مادر شوهرم هر سری بچمو می بینه یه ایرادی میزاره
روزای اول میخاس بند نافش رو بکنه بندازه دور من نذاشتم، بعد ک نافش افتاد میگف نافش کج شده و فلان 😐در صورتی ک نافش خیلی هم تمیز و قشنگ در اومد
باهاش لج میکردم، موقعی ک بچم بغلش بود میگف ای خدا لعنت کنه این دکترارو سر بچمو کج کردن😐💔
اون روزم بعد چن وقت دیدتش میگه شیر دونش افتاده پایین
شیر دون باید بیاد بالا
من گفتم اون بچه سرش هنوز سفت نشده و مثه ابه
ب وقتش شیر دونش هم میاد بالا و سرش سفت میشه
ب نظر شما خاسته منو حرص بده یا راست گفته؟ 😑

بمیرن مادر شوهرایی ک از قصد ما رو حرص میدن و میخوان به مابگن خیلی کار بلدن ما ناشی هستیم .نمونشو من دارم

مادرشوهرمن میاد میگه چرانمیخنده چزاحرف نمیزنه
گفتم ازبچه ۴۵روزه انتظارداری برات کردی بخونه

😂😂😂مادرشوهر منم همینطوری میگفت مخصوصا گوشاش الکی وسواسی هستن خانوادگی
منم دیدم زیاد میگ تو جمع گفتم مادرجون شما بزرگتر از همه این باید بدونین بچه گوشاش اولش شله به مرور سفت میشه تازه کارن مو نداره یعنی چی هر سری میگین روسری ببند سرش گوشاش جمع بشه
شما اینطوری میگین شوهرمم نگران میکنین🙄خیلی محکم گفتم دیگ از اون به بعد نگفته هر بارم خواسته از گوشاش چیزی بگه میگ نه منظورم این نیست گوشاش بزرگه 🫠الکی عیب می‌ذارن رو بچه
نافشم همینطوری میگفت گفتم هیچ مشکلیم نداره بچه ای که تافش تازه افتاده مگ باید نافش مثل آدم بالغ باشه

عزیزم شیر دون کجامیشه؟

ولش کن بابا هرچی میگه به یورت بگیر

لنگه مادر شوهر من تازه من باهاشون زندگی میکنم هردفعه هرچی میگه من کار خودم میکنم تایه مدت میگفت پرسیاوشون بده ب دخترت من نمیدادم هرچی میگفت لگن بیار بچت بشورم نمیوردم بچم خودم میبردم حموم همش ادعاش میشد خیلی بلده ولی محل نمیذاشتم چن بارم بهش گفتم خوش نمیاد کسی تو کار منو بچم دخالت کنه... الان دیگ دخالت نمیکنه کارای بچم خودم میکنم