خانوما بچه من نمیخوابه خب حتی بزور شده چشماش باز نشن نمیخوابه شب که اصلا جدیدا اینجور شده ازوقتی بیدارمیشه بهونه غذا داره البته عادت کرده تابیدارمیشه صبحانه میدم...دیروز بیدارشدساعت۵صبح خورد تا ساعت ۱۰صبح هیچ وقت دیگه در این حد نبود ۳تا تخم مرغ یکساعت بعدش نون پنیر یکساعت بعدش مغزی جات وخرما یکساعت بعدش سیب زمینی سرخ شده یکساعت بعدش دوتا تیکع گوشت با سیب زمینی سرخ شده🥴🥴..بعد ساعت ۱۰رفتیم خونه مادرشوهرم هوام گرم بود یه نیم ساعت ۴۰دیقع ای راهه بعداونجا بهونه گرفت باز خواهرشوهرم بهش شیر پاستوریزه داد یکم خورد بایه کوچلو بیسکویت دوتا تیکع کوچلو لواشک خونگی بعدش بازی کرد دوساعت خوابید تا ساعت۸شب بیدارشد گفت گرسنم غذا اوردم نخورد گفتم بریم بیرون رفتیم توحیاط مادربزرگم ی ده دیقع توپ بازی کرد تا سوارماشینش کردم بالا اورد بردمش حموم چنددیقع بعدش بالا اورد یعنی تا خود صبح ساعت ۵صبح بالا اورد دیگه دارو دادم خوابید تا ۸ بیدارشد الان بزور خوابش کردم اونم دارم همش تاب میدم گفتم خودم نخوابم اشکال نداره ولی این بخوابه داره مریض میشه حالا بنظرتون ویروس گرفته یا رو دل کرده بوده یا گرما زده شده بود چون دیگه تاالان بالا نیاورد دیشب حتی توخوابم میاورد بالا

۹ پاسخ

حتی اگه خودشم بخواد شما نباید بدی ۳تا تخم مرغ 🙄
پسر منم امروز بلافاصله بعد صبحونه گفت هندونه ولی من ندادم سرشو گرم کردم تا یکی دو ساعت از صبحونه بگذره بعد

ببین ماشالا خیلی روهم روهم خورده رو دل کرده امروز غذای سبک بده بهش سوپی سیب زمینی سرخ کرده ساده

پسر منم ميلش زياده منم هرچقد بدم ميخوره ولي خيلي كنترلش ميكنم بنظرم همون يدونه تخم مرغ صبحانه بده اگه گرسنه شد به عنوان ميان وعده ميوه بده. بعد ناهار بده دوباره ميان وعده ي عصر ميوه بده اصلا نزار زياده روي كنه بنظرم رو دل كرده پسر منم تو محرم همينجوري بود هيات كه ميرفتيم هركي يه خوراكي ميداد با اينكه نصفشو سريع ميزاشتم تو كيف بهش نميدادم شب تا صبح ناله ميكرد از دلدرد…امروز بهش غذاي سبك بده مثلا يه كته يا سوپ

بامیوه سیرش کن ک هم مقویه هم برا حالش خوبه

زیاد خورده بخاطر اونه

هم بخاطر پر خوری معدش اذیت شده هم گرما زده شده... یادمه پسر داداشم اینجور بود

به خاطر تخم مرغها شده اونم سه تا🥴🥴امروز خیلی غذاش نده تا خوب بشه

به ن یکم تو خوردن زیاده روی کرده اذیت شده هوا هم که گرمه بیشتر اذیت شده
آخه سه تا تخم مرغ برا بچه تو این سن فکر کنم خیلی زیاده

ویروس عزیزم

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
خانما امشب مهمونی دعوت بودیم و همسرم اصلا راضی نبودک بریم دیگه ب اسرار من رفتیم پسرم بعدظهرا عادت داره ک بخوابه یه سر رفتیم خونه مادرم دیگه فقط یه ساعت بعدظهرپسرم خوابیدوبیدارشد با گریه بازم خوابش میومد داخل ماشین ک رفتیم یکم بعدش تا مقصد خوابیده بود بیدار شد بعد رفتیم داخل خونه و پذیرایی کردن پسرمم آلوچه دوتا خورد ازگیل دوسه تا خوردو خیارو بشیرینی هرکاریم میکردم ک نخوره باز می‌رفت بعدشام آوردن پسرم نخورد شامو فقط زیتون خورد زیتونشم عروسشون آب نزده بود همینجوری ببخشیدا مثل گاو آوردوسط پسرمم مدام میخورد بعد یک ساعت بعدش گفت شکمم درد می‌کنه یکم نبات دادم مشخص بود ک حال نداره داخل ماشین بالا آورد
آمدیم ک خونه یکم درازکشیده بود باز بالا آورد خیلی ترسیدم ک این ویروس نباش جاریم آمد با عروس خالم روبوسی کن گفت من سرما دارم بعد ک من داخل اتاق بودم دیدم جاریم میگه فلانی سرما داره بنظرتون فردا پسرمو دکترببرم خیلی میترسم دارم دیوونه میشم الان گرفته خوابیده