۸ پاسخ

دختر من روز اول هیچی حالیش نشد بازی کرد و راحت گذروند روز دوم ولی جای واکسنش قرمز و ملتهب شده بود ورم داشت دردش زیاد نبود راحت بازی می‌کرد ولی تبش از صبحش شروع شد و خیلی بی تابی میکرد و اروم قرار نداشن امروز که روز سومه تبش قطع شده خداروشکر نق و نوقش هم تموم شده :))

برا بچه های منم خیلی سخت بود دوروز و دوشب فقط گریه کردن و تب شدید داشتن
خداروشکر که تموم شد
امروز روز سوم دخترم بهتره

واسه پسر من خدا رو شکر تب نداشت اصلا
ولی از عصرش بهونه گیری میکرد و نمیتونست رو پاش راه بره

امروز روز دوم انگار بهتر شده کمتر نق میزنه

وای من باید دو سه روز دیگه بزنم آنقدر نگرانم از طرفیم باردارم اصلا جون و توان ندارم خدا باهام کمک کنه برا دختر کوچولوم راحت بگذره

قد و وزنش چطور بود؟چند بود؟

وای ماهم هفته بعد داریم خیلی نگرانم، 🥺

برا رستا خیلی سنگین بود خیلی

ان شاءالله تنش همیشه سلامت باشه

سوال های مرتبط

مامان آراز مامان آراز ۱ سالگی
سلاااام از سومین روز واکسن🖐
میخام تجربمو بگم....آراز کلا بد واکسنه سر همهههه ی واکسناش تب کرد دوماهی یه روز تب وچهارماهگی دو روز شش ماهگی ک کلا بستری شد تو بیمارستان بخاطر تب...بخاطر همین خیلی استرس اینو داشتم ۱۸ماهگی ک همه هم خیییلی بزرگش کرده بودن خیلی میترسیدم...
من قبل واکسن استا دادم رفتیم بهداشت بعد اونجا بردمش خانه بازی یک ساعت بازی کرد بعد اون رفتیم خونه داداشم با برادرزاده هام کلی بازی کرد..
تصمیم داشتم بعد اون برم خونه خاهرم چون اراز خیلی اونجارو دوس داره
تو ماشین بیحال شد خابید تا رسیدیم اونجا شارژ شد تا ۱۲ شب زمین نشست فقط بعضی وقتا دستشو میگرف میگف درد
دیگ ۱۲ شب خودش گف لالا خابوندمش تو خاب تب کرد بهش پروفن دادم دی تا ۲ ۳ تبش کم شد ولی ما تا ۷صب بیدار بودیم روز دوم اصلا تب نکرد ولی سر ساعت استا میدادم بهش امروزم ک دیگ کلا دارو ندادم
خبببب همین دیگ خاستم بگم اونجوری ک خیلیا میترسونن ادمو نیس برا ما خیلی راحت بود خداروشکررررر... حتمااا بزارین بچه ها فعالیت کنن ک واکسن پخش شه ...😘😘
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ سالگی
خب امروز حال ایلیا کامل خوبه و اومدم از تجربه واکسن ۱۸ ماهگیش بگم
ایلیا برای هیچکدوم واکسنا اصلاااااا اذیت نشد حتی ی تب ریز نکرد اما برای ۱۸ ماهگی خیلیییی اذیت شد
روز اول تا ظهر خوب بود خوابید بیدار شد کلی بازی کرد یهو دیدم رو مبل مونده و گریه میکنه دیدم بچم اصلا پاشو نمیتونه تکون بده
تب هم یهویی همون موقع کرده بود ینی قبلش من بغلش کردم اصلا تب نداشت ب فاصله دو سه دقیقه یهو پا درد و تب
با این ک هرچهار ساعت شربتشو داده بودم
خلاصه شربت و دارو و پاشویه و پیاز و قرطی بازی جواب نداد مجبور شدم شیاف بذارم
دو روز و نصفی داستان ما همین بود
تب روز اول زیاد بود خیلی
روز دوم با دارو کنترل میشد اما قطع نمیشد روز سوم تا ظهر تب داشت و تمام
پاش هم همچنان تا دیشب و لحظه ای ک بخوابه لنگ میزد اما امروز خداروشکر بدو بدو میکنه
البته ک برای هربچه ای متفاوته ها ی سری ها تو گهواره گفتن اصلا اذیت نشدن
در کل اگر هنوز نزدید واکسنو حتما شیاف تو خونه داشته باشید و شب اول ک خوابید هی بیدار شید چک کنید تبشونو

اینم لپا گل انداخته بچم ...تب و لرز کرده بود پتو رو محکم بغل میگرفت نمیذاشت بردارم از روش منم شلوار و پوشک دراوردم تشک زیرشم برداشتم چون زمین خنک تره گذاشتم پتوشو بغل کنه
مامان 3پسرا👶🏼👶🏻👶 مامان 3پسرا👶🏼👶🏻👶 ۱ سالگی
#تجربه واکسن هجده ماهگی

سلام مامانا صدای منو میشنوید از فردای واکسن 😁
ساعت نه صبح ک واکسن شونو زدیم اومدیم خونه بگفته ی یکی از مادرای گهواره ک گفت زرده تخم مرغ و بمال روی جای واکسن شون مالیدم چند بار و گذاشتم خشک بشه
قشنگ تا ساعت هشت شب عادی بودن و بازی میکردن فقط گاهی پاشو با دستش می‌گرفت میگفتن درد گریه و نق نق به اون صورتی هم نکردن هر چهار ساعت پاراکید میدادم
دیگه از هشت شب تب کردن هر دوتا قل که شیاف بروفن ۷۵ گذاشتم ک اب رو آتیش هست قبلا دکتر داده بود برا پسرم چون اصلا با شیاف استا تبش پایین نمیومد
یه مرحله هم ساعت دوزاده شب شربت ایبوپروفن دادم دیگه یه قلم ک کلا تنش سرد شد و خوابید ولی یه قل دیگم داغ بود همچنان تا پنج صبح ولی نه طوری ک کنترل نشه و نیاز ب پاشویه مدام باشه من خیلی میترسیدم میگفتم حتما تو خواب هی جیغ میزنن و میخوان رو پا باشن ولی نه مثل بقیه شبا خوابیدن
در طول روز هم بازی کردن تا شب شام و ناهار شونم مثل قبل خوردن فقط شیر شونو کامل نخوردن اما یکم انگار سر شون سنگین بود یا بیحال بودن چون همش بالش میاوردن میگفتن مارو رو پات بزار
مادرشوهرمم کمکم بود ولی امان از قل کوچیکم اون ک واکسن نخورده بود بیشتر از اونا گریه و بهونه گیری میکرد و نق میزد و هی بغل میخواست اون دوتا طفلی رو ک بسلامتی واکسن شونو گذروندیم اما از این قل اخریم میترسم عجیب چیز لوسی هست
فردا واکسن اونو میزنم خدا کنه اون تب نکنه زیاد چون ضعیف تره و معمولا زود تب می‌کنه
مامان فندق🧚‍♂️ مامان فندق🧚‍♂️ ۱ سالگی
گفتم بیام‌از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی ب اونایی ک مثل من استرس دارن ومیترسن بگم ک اصلااا نترسین من ک انگار ن انگار واکسن زده دیروز ساعت ۹ واکسن زدیم بخدا مثل روزای عادی دیگ بود حتی یه ذره تب هم نکرد یا پاش لنگ بزنه اینا ..عادی عادی بلزی میکرد و میدویید حتی من منتظر بودم اخر شب تب کنه ولی تا صب بیدار میشدم هس سرد سرد بود و من بازم ۴ ساعتی استا میدادم برای پیشگیری بخدا اینقد استرس این واکسن داشتم ک باید ۱۹ فروردین میزدم ولی هی نزدم تا دیروز صب..یعنی حتی یه دره بهونه و گریه هم‌نکرد بخدا شوهرن میگه نکنه اصلا واکسن نزدن ..ولی جلو چشم خودم یکی به پای چپش زدن و یکی ب دست راستش ..خلاصه ک راحتترین واکسن بود 😐😁اها فقط اینکه ۹ ک واکسن زد اومدیم خونه استا نداشتم پروفن دادم ولی بقیه رو استا دادم و اینکه رفتم خونه خالم تا ساعتای ۲ اونجا بودیم و بچه هم بود اونجا و فقط راه میرفت یعنی از ۹ تا دو دخترم مدام داشت راه میرفت دو هم ک اومدیم‌خونه ناهارشو خورد و خوابید بیدارم ک شد عادی مثل روزای دیگ شیرشو خورد و بازی کرد
مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
من اومدم با تجربه واکسن ۱۸ماهگی الای


روز دوم واکسنه و اومدم ب مامانایی ک واکسن نزدن و میخوان بزنن اطلاعات بدم..

اول اینک من کلییی تو گهواره ترسیده بودم و با استرس رفتمممم و بالاخره زدم

از دردش بگم ک خو طبیعیه بچه از درد الان کاملا اگاهه و میدونه درد چیه بس کاملا عادیه ک پاش درد کنه و اینک چون الان راه میرن اون درده نمیزاره حرکت کنن یکم بی قرارن ک باید سعی کنید راه برن حتی دو سه قدم در ساعت زود اوکی میشن

تب هم اگ بگم مث واکسنای دو و چهار ماهگی و شش ماهگیه و در عمون حد تب داره بدن گرم میشه ک اگ استا بدید میتونید تب رو کنترل کنید و از همون اول ۴ساعتی بدید ک هم درد و هم تب رو میگیره لباس خنک تنش کنید خونه خنک باشه بدنش گرم میشه ولی خیلی داغ نمیشه

من امروز دخترمو بردم بیرون سرگرم بود روز براش راحت تر گذشت تا تو خونه موندن ک نمیتونست جایی بره کلافه میشد هی نق میزد

درکل از نظرم اینک واکسن ۱۸ماهگی رو کردن دیو دوسر توهم یسریاس ک خیلییی ترسناک و بزرگ جلوه دادنش چون واس من کاملا مشابه اون ۳تای دیگ بود و فرقی نداشت

امشبم بردمش زیر اب گرم پاشو ماساژ دادم یکم ارومتر شد و میشد ک تکونش بده و حدودی راه بره


درکل اینا چیزایی ک کاملا گذروندیم همونههه اون موقع ک بی تجربه بودیم انقد نترسیدیم ک از این ترسیدیم