۱۳ پاسخ

من هیچ بزرگرم جدا نکردم از خودم سه سالشه بین دوتاشون میخوابم و قصدم ندارم جداشون کنم برای رابطم میریم تو اتاق دوباره برمیگردم پیش بچه هام

من اصن نمیتونم حتی یه لحظه تصور کنم ک تو اتاق جدا بخوابونم ولی خب کنارم هست اما یک مقدارفاصله بینمونه

جدا نکردم و فعلا تا زمانی که خودش نخواد نمیکنم همین دیروز همسرم از یه دکترای روانشناسی که هیات علمی دانشگاه هست پرسیده یود گفته بود این حرف ها چرته هرجا راحته و دلش بخواد و احساس امنیا بکنه بخوابه فقط باید حواستون به روابط زناشویی باشه که نباید اصلا ببینه

همین الان بردمظ تو اتاقش 😅
ی چند شب اونجا میخوابوندم دوباره اوردم پیشم امشب باز بردمش
اوایل بیدار میشد همش گررریه میکرد و جیغ میزد دیگه باهاش صحبت کردم که مامان نترس ما توی خونه ایم هر موقع بیدار شدی بگو مامان سریع میام پیشت

چه اصراری دارین بچه رو جدا بخابونین
بزرگ بشن خودشون جدا میشن دیگه
موقع خاب بغل کنین بچه رو لذت ببرین از این موقعیت
دو روز دیگه بزرگ میشه دلتون تنگ میشه برا این روزا
بچه هام یکیش کنار باباشه یکیش کنار خودم
برا رابطه میریم توی اتاق

دیگه الان فکر نکنم بشه جدا کنی من شنیدم تا قبل از ۶ ماهگی که وابستگی و نمیفهمه باید جدا کنی بعدش دیگه بچه میترسه و اینکه من کلا با جای خواب جدای کودک مخالفم و بچمو پیش خودم میخوابونم

من پسرم کنارخودم با فاصله میخوابه هنوز کوچیکن واس جدا شدن نصف شب پاشه ببینه نیستی از ترس ممکن لکنت زبون بگیره یا شب ادراری

آره.

وقتی بیدارشد تنهاش نزار بمون پیشش

من از دی ماه جدا کردم سه چهار ماه در رفت و آمد زیاد بودم از اتاق خودمون به اتاقش
الان کمتر سده

باید کم کم بری تو اتاق خودت نه یهویی بعدم وقتی داره خواب میره بهش بگی که خودت بعدش میری تو اتاق خودت

من فعلا تختش اوردم تو اتاق خودمون، یک چند روزی زیر پاش بخواب، وقتی مطمئن شدی دیگه برو اتاق خودت

هنوز پیش ما میخابه باباش راضی نشده

سوال های مرتبط

مامان شایلین مامان شایلین ۲ سالگی
سلام عزیزان،خداقوت.ممنون میشم همگی بخونید و نظرتون رو بگید،برام مهمه بدونم عملکردم درسته یا سختگیرانه
دخار من کلا با خوابیدن مشکل داشت الانم که دو سالش شده خیلی خیلی بدتر شده.قبلا فقط خواب شب بود الان برای خواب روزهم مقاومت میکنه.تمام اصول خواب رو رعایت کردم و میکنم،از روتین قبل خواب،تا خاموشی کلی خونه سرساعت مشخص،لالایی و قصه،دمای محیط و حتی صبحا زود بیدار بشه وهرآنچه که شما فکر کنی.ولی پتاسفانه خواب روزش که مکافاته خواب شبشم دو ساعت وول میخوره،گریه میکنه،میره و میاد تا هم خودش هم من کلافه میشیم،طوری که خودم دیگه دارم عصبی میشم،از طرفی ام میخوام حرف تندی بهش نزنم فقط خودم حرص میخورم و میریزم تو خودم،روند خوابش جسم و روحمو نابود کرده.میگمم بذارم به حال خودش هروقت خواست بخوابه نگران رشدش هستم چون اصلا دست خودش باشه نمیخوابه.واقعا نمیدونم چه کنم،بذارم به حال خودش یا همینجور ادامه بدم،سلامت روانشم مهمه اما با این اجبار در خواب میترسم لجباز بشه.