فشار روحی الرژی هامین کم بود
فشار بحث و جدل با پدرش که بهش بفهمونم بچت مشکل دارع
هرچبزی دستش نده یه طرف
هربار کلی توضیح میدم باز میگه دکترا حالیشون نیس
بچه سالمه بهش همه چی میده
گاهی خسته میشم از توضبح دادن و چیزی نمیگم
در نهایت برچسب یه مادر وسواسی و استرسی بهم میخوره

همه اطرافیانمون جدیدن ماشالا خودشون یه پا دکتر شدن برا خودشون. فک میکنن ما حالیمون نیس اونا بلدن

واااای نگووو دقییییقا این مشکل مشکله همه ی مادراییه ک بچه ی آلرژیک دارن نمیدونم این مردا چرا نمیخوان بفهمن

نه عزیزم ما فقط مراقب بچه ها مون هستیم چون برامون مهم هستن
و شخصیت ما اینجوری ایجاب می کنه
و هرکس متفاوت هست....

درخواست دوستی میدین عزیز

راستی اندوسکوپی چیگفت ؟

وای عینه من مادر شوهرم جاریهام همه میگفتن بده بخوره عادت کنه تو حساسی رفلاکس همه دارن اصلا روانی میشدم شوهرم که روزایه اول خیلی گیر میداد منم گفتم ازادی بهش بده میدید بدتر میشد حرفامو قبول کرد اخرش
ولشون کن بچتو بچسب جیگرم خونه واسه بچه هایی که الرژی دارن زبونم ندارن بگن درد دارن یانه خیلی گناه دارن

ما به خاطر این موضوع هرررر رووووز دعوا و کتک کاری داشتیم😩😩😩

مامان هامین جون میشه پاسخ منو بدین🥺پسرمنم شرایطش تقریبا مشابه پسرشماست قد و وزنش استپه بخاطر آلرژی. دکترتون کیه؟

بگو یواشکی خوراکیاشو بخوره که بچه نبینه دختر منم الرژی داره ولی اگه بیرون دست کسی ببینه بهش میدم بستنی رو نصف میکنم میدم بخوره بالاخره روح و روانش خم مثل جسمش مهمه دیگع بعدشم سیتریزین میدم بهش

مامان هامین جان دکتر پسرتون کیه؟ چ راهکارایی بهتون دادن؟ وضعیت پسرمنم همینجوریه علائم آشکارندارع ولی وزن و قدش بالانمیره بخاطر آلرژی