۶ پاسخ

مبارکه خوش قدم باشه نینی کوچولو😍
مامان شدنت مبارک🥰

از چند هفته باید ورزش‌ها رو شروع کنیم؟ من از الان پیاده روی دارم هرروز ولی ورزشا رو شروع نکردم هنوز

بسلامتی قدمش پر خیر برکت باشه
یه امار میگیری با بیمه سلامت چقدر میشه هزینه سزارين 😂

از چن هفته ورزش کردی؟
اپیدورال یعنی بد بود؟ نتونستی خوب زایمان کنی با اپیدورال؟

عزیزم به سلامتی قدمش مبارک باشه
چند هفته بودی ؟

کدوم بیمارستان رفتی ؟

سوال های مرتبط

مامان ماهان کوچولو 💙 مامان ماهان کوچولو 💙 ۱ ماهگی
تجربه ۳
لباس دادن و سوند وصل کردن رفتم سوند خیلی بد فقط خیلی دردناکه رفتم دیگه دیدن میلرزم دکتر های بیهوشی اینا کلا مرد بود ۳ تا مرد بودن خیلی کمکم میکردن خیلی خوب بودن گف نترس استرس نداشته باش
ولی خیلی میترسیدم بد اینکه امپول بی‌حسی زدن پاهام داغ شد خیلی ترسیدم بدش دیگه شروع کردن عمل و من نمیدیدم ولی حالم بد بود فقط خواب میرفتم اونام میترسیدن فشارم ۱۳ و نیم رفت گفتن خطرناکه عملم زیاد طول کشید ساعت ۱۰ ‌.نیم نفس من بدنیا اومد یکم گریه کرد اونقدری حس خوبی بود شنیدنش بدش گفتن وای خداروشکر به بچه هیچی نشده بند و کلا گره بود دور گردنش و دستش خیلی ترسیدم بچه رو بردن من ساعت ۱۲ تموم شد کلا شوهرم اینا خیلی نگران شده بودن هی پرستار میومد میگف شوهرش خیلی نگران میگه تموم نمیشه دکتر خیلی خوبی خدا ازش راضی بشه ماهانمو به من سالم بدنیا آورد چون خیلی خطر بود بچه من خداروشکر هزاران بار وزنش ۳۵۰۰ بود قدش ۵۲ خداروشکر همه چیش خوب مدفوع اینا نخورده بود خداروشکر نفسم سالم بدنیا اومد خیلی عذاب کشیدم طبیعی خیلی سختر سزارین هم سخته ولی روز اولش بدتر عذابناکه سوند و که برداشتن یکم راه رفتم احساس کردم خوب شدم ولی سزارین بهتر از طبیعی چون طبیعی دردش خیلی بد خیلی من نتونستم تحمل کنم ولی بخدا همه دوستانی که تو گهواره دارم و همشون دعا کردم موقع زایمانم کلی همه رو دعا کردم اونایی بچه میخوان اونایی باردارن سالم بغلش بگیرن واقعا بارداری سخته زایمانم سخته خیلی خدا به همه بارداری راحت و زایمان راحتی قسمت کنه انشالا الانم ماهانم پیش مامانش خوابیده خداروشکر ممنونم بابت همه دعاهاتون دوستان عزیزم❤️❤️
مامان مهدیار مامان مهدیار روزهای ابتدایی تولد
تجربه‌ی زایمان بخش دو
بعد که اپیدورال اثر کرد مامای همراهم دوباره بهم ورزش داد و دیگه راحت تر و بدون درد ورزش ها رو انجام میدادم.(مامای همراهم رو از مرکز مامای مهربان گرفته بودم توی اینستا پیج دارن سرچ کنید. کارشون خیلی خوب بود واقعا راضی بودم اگه نبودن زایمان من خیلی طولانی تر از این میشد قطعا) تا حدودای ۱۱ونیم، ۱۲ ورزشامو بدون درد انجام میدادم اما دیگه از ۱۱ونیم دردام اونقدری شدید شده بود که با وجود اپیدورال هم حسشون میکردم و دیگه ورزش کردن و تنفس شکمی حین دردها خیلی سخت بود برام.
از ۱۲ به بعد دیگه واقعا برام غیرقابل تحمل بود و هی میگفتم نمیتونم، فکرمیکردم الانه که از درد بمیرم🥴😂 دهانه رحمم فکرکنم دیگه ۸ یا ۹ سانت بود و میگفتن زور بزن اما من زورم نمیومد و سر همین خیییلی بی حال شدم دیگه احساس میکردم جونی توی تنم نمونده که زور بزنم. اما دیگه از ساعت ۱ به بعد انگار خود به خود یه زور زیادی بهم میومد که ناخودآگاه زور میزدم و مامای همراهم هم بهم میگفت خیلی خوب داری زور میزنی. ۱ونیم دیگه فکرکنم دکترمم اومد و ساعت ۱و ۴۵ دقیقه ظهر بالاخره پسرم به دنیا اومد. درمورد برش اون قسمت هم که خیلی از مامانا از دردش میترسن بگم که اون لحظه اونقدر درد و زور بهت از همه طرف داره میاد که اصلا درد اون برشی که دکتر میزنه رو متوجه نمیشید من که فقط یه سوزش خیلی کم حس میکردم موقع برش
مامان گل پسرام مامان گل پسرام ۱ ماهگی
#زایمان طبیعی دوقلو
#پارت هفتم
#پارت آخر
دردها همونجوری ادامه داشتن و هی شدتشون بیشتر و بیشتر میشد...
ماما بهم گفته بود هر وقت حس مدفوع کردن داشتی؛سریع صدام کن....طرفای ساعت ۱:۱۰بود که حس مدفوع بهم دست داد و صداش کردم
ماما با دکترم اومدن بالا سرم که بعد از معاینه گفتن آفرین،خیلی خوب پیشرفت کردی، دهانه ی رحمت ۸ سانته...به کمکی گفتن با ویلچر ببرش اتاق زایمان....
رفتم اتاق زایمان و رفتم رو تخت معاینه و شروع کردم به زور زدن....اون مامای مهربون و دکترم کلی تشویقم میکردن و بهم دلگرمی میدادن که تو میتونی و منم تموم تلاشمو میکردم که بتونم
خلاصه بعد از کلی درد کشیدن و زور زدن قل اول؛آیهان عزیزم راس ساعت ۱:۴۵ به دنیا اومد و مجدد که شروع به زور زدن کردم،به فاصله ی ۵ دقیقه قل دوم؛شاهان عزیزم به دنیا اومد....دقیقا روز اول اردیبهشت🥰
بهترین قسمت زایمانم اینجا بود که من حتی یه دونه بخیه م نخوردم؛چون تو دلیام وزناشون کم بود و سراشون خیلی بزرگ نیود که بخیه بخورم...😉😊
آیهان مامان ۲۶۰۰ و شاهان مامان ۲۵۰۰ بودن🥰❤️

بهترین اتفاقای زندگیم زمینی شدنتون مبارک🩵👶🏻🩵👶🏻