۹ پاسخ

واقعا یعنی نرم رضوی؟ برم سینا؟ چون زایمانم طبیعی یه

خیلی خوبه که تجربه تو نوشتی
من این چند روز همش ناراحتم میگم چرا سزارین رو انتخاب کردم!شکمم تا همیشه برش خورده جاش پیداس،خیلی کارا ممکنه نتونم انجام بدم،کمر دردش،محدودیت بچه آوردن
میگم وقتی پریودی راحتی داشتم،احتمالا زایمان هم راحت میکردم
اما باز میگم نه شاید حکمتی بوده،شاید میرفتی طبیعی دهانه رحمت باز نمیشد سزارین اورژانسی می‌شدی 🥲🥲
خیلی نیاز دارم درد و دل کنم

ب سلامتی عزیزدلم خیلیم عالی عشقم نی نی تو اون هفته چقد بود وزنش

چرا دومی سزارین شدی گلم....

بچه تون دستگاه نرفت

دومی چرا سزارین شد؟ خودتون خواستید؟

بسلامتي باشه مشكلي نداشت بچه وزنش همه چي خوب بود تو اون هفته

بسلامتی عزیزم دکترتون کی بود،؟

سلام عزیزم مبارکت باشه برا منم دعا کن دکترم با سزارین موافقت کنه

سوال های مرتبط

مامان دلسا🩷و آرسام🩵 مامان دلسا🩷و آرسام🩵 ۱ ماهگی
تجربه سزارین در بیمارستان گلستان تهران ( بیمارستان نداجا نیروی دریایی ارتش)
پارت ۱
سلام مامانا شبتون بخیر اومدم از تجربه زایمان ام بگم سعی میکنم همه چی و دقیق بگم چون قبل زایمان خودم خیلی دنبال اطلاعات درباره بیمارستان گلستان بودم و هیچ جا کسی تجربه اشو نگفته بود ولی خوب بیمارستان خلوتی هم هست اول درباره هزینه سزارین بگم که من اردیبهشت ۱۴۰۴ با بیمه تامین اجتماعی ۱۷ تومن به بیمارستان دادم و ۱۵ به دکترم
من زایمان اولم طبیعی بود سر دومی بعد عید دودل بودم برای طبیعی یا سزارین طبیعی و دردشو کشیده بودم میدونستم چقدر سخته و باید تا چه حد درد بکشم اما چون سزارین نمی‌دونستم چجوریه کلی دودل بودم آخرش همسرم گفت بیا برو سزارین همه میگن راحت تر و نمیخواد دوباره اون درود بکشی اصلا اولیش و هم باید می‌رفتی سز با حرف همسرم مطمئن شدم برای سز خیلی دنبال دکتری گشتم که سزارین اختیاری بنویسه من پسرم تا قبل عید یعنی ۳۳ هفته بریچ بود بعد عید هفته ۳۵ سفالیک شد کلا از اینکه دلیل سزارین داشته باشم تا امید شدم چون چشم هام لیزیک بود سر زایمان اولم یکم ضعیف شد ولی هرچی چشم پزشکی رفتم بهم نامه ندادن بنده خدا دکتر خودم می‌گفت به خاطر سخت گیری به پزشک ها نامه نمی‌دن وگرنه چند نفر تو دنیا بودند که لیزیک و لازک کرده بودند و سر زایمان طبیعی اجباری نابینا شدند خلاصه خیلی گشتم و گشتم آخر از اینترنت بیمارستان گلستان و پیدا کردم که نسبت به بقیه بیمارستان ها هزینه اش کمتر بود دنبال دکتر خوب تو این بیمارستان بودم که پیچ دکتری که رفتم پیشش و پیدا کردم
مامان جوجو 😶‍🌫️ مامان جوجو 😶‍🌫️ ۱ ماهگی
تجربه زایمان من پارت اول
من بارداری راحتی داشتم و خدا رو شکر همه چیز در سلامتی گذشت.هفته ۳۹ رفتم معاینه داخلی تحریکی، دکتر گفت آماده نیستی برو هفته دیگه بیا. من کل بارداری برای زایمان طبیعی خودم و آماده کرده بودم و پسرم بچه اول من هست. من ایران نیستم، و اینجا تا ۴۰ هفته ات پر نشه هم اجازه سزارین نمیدن ظاهرا.
خلاصه من رفتم هفته بعد برگشتم، گفت هنوز آماده نیستی، برات نوبت بزاریم بیمارستان که القای زایمان کنیم یا سزارین بشو . من آدم بیمارستان و جراحی نیستم و خیلی از سزارین میترسیدم، گفتم یه سونو آخر منو بفرست ببینم وزن بچه ام چقدره چون ۳۷ هفته ۳۸۰۰ بود، تا بتونم بهتر تصمیم بگیرم.
همون روز رفتم سونو و بله شازده وزنش بالای ۴ کیلو بود، همونجا خانم سونوگرافی گفت شک نکن برو سزارین. دیگه خودم و شوهرم و مهمتر دکترم به این نتیجه رسیدیم که زایمان پرریسکیه و دکتر گفت بهترین گزینه سزارین هست چون درد و میکشی و شانس طبیعی پایینه در نهایت ۹۰ درصد سزارین اجباری میشی و برای خودت و نی نی هم چالش و ریسکش بالاس.
برای ۴۰ هفته و ۱ روز که بشه ۲۱ فروردین نوبت سزارین من شد ساعت یک ربع به ۱۰ صبح به وقت اینجا.
#زایمان #سزارین
مامان پناه🩷 مامان پناه🩷 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت یک
من تو بارداری هفته ۱۸ سرکلاژ شدم و استراحت نسبی بودم و هفتگی امپول میزدم و از هفته ۳۲ دیگه امپول رو دکترم قطع کرد و سرکلاژم رو هفته ۳۷ باز کردم بعد از اون معاینه شدم و گفتن لگن خوبی برای زایمان طبیعی داری منم فقط پیاده روی کردم یک روز در میون و خاکشیر و رابطه داشتم و ۳۹ هفته و ۶ روز رفتم سونو دادم فهمیدم اب دور جنین ۶ شده که کم بود و به ماما همراهم گفتم و اونم گفت برو بیمارستان بستریت میکنن منم رفتم بیمارستان ۱۷ شهریور اونجا معاینم کرد ۳ سانت بودم بدون درد ولی اونجا پذیرش نکردن و گفتن باید بری بیمارستان امام رضا یا بیمارستان قائم منم خیلی ترسیدم ولی در نهایت رفتم بیمارستان امام رضا،از در ورودیش انقدر ترسیدم که نگم براتون خیلی وحشتناک بود رفتم اونجا همه دانشجو و داغون بودن محیط بسیار کثیف و افتضاحی بود دانشجوهاشون ریختن سرم چندبار معاینم کرد میگفتن چرا ۴ سانتی ولی درد نداری خلاصه تو همون یک ساعت خیلی اذیتم کردن
مامان آراز مامان آراز ۱ ماهگی
سلام دوستان میخوام تجربه خودم برا زایمان طبیعی بگم ب صورت خلاصه ۰۰۰من از اول بارداری انتخابم سزارین بوو د اصلا ب طبیعی فک نمیکردم همه تلاشم میکردم واسه سزارین ۳۷ هفته ۲ روز م بود همینجوری گفتم برم بیمارستان ببینم قبول میکنن برا سزارین اختیاری رفتم وقتی فشارم گرفت گفت یکم بالاس بعد تست آمینو شور گرفت جوابش مثبت بود بعد اومد معاینه م کرد گفت ۲ ثانت باز هستی زود برو آماده شو برا زایمان من گفتم میخوام سزارین کنم گفتن باشه ۰ بعد منو بردن زایشگاه دیگ شروع کردن معاینه هر نیم ساعت میگفتم معاینه نکنین من سزارین میخوام گفتن نمیشه از شب شروع کردن معاینه ک ساعت ۸صب بود ک دردام شروع شد دهانه رحمم با آمپول فشار همینجور باز می‌شد ک وقتی رسید ب ۱۰ دوتا زور ک زدم نی نی اومد ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه کلا ۲ ساعت من درد کشیدم وقتی بچه ب دنیا اومد انگار ن انگار درد کشیدم ۰ میخواستم بگم ک با این ک اصلا اصلا ب طبیعی فکر نمیکردم و ی ترسی از طبیعی داشتم ۰ کلا از زایمانم راضی هستم ۰ گفتم تجربه م بگم ک طبیعی اونقدر ها هم ترس نداره ۰بیمارستان هرکس سزارین کرده بود ب من می‌گفت خوشحال ب حالت ک طبیعی آوردی ۰۰ ایشالا شما هم زایمان خوبی داشته باشین
پسر منم ²/²ب دنیا اومد 🥰