلی می بریم خانه بازی و پارک
ولی همش بچه ها رو تماشا میکنه
نمیره بازی کنه
الان هم خیلی وابسته من شده
یعنی بخواد بازی کنه میگه باید توام کنارم باشه
قبلا اینجوری نبود برای خودش بازی میکرد
الان اصلا
هر بچه ای هم بیاد بهش دست بزنه اصلا اصلا دوست نداره
خیلی نگرانم

ای جانم😘دختر بزرگه منم اینجوریبود بجا اینکه بره بازی اول خوب نگا بچه هامیکرد بعد کمی بازی میکرد ولی بازم توحهش به بقزه بود و بمن هم خیلی وابسته بود حتی دسشویی می ر فتم میومد در دسشویی میگفت درو نبند🤦‍♀️بخاطر تنهاییه از یه طرف دوستدا ن ارتباط بگیرن و دوست بشن که نگاه میکنن از به طرف دوست ندارن از مادرشون دور بشن چون فقط مادر پدرو امن میدونن چ ن زیاد تو جمع نمیریم...کم کم بهتر میشه ان شاالله

بنظرم ی مرحله ست رد میشه خیلی نگران نباش

سلام عزیزم،کجایی ؟چند وقته پیدا نیستی خوبین؟

من رادین و تا حالا خانه بازی نبردم الانم میترسم که محیطش آلوده باشه

پسر منم نمی‌رفت بازی ولی الان میره. فقط هم با سرسره اسنخر توپ‌ . خانه سازی کار دارع بقیه دست نمیزنه

بچه ترس داره ترس داره ک بچه ای بش آسیب بزنه چون ی سری آسیب دیده خودت کنارش بشین بذار همزمان بچه ای دیگه هم کنارش باشه باش بازی کنه ک حس امنیت داشته باشه بعد ب مرور کم‌کم ازش فاصله بگیر ک فقط حضورت حس کنه اون محیط بش بگو من اینجام مراقبتم

خانه بازی چقدر میدی ورودی

برا ت الان اینجوری شده برای من اینجوری بود رستا مثل چسب بمن چسبیده ببین حتی بغل باباش هم نمیره میگ فقط من من

با بچه های فامیل چطوره؟ شاید خجالت میکشه

ما دیشب بچه ها رو بردیم پارک چشمت روز بد نبینه تا آخر شب پسر من گریه میکرد دوچرخه های بچه ها رو میخواست