۱۲ پاسخ

چه صحنه بدی رو تجربه کردید
حق دارید
بچه هایی که دچار تشنج میشن معمولا این آزمایشو انجام میدن
نگران نباشید اونایی که به مشکل میخورم معمولا اصولی انجام نمیشه
فقط ی سوال با تب ۳۸ چطوری تشنج کرده؟
اصلا تشخیص دکتر تشنج بوده؟

سلام عزیزم منم تو بچگی این اتفاق واسم افتاد، چن شب کابوس میدیدم اونقد اعصابم درگیر کرده بود ک از خواب پاشدم برم دسشویی یهو تشنج کردم و همونو پیگیری نکردم شد صرع ک الان ۲۸ سالمه هنوز درگیرم و درمان نداره فقط با قرص کنترل میشه،شما بزار بچت زیر نظر باشه و قرص بخوره ک خدایی نکرده ب صرع تبدیل نشه

عزیز دلم بلا به دور باشه 😥الان خوبه امین جان

نه گلم بعد نیس اصلا من دخترم ۱ سالش بود گرفتن الان ۷ سالشه مشکلی هم نداشته تا الان خداروشکر دختر من عفونت تو خونش بود آزمایش گرفتن ببینن عفونت تا کجا پیش رفته

الهییییی بگردمممم 🥹🥹 چه لحظات سختی گذروندی مهتاب جان
انشاا... که چیزی نیست بلا به دور باشه از بچه ها ♥️😘

الهی

عزیزم‌بلاش دور باشه !انشالله تنش سالم باشه قربونت

عزیزم انشاالله خوب میشه نگران نباش، دکتر ها اگر بد بود مایع نخاعی نمیگرفتن که

سلام عزیزم
اخه چرا یدفعه ای
دکتر چی گفت

پسر منم اینجوری میشد حتی تبم نمیکرد ، گریه که میکرد یهو کبوده کبود میشد نفسش بند میومد ، وای که من سکته میکردم ، نمیدونستم اینا علائم تشنجن بعدها فهمیدم که دیگه مشکلی نبود

من خوندم یه جا به موقع تولد امسیژن بهش نرسه اینجوری میشه

نمیدونما ولی کاش چند تا دکتر ببری قبل قرص تشنج

قبلش یه حالت گریه شدید نداشت ؟ یا یهو از کنارش بلند شی یا یهو یه چیزی رو از دستش بگیری ؟؟
چون پسر خواهرم و پسر داداشم اینطوری بودن از همین حدود سن شروع شد میگن ریسه دیگه خیییلی باید مراقب میبودیم که گریه نکنن خیلی هم دکتر بردن هیچی نبود دکتر گفته بود بزرگ شن خوب میشن همینم شد تا دو سالگی اینا عاقل شدن خوب شد الانم ماشاالله جوونی شدن دیگه

الهیییییییی عزیزمممم 🥺🥺 حق داری واقعا لحظات سختی رو گذرونی 😓😓😢😢

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانای مهربون عصرتون بخیر خوبین حسین جانم ۶ سالشه دیروز که باپدرش رفته بود بیرون یه جا سوییچی خریده بود بعد امروز رفت توی بالکن دید بچه ها توی کوچه ان بازی میکنن گفت منم برم گفتم برو رفت گفت جا سویچیمم میبرم به دوستام نشون بدم گفتم ببر بعد که رفت منم از بالا داشتم نگاش میکردم دیدم جا سویجی دست پسر همسایه مون هست حالا نمیدونم خود پسرم داده یا پسره گرفتم بعد دیدم چند بار هی پسرم رفت نزدیکش که ازش بگیره پسر نداد هی برگشت عقب دوباره پسر اون وسیله ارزش نداره دوست دارم پسرم یاد بگیره بلد باشه وقتی وسیله ای رو که مال خودش به کسی داد دوباره بتونه بگیره و اینکه توی دوست یابی خیلی ضعیفه من سعی میکنم روزی دوساعت باهاش بازی کنم همسرم که اصلا باهاش بازی نمیکنه منم انتطاری ازش ندارم چون ۵صبح میره تا ۵ غروب فقط بلد بگه بیا بشین کارتون ببین یا گوشیشو بده دستش منم باهاش بازی می‌کنم واقعا سخته چون پسر کوچیکم هم سن اضطراب جداییشه همش گریه میکنه منم همش بغل میکنم که با پسر بزرگم بازی کنم و حسین اصلا با خودش بازی نمیکنه و خیل عصبیه زود قهر میکنه میگم حالا بازی ما تموم شد خودت بازی کن گریه میکنه و بشدت بد غذاست و انگار بترسه خجالت بکشه خیلی آروم حرف میزنه کسی نمیشنوه و بردمش باشگاه توی زمستون هوا سرد دو ماه بردم راهم هم دور بود پسر کوچیکم رو بغل میکردم می‌بردم اصلا تلاش نمی‌کرد هیچی یاد نگرفت