سوال های مرتبط

مامان هیراد مامان هیراد ۱ سالگی
تجربه واکسن ۱۸
منیکه از یکسالگی ترس این غول رو داشتم دیگ از استرس هورمون هام بهم ریخته بود خلاصه صبح ساعت هشت و نیم اشتباه نکنم سیزدهم واکسن گل پسرم زدیم بعدش گزاشتم نیم ساعت تو حیاط بهداشت بدوبدو کنه ک واکسن پخش بشه بدنش و پاش سفت نشد و بهترین گزینه برای سفت نشدن پا بعد تا ساعت سه عالی بود بازی می‌کرد تب اینا هم نداشت شکر خدا ساعت سه رو رد کرد یدفعه پاش گرفت البته اینم بگم ده دقیقه زودتر از تایم شربت استا میدادم عالیه هن خاب میداد هم دردشو کم کرد بعد سه پاش گرفت خوابوندم کمپرس نزاشتم همینجور تاشب بود آخر وقت به پاش پماد دیکلوفناک زدم عالی عالی بعد چنددقیقه راه رفت غذاش اونروز کم کم دادم میدونستم نمیخوره خلاصه آخر وقت راه رفت ولی می‌ترسید تب هم نصف شب فقط یبار تب کرد شیاف کردم فوری اومد پایین فرداش هم مثل همیشه بود ببخشید طولانی شد واسه من سبک ترین واسه شما هم سبک باشه امیدارم تاپیک تجربه بشه براتون
بااین حال من دوروز نخوابیدم چون میترسیدم تب کنه ک شکر خدا نکرد باتشکر همه مامانا 💋💋💋
مامان فندق🧚‍♂️ مامان فندق🧚‍♂️ ۱ سالگی
گفتم بیام‌از تجربه واکسن ۱۸ ماهگی ب اونایی ک مثل من استرس دارن ومیترسن بگم ک اصلااا نترسین من ک انگار ن انگار واکسن زده دیروز ساعت ۹ واکسن زدیم بخدا مثل روزای عادی دیگ بود حتی یه ذره تب هم نکرد یا پاش لنگ بزنه اینا ..عادی عادی بلزی میکرد و میدویید حتی من منتظر بودم اخر شب تب کنه ولی تا صب بیدار میشدم هس سرد سرد بود و من بازم ۴ ساعتی استا میدادم برای پیشگیری بخدا اینقد استرس این واکسن داشتم ک باید ۱۹ فروردین میزدم ولی هی نزدم تا دیروز صب..یعنی حتی یه دره بهونه و گریه هم‌نکرد بخدا شوهرن میگه نکنه اصلا واکسن نزدن ..ولی جلو چشم خودم یکی به پای چپش زدن و یکی ب دست راستش ..خلاصه ک راحتترین واکسن بود 😐😁اها فقط اینکه ۹ ک واکسن زد اومدیم خونه استا نداشتم پروفن دادم ولی بقیه رو استا دادم و اینکه رفتم خونه خالم تا ساعتای ۲ اونجا بودیم و بچه هم بود اونجا و فقط راه میرفت یعنی از ۹ تا دو دخترم مدام داشت راه میرفت دو هم ک اومدیم‌خونه ناهارشو خورد و خوابید بیدارم ک شد عادی مثل روزای دیگ شیرشو خورد و بازی کرد