۷ پاسخ

سلام لطفاً تا حدی که میتونید کامنت منم بخونین و راهنمای کنید دست به دامنتون هستم

پسر منم ۱ماه ازشیر گرفتم بعد ۱۵روز اینجوری شده تا اینکه اینقدر بستنی خورد مریض شد دیگه الان کمتر میخوره به نظرم بستنی بهش بده ولی خودت باهاش بخور مثلا اگه بستنی لیوانی ۱۰قاشقه ۸تاش خودت بخور دوتاش بده اون بخوره تا کم کم ازش زده بشه

نده سینش حساس میشه من به دخترم داد شوهرم الان سینش حساس شده۴چ

وای ب چیز بدتر عادتش دادی بجاش ابو جایگزین کن

خوش بحالت‌
من پسرم کلا بستنی لب‌ نمیزنه

بچت شیر زیاد می‌خورد من بچم بیس چاری چسپیدس نمیدونم چجوری بگیرمش

پسر منم عاشق بستنیه ولی هرروز نمیدم اتفاقا امروز داشتم درموردش میخوندم تو تاپیکا دور از جون بچه شما یه مامانی گفته بود بچش هرروز بستنی میخورده بعد یکسال ریه بچه ملتهب شده دکتر گفته چیز سرد دادی مثل بستنی .نگران شدم اینو خوندم تصمیم گرفتم کمتر بدم شما هم سعی کن کمتر بدی اخه هم کلسیمش زیاده هم قندش که جفتش زیادش خطرناکه

سوال های مرتبط

مامان .بنیامین مامان .بنیامین ۱ سالگی
سلام دوستان
دوهفته ای هست من پسرمو از شیر گرفتم شیرخودمو میدادم به روش تدریجی خیلی خیلی راحت تونستم از شیردهی راحت بشم
پسرمن خیلی وابسته بود.من اول اومدم فقط بعد بیدار شدنش قبل خواب ظهر و قبل خواب شب شیر دادم با خوراکی سرگرمش میکردم و اینکه اصلا نمیشستم کنارش خودمو با کار خونه سرگرم میکردم چون اگ بیکار میشستم پسرم زود میومد سمتم شیر میخواست.بعد اومدم شیر شبشو قطع کردم شامشو کامل و پرملات بهش دادم شیر میدادم و میخوابوندمش.بیدار که می‌شد ازش می‌پرسیدم آب میخوای اگ میگفت آره بهش آب میدادم میذاشتم روپام،لالایی موردعلاقشو براش میذاشتم و میخوابید یه تایم دیگ هم بیدار میشد میگفتم آب میخوای میگفت نه یعنی فقط از سرعادت بیدار میشد منم میذاشتم روپام باز لالایی مورد علاقه بعد خواب دیگ بعد یه هفته دیگ اصلا اصلا برای آب هم بیدار نشد.بعد اومدم شیر قبل خواب ظهرشو قطع کردم بنظرم قطع شیر این تایم سخت تر از شیر شبش بود اما کم نیوردم انقد چرت و پرت داستان براش تعریف میکردم لالایی مورد علاقشو گذاشتم تا عادت کرد و می‌خوابید اما شیر قبل خواب ظهر ۳ روزه قطع شد
بعد یه هفته شیر قبل خواب شبشو قطع کردم بنظرم خیلی خیلی راحت بود چون شیر قبل خواب ظهرش قطع شده بود اینم راحت گرفتم باز یه هفته بعدش شیر بعد بیدار شدنشون قطع کردم یه کوچولو سخت بود چون تنها وعده شیرش بود تنها امیدش همین وعده بود من اومدم قبل اینکه پسرم بیدار بشه بیدار میشدم یا کارامو انجام میدادم یا میرفتم یه جا دیگ میخوابیدم تا منو نبینه یکی دوبار هم منو خفت کرد منم خیلی آروم گفتم می می دیگ نیس اونم بعد دوروز قبول کرد.