۵ پاسخ

دختر منم. یه توپ داشت. ازاین چراغ دارها که میزنی زمین روشن میشه همیشه باهاش بازی میکرد یه روزیه دفه ای ازتو تراس پرتش، کرد توکوچه در یه چشم بهم زدن یه دختر بچه برش داشت وبه سرعت فرار کرد. اینقد ناراحت شدم چون خیلی دوسش داشت

کار بامزه ای کرده دوست داشته پرت کنه چون خصلت بچه و‌توپ همینه.باید باهاش راه بیایی اونکه گرما و بی برقی و اینارو نمیفهمه

😁😁😁😁😁😁😁 با پله برگشتی بالا

من بودم بی خیال میشدم
کی میره این همه راهو 😂

خسته نباشی پهلوان😂🥲💔

سوال های مرتبط