۱۰ پاسخ

بلاخره اون ها هم کار و زندگی دارن
هرچند نه من بچمو میذارم، نه مادرشوهرم بچمو قبول میکنه

پیش خانواده خودت بزار یا بزار مهد کودک

من میزارم پیش مامانم میرم مدرسه برمیگردم خیالم راحته بهتر از من مواظبشه😄

من پیش خواهر شوهرم میزارم آره میبره بیرون نگران که میشم ولی میدونم مراقبه

من پیش مادرم میذاشتم هرجا می‌رفت میبرد بچه رو

شاید باورت نشه خودم بهشون گفتم‌اگر خواستین برین بیرون برین ولی یجوری برین برگردین ک من اومدم خونه باشین لیانارو ازتون بگیرم
بهشون اعتماد دارم
از جونشون بیشتر مراقبشن

کارتون چی هست عزیزم

دیگه وقتی میریم سرکار باید یه چیزایی بیخیال بشیم

منم پیش مادر و پدرم هست
پدرم دخترمو میبره بیرون منم نگران میشم ولی اینجوری یکم کمتر اذیتشون میکنه .

مادر شوهر من که بچمو نگه نمیداره.مامانم هم فوت شده.من میبرم خونه همسایمون.پرستار کودک‌ه.مجبورم

سوال های مرتبط

مامان کنجد مامان کنجد ۳ سالگی
سلام دوستان دو هفته پيش ما رفتيم پشت بوم خونمون كباب درست كنيم بعد موقع شام يهو باد شديدي گرفت جوري كه تمام وسايلو اينور اونور پرت ميكرد ، بچم اولين بار انگار همچين صحنه اي ميديد و به شدت ترسيد و گريه كرد و باباشم سريع بردش پايين ولي با اينحال ترس افتاده تو دلش كلا ار باد ميترسه حتي يه نسيم خنك، كلا دوست داشت بره رو تراس يا پشت بوم الان اصلا احازه نميده درو پنجره رو باز كنم، بردمش پارك به اصرار خودش باد كه ميزد يكم ميگفت بريم بريم خونه اصلا خيلي ناراحتم ، ديروز تو ماشين هم ميگفت شيشه رو بدين بالا چرا ماشين تكون ميخوره, خيلي ناراحتم بچم يهو ترس بدي افتاد به جونش .ديروز تو ماشين شيشه رو يكم دادم پايين گفتم نوك انگشتامونو بديم بيرون ببين چه خوبه باد ميزنه يا موهامونو بديم بيرون باد ببين نميبرتش فقط با موهامون بازي ميكنه اونم خوشحال شد و خنديد و هي عروسكشو ميداد بيرون تا اونم بازي كنه با باد خداروشكر يكم ديروز به خير گذشت ولي باز تا توي خونه پرده تكون بخوره نگاش سريع ميره سمت پنجره ، خيلي نگرانم ميترسم اين ترس روش بمونه ، چه راهي دارين كه كمكش كنم ؟