۱۰ پاسخ

یعنی اجازه میدی این کارو انجام بدی؟
اجازه نده بگو این عضو خصوصی
اینجا رو بوس کن(لپ.سر.چشم)

منم پسر بزرگم خیلی دوس داشت مثلا از لبم ببوسه از کوچیکی ولی من هیییییچوقت نذاشتم حتی یکبار بخاطر همین یادش رفتو دیگه هیچوقت نگفا

عزیزم دختر منم همین بود
هی بهش گفتم باید لپ بوس کنی دهن جای کثیفیه ممکنه مریض شی
تف من کثیفه
بعد تفمو نشونش میدادم حالش بهم بخوره
میگفتم نی نی های دیگه هم تفشون کثیفه و صورتم رو جمع میکردم یعنی حالم بهم خورده
دیگ اصلا جلوش با باباشم کاری نکردم چون قبلش بود دیده بود ک تنجام میداد

از هنون نوزادی نباید اجازه میدادید
دختر منم اینجوری بود من خودم اجازه ندادم تا از سرش افتاد
باید دیگه مسائل جنسی و تربیت جنسی رو رعایت کنید
بهش بگو وقتی لپمو بوس میکنی بیشتر دوست دارم
بعد بگو من وقتی لپت رو بوس میکنم بیشتر بهم میچسبه
از این حرفا بزن یکسره تا از سرش بیفته

احتمالا از خودتون دیده یاد گرفته یا شما از لبش بوس کردین اینم همینو تکرار میکنه‌
وقتی میخواد لب رو ببوسه نذارید بهش بگید خوب نیست فقط باید لپ ها رو بوس کنی وقتی هم که لپ‌ رو بوس کرد یه جایزه کوچولو بهش بدین که کم‌کم از سرش بیفته

آواز هم اصرار داره از لب بوس کنه ولی اصلا بهش اجازه نمیدم. میگم فقط لپ.

بچه ها هرچی ببینن انجام میدن مشکل از خود شماست که این کارو جلوش کردید یا خودشو از لب بوس کردید . از نوزادی هم اگه این کارو کرده شما با تکرار و تشدید این مسئله باعث شدی که بیشتر انجام بده.

بهش بگو لب خصوصیه و نباید کسی ببوسی

خودتون میخواستین بوسش کنین چجوری بوسش میکردین؟

نمیدونم منم
ولی خب بهش بگولپموببوس مامانی من بیشتردوس دارم

سوال های مرتبط

مامان hana مامان hana ۳ سالگی
درد و دل کمی طولانیه ...

مدتیه خیلی ناراحتم... بخاطر عصبی بودن و جیغ زدنای هانا... بچم هیچی رو با ارامش ازم نمیخواد( مثلا اگه حتی دیر تر براش غذا بکشی کلی گریه میکنه ، همون اول غذا رو میبینه شروع میکنه داد زدن غذاااا غذاااا هر وی میگم چشم برای شما میکشم اول ولی فقط داد میزنه کلا همش دعوا داره همش عصبیه همش میزنه منو یا حالا باباشو پیش بقیه خوبه( دایی و دختر دایی هاش و دختر عموش و..) ولی پیش من و باباش نه .. همش براش وقت میزارم مشاور میگفت روزی یه ربع وقت مفید کافیه براش ولی خدا شاهده من چندین ساعت براش وقت میزارم حتی وقتایی که آشپزی میکنم میبرمش کنار خودم با بازی هم اشپزی میکنیم هم اون بازی میکنه، اما بازم عصبیه اونم خیلی زیاد ، تا یه جاهاییش میدونم اقتضای سنشه و تازه از ۳ سال این شرایط بدتر هم میشه ، اما همش میگم نکنه این مقدار طبیعی نباشه و زیاد از حد باشه... با دعوا و عصبانیت هم خیلی مخالفه یعنی اگه ما یه کم تن صدامون عوض بشه سریع واکنش نشون میده یه واکنش بدتر از ما .‌ یکی دعواش بکنه در جوابش به شدددت جیغ و داد میکنه که منو دعوا نکن و طرفو دعوا میکنه و حتی میزنه ... دیشب یه عطاری اشنا رفتیم کف دستمو دید میگفت خودت خیلی استرسی و این استرس و عصبی بودنا به بچت منتقل کردی اما درسته من استرسی ام خیلییی تو رفتارم با هانا مراقبم اتفاقا باباش خیلی بدتره مثلا موقع عصبانیت خیلی خوب نمیتونه خودشو کنترل کنه خیلییی تذکر میدم به شوهرم ولی خب... خیلی ناراحتم من همه این ۳ سال تلاشم رشد و پرورش یه بچه شاد بود چرا اینجوری شد 😥