۵ پاسخ

اینجور مواقع یا خوابشونه یا گرسنه است اگر هیچ کدوم از اینها نبود سرگرمی کن حواسشو پرت کن

طبیعیه عزیزم
هزاراااان بار برام پیش اومده
احتمالا از خستگی زیاد بوده نذار بیش از حد خسته بشه زودتر بخوابونش
روزاهم حتما ببرش بیرون بازی کنه

بچه منم همین انقدبعضی وقتامیریزم بهم امانمیدونم چیکاکنم

معلومه داشته بهانه می‌گرفته
دختر من وقتی اینجوری میکنه یا خوابش میاد یا گشنشه
اول میشینم کنارش بهش میگم بهم بگو چی شده
بعد میگم وقتی گریه میکنی نمی‌فهمم چی میگی آروم باش
ی کم که آروم شد حواسش رو پرت میکنم
مثلا میگم دیدی کارتون امروز چقدر خوب بود
اکثرا جواب میده
ولی کار خوبی کردی وقتی ریخت دیگه بهش ندادی

عشقم بچه ها همین طورین پسر منم همین طوریه یه ذره صبوری کنیم انشالله دورشون طی بشه

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
بچه ها ببینید پسر من خیلی بهم چسبیده است کل روز میگم سعنی واقعا کل روز و ب غیر تایم کارتن ک یکساعت هست و میخواد من باهاش بازی کنم منم از اولم حال نداشتم ولی الانم ب خاطر اوضاع خیلی پرخاشگر و عصبی شدم و اصلا حال بازی کردن ندارم ،امروز بهش گفتم من ده دقیقه یکم دیگه میام پیشت تو برو بازی کن بعد من میام اگه نری بازی کنی منم اصلا نمیام دیگه باور میکنید ۳۵ دقیقه کامل ب من چسبید تکون نخورد از جاش گریه کرد ب دستم چسبید ب پام چسبید منم روی مبل نشسته بودم همش گفت مامانی مامانی ولی یک قدم نرفت سمت اتاقش،الانم ک میخاست بخوابه گفت بازی کنیم بعد بخوابیم چون همیشه یک کلیپ از فیلمای خودش در حد سه چهار دقیقه توی گوشیم میبینه و من صد تا کتاب میخونم تا بخوابه گفتم باشه دکتر بازی میکنیم ولی دیگه بعد باید بخوابی کتاب و گوشی دیگه نمیذارم گفت باشه دکتر بازی کردیم دو باز اون دکتر شد یکبارم من گفتم حالا بخوابیم گفت نه گوشی گوشی بعد کلی کلنجار و اینکه خودت قول دادی بازم براش گوشی گذاشتم در حد سه دقیقه گفتم بخوابیم گفت نه کتاب بخون منم دعواش کردم و داد زدم سرش و کلی گریه کرد و بعد خوابید ب نظرتون اشتباه کردم الان مث سگ پشیمونم ولی واقعا جون ندارم دیگه