۸ پاسخ

عزیزم فک کنم باهمیم ، تاریخ شما کیه ؟

مثل من.... بعد دوقلو هام که پسرم ۱۳ سال بعدش شوهرمو راضی کردم که بچه بیاریم شاید دختر شد.....
ولی اینم پسره😂

چندم زایمان میکنی🥰منم دو هفته دیگم

منم عاشق پسر بودم و تو دلیم دختره ، انگار آدم هرچی دوست داره برعکسش میشه😂😁مهم اینه سلامت باشنددد الهی شکر🙏

عزیزم سزارینی؟

آره عزیزم مثلا من فکر میکردم توی زایمان طبیعی غش میکنم بیهوش میشم ولی نشدم 😂

قوی تر و هزاربرابرقوی تر
بعضی روزا به خودم نگاه میکنم و حجم کاریم میگم خدایا شکرت یعنی این منم....

بله صد در صد . ان شاءالله بسلامتی و دل خوش زایمان میکنی . خیلی قوی هستی

سوال های مرتبط

مامان دونه مامان دونه ۱ ماهگی
پسرِ قویِ من سلام!
بالاخره با کمک هم ماه هشتم بارداری رو ترک کردیم و وارد ماه نهم شدیم..
آخ جون باورت میشه؟ خیلی خوشحالم مامانی .. یه روزی پر بودم از ناامیدی و با اشک نوشتم یعنی میشه منم رنگ ماه نه رو ببینم؟! و امروز دیدم!
خدا خیلی بزرگه.. تو باعث شدی من ایمان از دست رفتمو دوباره بدست بیارم مامان.. امشب یکی از ناب ترین و درعین حال دلگیر ترین شب های زندگیمه ممکنه بخاطر شرایط بارداریم این اولین و آخرین بارداری باشه که تجربه میکنم..
اگه دلم به حرکات و رقصیدنت توی شکمم تنگ بشه چی؟
این لگد ها اولین زبان مشترک بین من و تو بودن.. وقتی از غذایی که میخورم راضی هستی و به نشانه تشکر لگد میزنی، وقتی پوزیشن خوابم تو رو توی تنگنا قرار میده و اذیت میشی و دست و پا میزنی، وقتی خوابیدم از جام پامیشم بابا بهم میخنده میگه شکمت یه ور شده و تو کنج کردی یه گوشه..!
همه این حرکات و لگد ها مثل یه رازه ، رازی که فقط من و تو ازش باخبریم.. گاهی بابات رو توی این حس ها شریک میکنم و تا بابا میاد دیگه تکون نمیخوری و منو ضایع میکنی🥲
شب های دیگه از ترس اشک میریختم، ترس زبونم لال از دست دادن یا اذیت شدن تو.. امشب از خوشحالی اشک میریزم!
قندِ من!ممنون که توی این مدت مهمون شکمم بودی مامان.. ممنون که باعث شدی این احساس قشنگ رو تجربه کنم..
حرکات شیرینت همیشه به یادم میمونه
بارداریِ تو یه تجربه‌ی خاص بود برامون..
خیلی برای من و بابا عزیزی
بینهایت دوست داریم پسرکم