میفهمم چی میگی...من سر بچه اولم همینطور بودم خیلی دلم تنگ میشد برای زایمان و شب بیمارستانو...
ولی سر پسرم چون بچم شب تو بیمارستان پیشم نبود و تو دستگاه بود و اکسیژن بهش وصل بود ی شب خیلی بد و جهنمی شد برام...و فقط با حسرت ب تخت کناریم نگاهمیکردم وقتی بچشو بغل میکرد و شیر میدادو...
برای همین اصلا حاضر نیستم یبار دیگه اون لحظاتو تجربه کنم
منم خیلی دلم تنگ میشه با این تفاوت که من واقعا خاطره خوبی دارم از روز زایمانم
و حتی روزای اول بعدش
درد اینا نکشیدم
همه چی خیلی شیرین بود و واقعا دوست دارم اگه میشد هزار بار دیگه اون روز برام تکرار میشد 🥹
وای دقیقا منم دلم تنگ شد از ماه اخر به این ور مخصوصا
من عمل هام خیلی خوب بودن خداروشکر پمپ درد هم داشتم و همیشه دلم برا اون لحظه ها تنگ میشه آمپول بی حسی هم زیاد دردی نداشت خوب بود
منم خیلی دلم تنگ میش
خدایی دمت گرم
منم دلم تنگ شده😅
منم همينطور😁خيلي لذت بخش بود برام
منم کلا دلم واسه بارداری تنگ شده
منم همچنین.دلم میخاد دوباره لحظه عمل باشه و تازه نی نی رو بدن بغلم
من سز اورژانسی شدم آب دور بچه ۶٫۵بود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.