۲۰ پاسخ

عزیزم من و همسرم از ۶ ماهگی پسرمو بردیم تو اتاقش رو تختش خوابوندیم خودمونم به مدت ۳ ماه پایین تختش خوابیدیم تا هم به اتاق و تختش عادت کنه و هم ماشرایطشو بسنجیم تا ۳ شب پیش که همسرم به زور گفت وقتشه تو اتاقش تنها باشه تا عادت کنه
تو این ۳ شبم با اینکه من همش گریه میکردم و دلتنگش بودم ولی خداروشکر تا الان که راحت خوابیده اتاقشم چسبیده به اتاق ما تا صداش میاد میپرم پیشش
ببخشید طولانی شد اینها رو گفتم که بگم واقعا نترس و با توجه به شرایطتتون بسنج و عمل کن نمیخواد یهو تنهاش بذاری یه مدت تو اتاقش باشین

عزیزم کار اشتباهی میکنی ده ماهگی بچه اضطراب جدایی داره بیدار بشه تنها باشه میترسه یا باید از ۶ ماهگی جدا میکردی یا باید منتظر دو سالگیش بمونی

بنظر من تا زمانی که بچه صحبت نمیکنه اشتباهه جدا کردنش

ن اصلن جداش نکن اشتباه محضه بزار پیش خودتون بخابه کاری نداره بچه

من پسرم ۲۱ماهش بوداگراشتباه نکنم دکترگفت میتونی اتاقشوجداکنی ولی همسرم نذاشت،الانم اگربغلش نکنم خوابم نمیبره

بهترین کاره بنظرم زن وشوهربایدیهحریم خصوصی براخودشون داشته باشن یه زن درکنارمادر بودن یه همسرهم هس ماپایین تخت پسرم میخابیم تواتاقش بعدچن روز مابریم اتاقمون تنهابخابه اتاقامون چسبیده به هم

من ک عمرا همچین کاری نمیکنم اصلا دلم نمیاد

عزیزم چطور دلت میاد بچه کوچیکو تو اتاق تنها بزاری بخابه.

من به شدت مخالفم و صجبت متخصص های عصب شناس و روانشناس رو دز این مورد پیگیری میکنم.
تا هفت سالگی ناخودآگاه بچه موقع خواب بیداره و تنها خوابیدنش درست نیست. ما الان تو اتاق اون میخوابیم. تشک تختمون رو بردیم اونجا.
قبلا در این‌مورد پست زیاد نوشتم ولی این مدل تئوری ها مربوط به زمان انقلاب صنعتیه که زنان نیروی کار بودن و اگه شب رو با بچه میگذروندن صبح بهره وری نداشتن.

بنظرم اصن جدا نکنه اگ بترسه چی اگ گریه کنه و تو. خاب باشی عمیق نشنویی چی وای خعلی بده منکه تا سه سالگیش جدا نمیکنم اتاقشو

من دوشبه خوابشو جدا کردم ولی خودمون توی حال میخوابیم که نزدیک باشیم بهش

من یک دوره فرزند پروری تهیه کردم خیلی خوبه و اونجا متوجه شدم که باید جدا کنم اتاقش رو و الان که پسرم ۶ماهش هست شروع کردم به کم کم جدا کردنش

خوب بچه شیر نمیخاد نصف شب بدو بدو بری تو اتاقش؟چ کاریه فعلا پیش خودت بخابون تاکامل ازشیر گرفته شد بعد جداکن

من خودم نمیتونم انقد زود جدا کنم دلم نمیاد گناه دارن وابسته ن🥲

بنظر من خیلی زوده خدایی نکرده شب اتفاقی براش بیفته و شما نفهمی چی فکر اینا هم بکن. بچه اس بزار کنارتون بخوابه

چطور دلت میاد🥲

نوزادیش*
جواب*
خودشو*
عذر میخامب را اینا

ببین اینکه بچه رو جدا کنی یا نه فقط و فقط به خودتون و شرایط نی نی بستگی داره پس اصلا نظر اطرافیان مهم نباشه
یکی میگه چرا انقد زود جدا میکنی ظالمی
یکی میگه چرا انقد دیر جدا میکنی وابسته بارش آوردی
کلا همیشه حرف برای گفتن هست ولی تو داری زندگی می‌کنی
اگه شرایط خوابش و شیر شبش اوکیه زمان خوبیه
من هنوز موفق نشدم چون هیراد خیلی شبا بیدار میشه

به نظرم فعلا خیلی زوده بزاردوسالش تموم بشه بعد

ببخشیدا ب دوستات و داداشات ربطی دارع؟؟

سوال های مرتبط

مامان نهال 🌱 مامان نهال 🌱 ۸ ماهگی
گفته بودم قراره اتاق نهال و جدا کنم از حدودا یادم نیست کی یه هفته باهم رفتیم اتاقش نهال رو تخت من زمین کمر درد گرفتم برگشتیم اتاق خودمون یه هفته هم باهم خوابیدیم ولی حس میکردم تخت بغل مادر جوابگوی نهال نیست کوچیکه و هی میخواد تاب بخوره نمیتونه اخه خیلی بدخوابه تو خواب یه ۳۶۰ درجه میچرخه قشنگ دیگه اینبار بردمش اتاق خودش و تنها خوابید البته خیلی شبا بیدار میشد گریه میکرد منم میرفتم پستونک میدادم اروم میشد دو هفته هم اینجوری گذشت تا خداروشکر این هفته شبا اصلا بیدار نشد تا صبح راحت میخوابه
من خیلی دوست دارم نهال مستقل بار بیاد شاید عجله کردم ولی واقعا اتاق خودمون نمیشد من گرمایی هم هستم شبا اتاق ما کولر داره نهال نه
حس میکنم بدون من راحت تر میخوابه وقتی من پیششم خودم نمیتونم بخوابم با هر تکونش بیدار میشم چکش میکنم و خوابم خراب میشه
خواستید امتحان کنید اتاق خواب جدا خلاصه که خوبه
گفته بودمم خواب مستقلو اموزشش دادم انقدر بهم عذاب وجدان دادن و مادرشوهرم هی گفت گناه داره شیر بده بخوابه فرایند بهم ریخت الان فقط وقتی شیرمو میخوره میخوابه من یبار ترکش داده بودم حالا دوباره با این موضوع چالش دارم و خواب مستقلم کنسل شد همه چی از اول 😶😶
مامان رویا و روشنا♥️ مامان رویا و روشنا♥️ ۱۰ ماهگی
بچها بیاید یچیز بگم🤭😂😂
چقد تاپیک میزارم از بیکاری🫢😂
امروز سرگرم کارا بودم اتاق دخترم مورچه بود همه چیو ریختم بیرون ک جاروبرقی بکشم از نو😒
روشنا داشت بازی میکرد نق نق میکرد خوابش میومد ولی نمیخوابید لج داشت
ب رویا گفتم ببر بچرو تو اتاق بخوابونش گفت باشه😂
اینجا اصلا متوجه نشده بودا
تا بغلش کرد برد اتاق دید ی بوهایی میاد خیلیم تند و بد بوووعه🤣
فکر کرد از دهن روشناس اخه شربت خورده بود واسه سرماش😬😬
یهووو نگاه ب دستش کرد دید اههههه روشنا پی پی کرده بود و در زد رو دستش چون اسهال بود🤣🤣🤣🤣🤣
حالا هی میگه مامانننن ماماننننن بیاااااا🤣🤣منم اهنگ گذاشته بودم با رقص مشغول کارا بودم اصلا صداشو نشنیدم🫢🤣
مادرشوهرم اومد گفت چیه چیشد رویا
گفت بگو مامان بیاااااااد😫😫😫😫😫😫
اومدم دیدمش از یطرف خوشحال بودم ک بچرو نزاشته بود رو تخت و متوجه شد سریع چون روکش تختو تاااازه شسته بودم از یطرفم از خنده ریسه رفته بودم🤣🤣🤣🤣
رویا قیافش اینجوری بودااا😩😩😢😢😭😭😰😰😰😰
من اینجوری🤣🤣🤣🤣🤣
امان از دست این بچها😂😂
یادم میوفته میمیرم از خنده گفتم بیام ب شمام بگم🤪🤪