مامانا من به دخترم خیلی وابسته ام..خیلی شدید ...
دو روز پیش با هم رفتیم پارک .. کلا چشمم بهش بود ولی ی لحظه هر چی نگاه کردم ندیدمش ..
هر چی صداش زدم اثری ازش نبود یعنی تو اون لحظه مردم و زنده شدم ...
بعد دیدم یکم اونور تر داره دنبال من میگرده و گریه میکنه ‌..
انقدر حس بدی بود که نگو ...
خدا برای هیچ مادری نیاره ..‌ که از بچش جدا بشه ..حالا به هر دلیلی خیلی سخته ... من جونمم برای دلانا میدم ...
از اون لحظه همش فوبیای گم کردنش رو گرفتم ...
هر چی با خودم میگم برای همه این جور چیزا شاید اتفاق بیوفته ..‌
ولی خب همش ذهنم به سمت افکار منفی میره ...
خدا کنه زودتر یادم بره و به ترسم غلبه کنم و دوباره ببرمش پارک ..
واقعا خیلی ترسیدم کلا دو دقیقه هم طول نکشید تا دیدمش ولی انگار ی عمر گذشت ....

تصویر
۹ پاسخ

با تمام وجود این حستونودرک میکنم چون برای خودم اتفاق افتاد یه بار تو مسافرت تو یه فضای سبز تقریبا نزدیک یه رودخونه نشستیم ناهار بخوریم همش حواسم به دخترم بود که جایی نره و همگی مواظبش بودیم یه لحظه فقط به لحظه نمیدونم چی شد که ازش غافل شدیم دیدیم نیست اون لحظه من مردم😢 انقدر گریه کردم که با اشک من جاریمم به گریه افتاد یه لحظه شاید پنج دقیقه هم نشد که خداروشکر پیداش کردیم ولی نمیدونید چه فکرایی از تو سرم گذشت
تروخدا خیلی مراقب کوچولوهاتون باشید یه لحظه غفلت خدایی نکرده باعث یه عمر پشیمونی میشه

من ۳۰ ثانیه این اتفاق افتاد قلبم داشت وایمیستاد
خیلی ضعیفم باید رو خودمون کار کنیم

منم این ترسو باهامه
حتی میدم شوهرم ببره بیرون
تا برمیگردن میمیرم و زنده میشم

هممون این ترس رو داریم

عزیزم یه چیزی بگم خواهرانه عکس بچتو کامل نزار تو گهواره

دقیقا دیشب تو پارک دو دقیقه از نگاهم دورشده بود دخترم
برای دو دقیقه گمش کردم😭😭😭😭😭😭😭منی که همش چشمم هر ثانیه روی بچهامه
مررررررردم یعنی مردم
کاملا درکت میکنم😭😭😭
دیگه پامو ازخونه نمی‌ذارم بیرون😭😭

وای درکت میکنم،، شوهر من سه روز پیش گفتم بچه رو نگه دار برم حمام، رفتم بعد چند دقیقه دیدم صدای جیییغ بچه میاد، لخت زدم بیرون میبینم لبه پله ها(طبقه دومیم) گریه میکنه دنبال باباش، انقدر ترسیدم و عصبی شدم از اینکه بهم نگفت و تنهاش گذاشت که حد نداره، زنگش زدم و با جیغ هرچی بلد بودم بهش گفتم،، فقط گفت اونکه بلده پله ها رو بره بیاد،،، گفتم خدایی چجوری اعتماد کردی ی لحظه شاید پاش پیچ میخورد،،، حالا همش حلو چشامه خیلی گریه کردم خیلی

منم مثل توام خیلی فوبیای گم شدن دارم

ترس منم همینه عزیزم البته همه مادرا این ترس داره
باید هواسمون باشه دیگه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
نیازهای هر کودک برای رشد
نیازهای هر کودک برای رشد جسمی و عاطفی
برنامه ریزی روزانه برای کودکان
برنامه ریزی روزانه برای کودکان شامل چه مواردی است؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان 💜m💜 مامان 💜m💜 ۲ سالگی
سلام مامانا تو رو خدا کمکم کنید من دو تا بچه کوچیک شیر به شیر دارم . پریودیم عقب افتاده بی بی زدم همون لحظه اول منفی بود . تقریبا بیست دقیقه نیم ساعت بعدش نگاش کردم اینجوری شده بنظرتون مثبته؟😔
مشاهده ۲۴ پاسخ دیگر
مامان آرشا مامان آرشا ۲ سالگی
مامانا ميشه راهنماييم كنيد پسرم ديشب پستونكش پاره شد قبل خواب به هر بدبختي بود خوابيد ساعت ٦ صبح با گريه و شيون بيدار شد كلي قشقرق كرد ديگه نخوابيد تا ١٠ باز يه ساعت خوابيد باز با گريه بيدار شد
بيشتر موقع خواب وابسته به پستونك بود و تا خود صبح تو دهنش بود اگه ميفتاد از دهنش بيدار ميشد
حالا از چند نفر مشاوره گرفتم گفتن بهترين فرصته ازش بگيري كلا اگه الان بهش بدي بعدا خيلي سخت تر ميشه
قبلا هم دو بار خواستم بگيرم نا موفق بود انقدر گريه كرد كم اوردم بهش دادم
حالا ميخواستم ببينم از اين شربت اين چند شب اول بهش بدم اشگالي نداره؟ كه بتونه بخوابه اصلا تاثيري داره؟ ممنون ميشم اگه تجربه اي داريد بگيد بهم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دریا مامان دریا ۲ سالگی
امروز چهارمین روز از ترک پوشک دریاست
خداروشکر همکاری میکنه البته که سه چهار بار خطا داشته و من اینبار سعی کردم نه عصبی بشم نه اهمیت بدم چون به شدت حساسم روی نجس شدن فرشا
ولی خب چاره ای نیست بچه ها خیلی باهوشن و لجباز ...
سری قبل دو سال و یک ماهش بود که تلاش کردم برای ترک پوشک ولی نشد اصلا آمادگی نداشت همکاری نمی‌کرد اصلا منم غر میزدم و ... اصلا موقع مناسبی نبود ولی الان دیگه موقعش بود
امیدوارم به خوبی بگذره این مرحله هم
برای من این از همه سخت تر بود توی ذهنم ، یعنی ترک پستونک و شیشه شیر خیلی راحت تر بود چون حداقل کثیف کاری نداشت 😁
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
سلام مامانا پسرم ۲/۷ هست خیلی وابسته به شیشه شیر و پستوک هست از داروخانه دارو گرفتم زدم به پستونکش نخور ولی شب موقع خواب خیلی بی قراری می کرد و می خواست هنش می گفت بخر ، به زور خوابید ، چی کار کنم کلا یادش بره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان ۲ سالگی
مامانا بچم مریض شده کلا چیزی نمیخوره خیلی نگرانشم الان ۴روز با سرنگ بهش میدم دو روز اولی هم سرم زدم براش دارم از استرس پس میفتم چیکار کنم خیلی داغونم تو رو خدا اگه چیزی میدونید بگید بهم.
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پسته مامان پسته ۲ سالگی
سلام مامانا پسرم از اول به خاله ش وابسته بود الان یه مدتیه خیلی شدید شده مثلا امشب دنبال خواهرم و دخترش انقققد گریه کرد که وقتی اومدم خونه خودمم گریه م گرفت وقتی میره خونشون دیگه دلش نمیخواد بیاد خونه بابد چیکار کنم طبیعیه همچین رفتاری ؟ با اینکه من خیلی رابطه ی خوبی باش دارم همه چی واسش میخرم کلی بازی میکنیم غذا و خوابش سر موقه ست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دخترم مامان دخترم ۲ سالگی
سلام مامانا. بچه هاتون چقدر با اسباب بازیشون بازی میکنن. دختر من نهایت ۵ دقیقه آجربازی کنه. بعد کتاب زیاد نگاه میکنه. بعد قایم موشک بازی خیلی دوس داره. متکا بازی و توپ بازی هم زیاد انجام میده. ولی با عروسکاش اصلا بازی نمیکنه مثلا میگم به عروسکت غذا بده اولش میده بعد پرتش میکنه. ولی من هر بازی براش بزارم مثل پرت کردن توپ به لیوانای هرمی یا کشیدن کش و انداختن تو میله. یا پاستا رو تو خلال کردن .از این مدل بازیا و دست ورزیا خیلی استقبال میکنه. نگرانشم نکنه خطرناکه که عروسک بازی بلد نیست
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نبات مامان نبات ۲ سالگی
مامانا دلم برای مظلومیت بچم سوخت
چند روزه داره گریه میکنه میگه دلم برای کیانا تنگ شده انقد گریه کرد دیشب مهمونی بودیم جاریم نزاشت دخترش با بچم بازی کنه چون خودش بامن حرف نمیزنه دخترشم نزاشت
منم کیانارو بردم حیاط بغلش کردم باهاش حرف زدم گفتم با دخترعموت بازی کن خیلی دلش برات تنگ شده بود گفت نه باید از مادرم اجازه بگیرم رفت پیش مادرش اونم اجازه نداد . کیانا ۱۰ سالشه و دخترم عاشقشه
دختر منم همش میگفت چرااا جوابمو نمیدی چرا بازی نمیکنی میرفت نازش میکرد ولی اون روشو برمیگردوند
خیلی دلم شکست
از اونطرف اونیکی جاریم که بزرگتر از ما هست خیلی قشنگ پوزخند میزد و خوشحال بود از این حرکات
چقدر رفتار اون جاریم زشت بود همش یواشکی میخندید و حالت مسخره کردن
دلم میخواد امروز یه استوری بزارم بفهمه که متوجه همه خنده هاش شدم ولی نمیدونم چی بنویسم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان مامی نفسم❤️💋 مامان مامی نفسم❤️💋 ۲ سالگی
خانوما پسر همسایم هم سن پسرمنه خیلی خیلی باهوشه یعنی باورتون نمیشه رو نرده پله ی طبقه دوم میشینه محکم میگیره قشنگ سر میخوره میاد تو حیاط😂😂 از هرچیزی بگین این بچه بالا میره رو کابینت هرچی تو پارک هم بجا اینکه از پله بره بالا مثل بچهای بزرگ از آهن سرسره میگیره میره بالا قوطی دلستر بزرگ رو میگیره زیر پاش کلا میزنه خرابش میکنه باز داخلش فوت میکنه مثل اول میکنه مثل آدم بزرگا صحبت میکنه البته سه تا خواهر داره یکیش 2 سال ازش بزرگه یکیش 4 سال یکیش 6 سال ازش بزرگه پسرمن هیچ کاری بلد نیست به زور به چند جمله میگه با کلی اشتباه فعل😬😄
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حسین 💙 مامان حسین 💙 ۲ سالگی
خوبه شورت آموزشی پاش کرده بودم 😒الان یک ساعته ۳ بار بردمش دسشویی و هر لحظه ازش میپرسم جیش داری میگه نه
یکم پیش بردم دسشویی دیدم شورت خیسه ادرار کرده
مای بی بی زدم پی پی کرد این بچه چشه خدا😩😭
اعصابم داغوووونه اینجوری پیش بره خیلی سخته ک ه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرشا مامان آرشا ۲ سالگی
مامانا نظر ازتون میخواستم من پسرمو مهد نوشتم ۸ جلسه هست میره ولی هر بار فقط ۱ ساعت میمونه به زور وسطش ۲۰ بار نیاد بیرون منو میبینه میگه بریم خونه با گریه مربی ها میبرن تو باز میاد بیرون احساس میکنم ادامه بدم استرسی میشه و به من وابسته تر یه موقع هایی تو خونه هم ارم میپرسه کجایی میترسم بدتر شه مربی میگه انقدر ادامه بده عادت کنه ولی اگر نیخواست خوشش بیاد میموند دیگه من میگم نبرم دیگه تا بزرگتر بشه برای خودش اسمشو نوشتم تا با بچه ها بازی کنه نظرتون چیه؟ ادامه بدم یا نه ؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان اهورا مامان اهورا ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین شربت باریج برای چی خوبه؟پسرم یبوست داره دوروز اول که این شربت رو میخورد گلاب به روتون دسشویی میکرد ولی از دیروز دوباره دسشویی نکرده با اینکه شربت رو بهش میدم نمیدونم چکار کنم حتی انجیر و الو هم خیسوندم دادمش فایده ای نداشته نمیدونم چکار کنم واقعا
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان لیانا مامان لیانا ۲ سالگی
سلام مامانا من امروز شروع کردم از پوشک گرفتم از صبح هر ده دقیقه بردم دستشویی نکرد بعد الان شلوارش جیش کرد گفت ریخت بعد فقط رو سرامیک‌ خیس شدم من با دستمال تمیز کردم و طی زدم به نظرتون تمیز میشه؟؟؟؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دخترم مامان دخترم ۲ سالگی
مامانا خیلی ناراحتم
دخترم از یه بچه دیگه اونم با یبار دیدن تف کردن یاد گرفته رو ابجیم چندبار همیمجوری تف کرد سعی کردیم چیزی نگیم تا اینکار زشتو یادش بره ولی همچنان تو ذهنشه تو خونه اینکارو نمیکنه تو مهمونی رو بچها تف میکنه ینفر بهش خندید فک کرد که کار خوبیه من واقعا تا به الان خیلی سعی کردم دخترم باداب باشه واقعا خیلی مراعات میکنیم سر همچی تو خونه که مودب باشه ولی این یه چیز خیلی ناراحتم کرده واقعا نمیدونم چیکار کنم که سرش بپره 😭
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
خانوما ب دادم برسین دخترم دو روزه اسهالع چی بدم بهش هر چی فک کنین دادم بهش دکتر هم بردم ولی خوب نمیشه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر