امروز دومين سالگرد مادربزرگمه آرزو داشت بچه منو ببينه فك ميكرد بچه دار نميشنم درحالي كه خودم پيشگيري ميكردم خلاصه دقيقا فرداي روزي كه اعلام كردم باردارم مامان بزرگم عزيزم فوت شد خيلي خيلي دوسش داشتم حيف كه بچمو نديد البته شايد الان ميبينه و خوشحاله
بعد از ظهر قراره بريم سر خاك دخترمو گذاشتم رو تاب بيچاره رو انقد تكون دادم خوابش برد 😅خواستم به موقع بيدار بشه بريم دير نكنيم

روح همه پدر بزرگ مادر بزرگ هاي آسمونيقرين رحمت

عكس مربوط به دخترم و خواهرزادم🥰

تصویر
۳ پاسخ

روحشون شاد

منم مادرم مرد

روحشون شاد

مقالات مرتبط

شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
علت دیر راه افتادن کودک
علت دیر راه افتادن کودک چیست؟
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض
آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف

سوال های مرتبط

مامان آوینا مامان آوینا ۱ سالگی
سلام.مامانایی که بچه هاتون درطول روز یا شب با شیر خوابشون میبره وحالا که از شیر گرفتینش چجوری میخوابونید بچه رو؟
الان خواستم امتحان کنم گذاشتم رو پام لالایی هم گذاشتم هرچی تکون دادم نخوابید دیگه بهش شیر دادم خوابش برد
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان کایلین مامان کایلین ۱ سالگی
امروز یه ریلز تو اینستا دیدم که یه گفتگو بود:
- بهترین قسمت بچه دار شدن چیه؟
+اینکه ببینی دارن بزرگ میشن
-بدترین قسمت بچه دار شدن چیه؟
+ اینه که ببینی دارن بزرگ میشن
تماشای این ریلرز تو یکی از بدترین هفته‌هایی که با کایلین داشتم برام خیلی معنی داشت
هفته ای که با سه روز تب بالای بدون علامت شروع شد به یه عالمه دونه صورتی بعد تب رسید بعدم واکسن ۱۸ ماهگی و سختی‌های بعدش که ادامه داره
اما میگذره این روزا و کایلین بزرگ میشه و همه‌ این روزها میشه خاطره یه مادر از سخت‌ترین روزهای مادرانگیش روزهایی که اینقد به بچه‌ت نزدیک میشی که هیچ وقت هیچ وقت بزرگ شدنش رو باور نمیکنی
(موهاشو برای اولین بار کوتاه کردم)
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان کاپ‌کیک🧁🩷 مامان کاپ‌کیک🧁🩷 ۱ سالگی
بله... این پی در پی بیمارستان رفتنای ما برای دراوردن خار از تو دست دخترم باعث شد دخترم هی وارد اورژانس بشه و از بچه های دیگه ویروس اسهال و استفراغ بگیره...
امروز ماادرم راهی کربلا شد دخترم صبح با تب بیدار شد بیدارش کردم که مادرمو بدرقه کنیم دیدم تنش داغه اول فکر کردم به خاطر اینه که دندون نیش درمیاره بهش استامینوفن دادم. مادرم دم اتوبوس داشت خداحافظی. میکرد دقیقا همون لحظه دخترم کنترلشو از دست داد و لباسای منو و خودش رو کثیف کرد یه عالمه بالا اورد... الانم بیحال افتاده با تب فراوون...
دعا کنید زود خوب بشه خیلی اذیته
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دوقلو ها مامان دوقلو ها ۱ سالگی
دوستای صبح بخیر
من بیدار موندم یه سختی تا صبح
خدارو شکر یکیشون تب داشت و اون یکی قل تب نداشت
یکم کارم راحت شده بود خواستم به یکیشون بود
ولی واقعا چرا آنقدر فاز منفی دادن به واکسن ۱۸ماهکی؟؟
این واکسن دقیقا مثل واکسن های قبلی میمونه انقدرررر غول ساختن ازش
که من وحشت زدنش رو داشتم
اصلا بزرگ نکنیدش عین واکسن های قبله
فقط چون بچه بزرگ تر شده ممکنه اذیت کنه بچه رو همین
مامان هدی💖 مامان هدی💖 ۱ سالگی
از دیشب همش به دخترم نگاه میکنم گریم میگیره همش با خودم فک میکنم که نکنه منو شوهرم بمیریم دخترم بدون مامان بابا بزرگ شه😭😭😭😭😭
خدایا خودت عاقبت مارو بخیر کن
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
مامانایی که بچه هاتونو پارک میبرین یه سوال،وقتی بچه تون داره تاب بازی میکنه و بچه های دیگه هم منتظرن تاب خالی بشه که اونا هم بازی کنن واکنش شما چیه؟به بچه تون میگید پایین بیاد تا نوبت بچه های دیگه م بشه یا تا هروقت که دلش بخواد میتونه بازی کنه؟اصلا رفتار درست چیه؟من امروز دخترمو پارک بردم تنها وسیله ای که میتونه باهاش بازی کنه تابه،یه ده دقیقه ای بود که سوار شده بود دختر بچه ۳ساله دیگه ای هم همش منتظر بود و پارک هم خیلی شلوغ بود،من دخترمو با گریه از تاب جدا کردم دلم آتیش گرفت،تو پیجای اینستا از قول روانشناسا میگن نباید به خاطر بچه دیگه اینکارو کرد وگرنه بچه بزرگ که شد از خواسته هاش به خاطر همه میگذره از یه طرفم میگم پارک عمومیه وسایلش عمومیه و برای همه ست،نظر شما چیه؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کنجد مامان کنجد ۱ سالگی
خوشگلا امروز که رو دور تاپیکم بیاین راجع به این موضوعم هم فکری کنیم
من تصمیم داشتم دخترم رو ۱۸ ماهگی دیگه اتاق خوابشو کلا جدا کنم
قبلش هم از چهار پنج ماهگی خودم و همسرم رفتیم توی اتاق دخترمون روی زمین میخوابیدیم دخترمون هم روی تختش میخواستم عادت کنه که شش ماهگیش برگردیم اتاق خودمون اما نشد و موندگار شدیم و دیگه گفتم تا ۱۸ ماهگی که اضطراب جداییش تمام بشه صبر کنم چون شبا خیلی هم زیاد بیدار میشه
حتی هنوزم چندبار بیدار میشه
ولی الان که واکسن ۱۸ ماهگی هم زده دیگه میخوام جدا بشه
حالا احتمالا چند روزی دیگه بخوایم بریم شهر دیگه پیش مامانم اینا یکی دو هفته بمونیم بعدشم برمیگردیم و چند روزم شاید بریم سفر تابستونه
حالا به نظرتون ما برگردیم اتاق خودمون و توی اون سفرایی که میریم ( باید تو یک اتاق بخوابیم) دخترم رو با فاصله از خودمون بخوابونم یا کلا بذارم بعد سفرها؟
البته میترسم هرچی دیر تر بشه سخت تر بشه

لطفا کسایی که میخوانبگن ما فعلا فعلاها بچمون رو پیش خودمون میخوابونیم نظر ندن ❤️
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۱ سالگی
امروز حدودا از ساعت 10 و 11 صبح تا شب به آراد شیر ندادم.. خودشم نخواست... ساعت 9 نیم 10 که وقت خوابش هست، شیر پاستوریزه دادم و خوابید تا 11 و نیم بیدار شد و بلاخره شیر خواست، اول بهش آب دادم دوباره گریه کرد، و مقاومت کردم بهش ندادم، گذاشتمش تو تاب، خوابش برد..... الان اگه دوباره بیدار شد، بهش شیر پاستوریزه بدم یا فقط بخوابونمش؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پسر وروجک مامان پسر وروجک ۱ سالگی
نمیدونم این هجمه بی رحمی به هم دیگه از کجا اومده همینطوری مادر جماعت از فک و فامیل و دوست و اشنا حرف میشنوه که بچه ات چرا اله بچه ات چرا بله ولی اینکه من و توی مادر دقیقا بیاییم به یه مادر که مثل خودمون داره یه بچه نوپا بزرگ میکنه بگیم بچه ات چرا لاغره رو نمیفهمم بنده خدا اومده وزن بچه اسو گفته که میزان دوز پلارژین رو بدست بیاره همه حمله کردن چرا وزن بچه ات کمه اون مادر به اندازه کافی خسته است خسته ترش نکن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
مامانا مشورت میخوام
پسر من هرموقع برم خونه بابام اینا ، خواب ظهرش خیلی دیر میشه ، یعنی مثلا بابام هی باهاش بازی میکنه ، واقعا نمیزاره بخوابه ، خود بچمم نمیخواد بخوابه همراهی میکنه ، یعنی اگه بابا بازی نکنه بگه بخوابیمو اینا بچه هم کم کم اروم میشه میخوابه ، ولی اینکارو نمیکنه بابام
بعد خب ظهر که دیر بخوابه ، شبم دیر میخوابه ، فردا صبحشم دیر بیدار میشه
بچه من چهارشنبه ها صبح کلاس داره
من هفته دیش سه شنبه خونه مامانم اینا بودم ، باز بابام اجازه نمیداد بخوابه ، هررررررکاری کردم هرچی گفتم توروخدا بزار بخوابه فردا کلاس داره، گفت نه ولش کن میخواد بازی کنه، خلاصه که دیر خوابید، شبشم دیر خوابید ، و صبح خیلی دیر بیدار شد ، بابام میخواست بره باغش سر بزنه به حیووناش ، به مامانم گفتم مامان بچم دیر بیدار شده نمیرسه به کلاسش بابا میتونه یکم دیر تر بره بیاد مارو بروسونه کلاس؟ که بابام گفته بود نه نمیتونه و میخواد زود بره ، هیچی بچه رو هول هولکی لباس پوشوندم ، صبحانه فقط یه تیکه بیسکوییت به زور دادم با اسنپ رفتم
گشنه بود ، خوابش میومد کسل بود ، از اول تا اخر گریه و نق
گفتم من دیگه روز قبل کلاسش نمیام اونجا
حالا باز امروز مامانم پیام داده بابا فردا میخواد بره باغ کار داره ، بچه رو بیار ببینه امروز
از یه طرف الان دلم نمیاد نبرم
از یه طرف یاد هفته پیش میافتم که چقدر اذیت شد بچه
نمیدونم چیکار کنم
شما بودین چیکار میکردین؟
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان قشنگم😍 مامان قشنگم😍 ۱ سالگی
سلام مامانا...خسته نباشید🌹🌹
یه خدا قوت هم به خودم که سخترین پروسه بچه داری که از شیر گرفتن (شیرمادر) رو گذروندم..و امروز ۶ روزه که دختر گلم توی تَرک هست و خیلی خیلی دوتایی اذیت شدیم و خداروشکر که الان دیگه مه مه رو فراموش کرده .. دختر من روزها کم شیر میخورد یعنی روزی سه بار یا ۴ بار برای خواب ظهر و خواب شب ولی تلافیش شبها در میومد از شب تا صبح هر یک ربع یکبار بیدار میشد و من باید شیر بهش میدادم عادتش بود به خاطر اینکه خواب بی کیفیت داشت تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش خلاصه تجربه ای که کسب کردم گفتم به اشتراک بزارم اینه که من یهو گرفتم که هم مادر و هم بچه یک بار اذیت بشه نه اینکه روزها قطع کنم و شبها بدم یه سری هم از شب بگیرم و دوباره اذیت بشیم و یکهو به نظرم آدم موفق تر میشه و بچه زودتر فراموش میکنه ( البته نظرها متفاوت )
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
یه تجربه ای که من پیدا کردم و دوست داشتم با بقیه مادرا در میون بزارم به خاطر بچه ها و بعد مادر هاشون
پسرم شب به شدت مقاومت میکرد برای خواب ، خواب بدی داشت ، طول شب بیدار میشد و طول روزم خیلی نق نق میکرد ، غذام نمیخورد درست

یه کار کردم که تاثیر مثبتی تو همه مواردی که گفتم داشت

اونم این بود که طول روز محبت و توجه و عشق و محبت بی نهایت بهش دادم
خیلییییییی خیلییییی زیاد ، دائم قربون صدقه میرفتم ، تشویق و تایید میکردم و بوس و بغل

یهو آروم شد ، و تقریبا تاثیر مثبت داشت
گفتم با بقیه مامانا درمیون بزارم شاید یه مادری مثل من بود و بچش به شدت بد قلق و نا آروم بود و با این روش آروم شد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فسقلی جون🧒💜 مامان فسقلی جون🧒💜 ۱ سالگی
عجب شبی بود😐
ساعت ۱۰ دلبرک تو متشین خواب رفت، من جایی کار داشتم و سمردمش به باباش که ببرتش خونه و تو جاش بخوابونتش، دم خونه بیدار شد!! از ۱۱ تا۱۲ تو ماشین دوووور شهر، داشت خواب میرفت جناب پدر خسته شدن و تصمیم گرفتن بریم خونه ادامه ش رو بریم در نتیجه فضا تغییر میکنه و بچه جون خوابش میاد، گریه میکنه از شدت خواب، گرسنش هست و عادت نداره این وقت شب چیزی بخوره و در نتیجه مامان عصبانی میشه...💔
پدر طی یه تصمیم ناگهانی دوباره میگن بریم تو ماشین😐😒
بچه خسته، گرسنه دوووور شهر تا ساعت ۳ونیم...
اینقدرررر پدر همراه و جذاب!!!!😒😒
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۱ سالگی
سلام به همتون
خواستم تجربه واکسن 18ماهگی مهدیار رو بگم
روز سه شنبه ساعت 11مهدیار و حاضر کردم بهش یکم ایبوپروفن دادم (به استامینوفن حساسیت داره) و رفتیم بهداشت از اول تا آخر که برگشتیم کلا گریه میکرد به خاطر این که از بهداشت می‌ترسه بعد اومدیم خونه باهاش کلی بازی کردیم تا پاهاش میگیره بعد خسته شد و خوابید بعد نیم ساعت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه به خاطر پاش همون موقع بچه های خواهرم اومدن خونمون و چون خیلی بهشون وابسته شده خوشحال شد و درد پاشو یادش رفت همون‌طور که پاش لنگ میزد باهاشون می‌رقصید و بازی میکرد خلاصه کلی تحرک داشت تا شب که یکم بهونه گیری میکرد بعد جای آمپول و ایبوپروفن زدم ب بعد آروم شد و سر موقع هم بهش ایبوپروفن میدادم که تب نکنه یه کم سرش داغ میشد ولی با یه بار شستن صورت خوب میشد آخر شب هم که خوابید اما تا میخواست به طرف چپ علت بزنه پاش درد می‌گرفت م دوباره به طرف راست بر میگشت منم که تقریباً از ترس این که تب نکنه تا صبح بیدار بودم صبح هم که از خواب بیدار شد شروع کرد به راه رفتن و بازی کردن خودمم باهاش شریک میشدم تو بازی تا بهونه نگیره نزدیک ظهر هم با باباش بردیمش با ماشین دورش دادیم و اومدیم خونه همه چی خوب بود تا اینکه شب برق قطع شد مهدیار هم که بشدت از تاریکی متنفره و غر میزنه به خاطر همین نزدیکی خونمون مراسم شبیه خوانی بود رفتیم اونجا بعد با بچه ها کلی بازی و بدوبدو کرد تا خسته شدو خوابش برد تا الآنم که خوابه و خدارو شکر مشکلی ندارن
در کل مرحله سختی نبود واسه مهدیار امیدوارم واسه همه ی بچه ها آسون بگذره
۱۴۰۴/۵/۱۵
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پاشا مامان پاشا ۱ سالگی
از چند سالگی میشه بچه رو مهد گذاشت که بریم سر کارو درس؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر