خانما امشب مهمونی دعوت بودیم و همسرم اصلا راضی نبودک بریم دیگه ب اسرار من رفتیم پسرم بعدظهرا عادت داره ک بخوابه یه سر رفتیم خونه مادرم دیگه فقط یه ساعت بعدظهرپسرم خوابیدوبیدارشد با گریه بازم خوابش میومد داخل ماشین ک رفتیم یکم بعدش تا مقصد خوابیده بود بیدار شد بعد رفتیم داخل خونه و پذیرایی کردن پسرمم آلوچه دوتا خورد ازگیل دوسه تا خوردو خیارو بشیرینی هرکاریم میکردم ک نخوره باز می‌رفت بعدشام آوردن پسرم نخورد شامو فقط زیتون خورد زیتونشم عروسشون آب نزده بود همینجوری ببخشیدا مثل گاو آوردوسط پسرمم مدام میخورد بعد یک ساعت بعدش گفت شکمم درد می‌کنه یکم نبات دادم مشخص بود ک حال نداره داخل ماشین بالا آورد
آمدیم ک خونه یکم درازکشیده بود باز بالا آورد خیلی ترسیدم ک این ویروس نباش جاریم آمد با عروس خالم روبوسی کن گفت من سرما دارم بعد ک من داخل اتاق بودم دیدم جاریم میگه فلانی سرما داره بنظرتون فردا پسرمو دکترببرم خیلی میترسم دارم دیوونه میشم الان گرفته خوابیده

۱۳ پاسخ

بنظرتون صبح که بیدار شد صبحانه چی بهش بدم بخوره ابم زیاد میخوره

رو دل کرده نترس پسر منم یه باراینجوری شد
ولی اگ دیدی بیحاله و اینا ببر دکتر

همه باهام خورده تو یک روز بالا اورده خوب میشه

بخاطر پرخوری آخه ویروس که. همون لحظه اثر نمیکنه ک حداقل یه روز زمان می‌بره علایم ویروس دیده بشه ، ایشالا ویروس نیست

یکم عرق نعنا بده بهش پر خوری کرده

زیاد خورده از اون حجم معدش پرشده

وقتی ک مریض میشه ب چند ساعت هم نمیکش خودم مریض میشم تا چند روز حالمون بد واقعا میترسم

به نظرم پرخوری کرده دلش درد گرفته
نگران نباش
ان شاالله که چیزی نیست
تا فردا صبر کن ببین چی میشه
هروقت جایی مهمونی میخوای بری اسپره بینی بزن به پسرت
جلوگیری میکنه

رودل کرده بوده آورده بالا خوبه ک بالا آورده نگران نباش فردام حال ندار بود شربت سرماخوردگی بده یا ببر دکتر

نه شاید رودل کرده،همون بهتر که بالا اورده،اما اگه دیدی بازم خدایی نکرده بالا اورد یابی حال بود حتما ببرش

ن نترس انشالا چیزی نیتس

اگه ادامه دار بود فردا حتما ببر

خودت میشستی خوب

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
من ۴سال ازدواج کردم دوسال اول اصلا ب خانواده شوهرم رو نمی‌دادم الآنم همین طوره اما با وجود بدنیا آمدن پسرم مجبور شدم یه سری رفتارامو کناربزارم ن اینکه باهاشون راحت باشم چون توی یه حیاط زندگی میکنیم در خونه ک باز میشه پسرم سریع می‌ره خونشون یا داخل حیاط پسرم نوزاد بود پدرشوهرگاوم همش میگفت قد شاهان کوتاه میشه غیر مستقیم میگفت بعد ک بزرگترشد دوباره گفت چند بار شوهرم بهش حرف زدم منم بهش گفتم اما گاو تا امروز سرپله مادرشوهرم نشسته بودم پسرم ۲۲ماهش دوچرخه داره اما هنوز پاش نمیرس ک رکاب بگیره من ب پسرم گفتم الان پات نمیرس ک بزنی یکم بزرگترشدی یاد میگیری دیدم پدرشوهرم میگه قدش کوتاه دیگه بتو رفته گفتم باید افتخار کن ک بمن بره شبیه من باش حداقل هرچیزی و باعقلم میسنجم بعد حرف میزنم قدمم خیلی کوتاه نیست ۱۵۹
خیلی از حرف زدنش بدم آمد همسرمم بود چیزی نگفت باید بشم همون آدم اولی ک تازه عروس بودم الان طوری شده هرچی دلشون می‌خوان میگن نفهم گاو قبلا یه سلامم ب زور بهشون میکردم خیلی براشون احترام قاعل بودم اما واقعا آدم بد باش خییلی عزیزتر تا اینکه نیمتو برای کسی بزاریو احترام بزاری
مامان آریا😍 مامان آریا😍 ۱ سالگی