۵ پاسخ

بمیرم برات عین منی بخدا

من بچم ۳ سالشم نشده بود تنهایی پله هارو بالاپایین میرفت بچه شما انگاری بزرگ تره الان انقدر سخت نگیر بزار بره بازی کنه بعد ها خدایی نکرده یه بچه عصبی و منضوی نداشته باشی بزار خودشو خالی کنه

عزیز دلم با تمام جونم درکت میکنم دختر منم طفلی هر روز میره پشت پنجره تو کوچه بازی بچه ها رو میبینه صداشون میکنه بعد میاد میگه بچه ها به من گوش نمیدن بازی نمیکنن با بچه ۲۰ روزه نمیتونم جایی ببرم شوهرم صب میره شب میاد تو این شهر خراب شده غریبم کسی رو هم ندارم دخترمو ببرم پیشش فقط یه روز در هفته شوهرم تعطیله خونه اس میتونه ببرتش پارکی جایی، عکس دخترتو دیدم انگار بچه خودمو میبینم دلم کبابه براش

چرا نمیذاری بره بازی کنه؟

میترسی خدایی نکرده از پله ها بیوفته؟؟

سوال های مرتبط