۱۰ پاسخ

سلام از اول براش قانون گذاشتیم جمعه ها روز خوراکی خریدنشه وسط هفته هم گاهی وقتا میخره ولی بقیه روزا سوپری هم بریم دیگه نمیخره اگرم بگه قاطع جوابش میدیم و کوتاه نمیایم چیزی نمیگه چون از اول قانون همین بوده
براش از ضررهای خوراکی میگم آب‌نبات و شکلات و چیزای مضرم گفتیم خیلی کم بخره

خوب معلومه نگیرین که نخوره ! خودش که نمیتونه بره مغازه بخره شما نباید براش بخرین و اگه نمیتونین با خودتون فروشگاه و مغازه نبرین تا از سرش بیوفته

بگو هفته ای یبار میتونیم خوراکی بخریم بخوریم اولش سخته بعد عادت میکنن

از اول براش نخریدم و ندادم الانم علاقه ای نداره .. خودم بیشتر کیک خونگی درست میکنم داغ داغ دوس داره بخوره نهایت بستنی براش میگیریم اونم جای مطمئن . باید قانون بذاری براش قبل از این که بری بیرون بهش بگی قرار نیس بخری حتی اگر گریه کنه نهایت هفته ای یبار

سلام منم متاسفانه دختر بزرگم زبان داشتنی میریم بیرون مجبورم میخرم نخرم عابرومو تو خیابون میبره 😄😄😄😄

خوراکی ترکش دادم گفتم داخلش کرم.همش دل درد بود از وقتی نمی خوره خوب شده.فقط کیک و بیسکویت میدمش

هرروز میخوره چیپس یا ویفر کاکاعویی و بستنی

خداروشکر از اول چون براش نمیخریدم الان دیگه اصلا بریزی جلوشم نگاهم نمیکنه
فقط شاید چن تا دونه چیپس گشنش باشه بخوره
یا ماهی یکی دوبار پاستیل بخوره وگرنه اصلا علاقه ای نداره

اخه من هرروزیایه روزذرمیونم میریم بیرون براهمین میگم ژیادمیگیرم

پسر من تا شدید گشنه نباشه و غذا نباشه خوراکی میخوره

سوال های مرتبط

مامان عروسکِ من مامان عروسکِ من ۳ سالگی
خانوما من تا ب امروز ک دخترم 3سال و 8ماهشه در حد توانم هر چی ک دخترم خاست و اراده کرد رو براش خریدم. از خوراکی بگیر تا اسباب بازی و لباس.. ب قدری که تقریبا هر چن روز درمیون لباس جدید میپوشه میره بیرون یا پارک.. همیشه مرتب و تمیز.. بحدی ک وقتی میریم پارک چن تا از خانوما ک سلام علیک داریم ب دخترم میگن وای چه لباس قشنگی پوشیدی یا میگن چه حوصله ای داری لباس و با گیره مو و عینکش رو باهم ست میکنی اکثرا.. خلاصه خاستم بگم ر این حد رسیدگی دارم بهش حالا در کنار اینا اصلا آدم باج دهنده ای نیستم وقتایی شده دخترم چیزی خاسته و من میگفتم نه و این نه واقعا نه بود اگر گریه کنه بهش میگم با گریه تو من هیچ کاری برات نمیکنم هروقت گریه ت تموم شد باهم صحبت میکنیم.. خیلی وقتا خیلی چیزاشو خودم از رو ذوق خودم براش میگیرم... امروز دخترم و شوهرم باهم رفتن پارک یکی از دوستای دخترم هروقت دخترمو میبینه میگه بریم خوراکی بخریم( همراه مامانمون) امروزم ب دخترم گفت بریم مغازه؟ دخترم ب باباش گفت بریم مغازه و شوهر خنگ من از قضا کارتش رو نبرد و ب دخترم گفت بابا تو خونه کلی خوراکی داری( واقعانم داره هفته پیش رفتیم فروشگاه فقط شاید نزدیک ب یه تومن براش خوراکی های مختلف خریدیم بعد شوهرم از سرکارش نزدیک ب 500هزار براش اسنک خریده آورده) خلاصه شوهرم گفت کلی خوراکی داری یهو دخترم گفت وایسا برم از مامان دوستم بپرسم و دویید رفت گفت: