تو گهواره میچرخی همه زدن که کاش بارداری زودتر تموم بشه و زایمان کنیم و....فقط منم که داره بهم خوش میگذره ؟؟رفقای خوش گذرون کجان پس من نمیبینمشوووون؟؟؟؟؟؟

منم انقد بدم میاهم مادرشوهرم میگ بچه ما
میخام تودلش بکنم
ازبس بدم میاازش
تادیروز مسخره میکرد که من دختر زام همش دختر میزام
حالابچم بچم میکنه کثافتا

واقعا لذت ببر بعدممکنه بچه نزاره استراحت کنی

تا من بخوام به خوشگذرونی برسم شما زایمان کردی😍من فقط منتظرم۳۵بشم

پوفففففف
منکه روزشماری نه ساعت شماری میکنم تموم شه😫😫😫

الان عششششق کن عششششققق

😁😆👌👌🦥🦥🦥🦦🦦🦦

من جمعه میخوام برم برای زایمان یه حسی دارم ک اصلا نمیدونم چجوری توصیفش کنم هم هیجانه هم خوشحالی هم اضطراب واسترس هم اینکه انگار بچم میخواد ازم جدا بشه انگار ناراحتم صبحا با لگدای دخترم بیدار میشم هی میگم خدایا یعنی دیگ چیزی تو شکمم نمیخواد تکون بخوره یعنی دیگ اخرین روزاس ک بامنه از یه طرفم خوشحالم ک میبینمش

من واسه خوابیدن شبام اذیتم ولی خیلی زود داره میگذره

احتمالا بارداری راحتی داری ماشاالله برا اینه
من خودم هرچی سختیه کشیدم

کولیک ورفلاکس وزردی و.... این مراحل سختش😂

کیف کنید برا خودتون که بعدش شب نخوابی های زیادی در راه دارین😂

🤣🤣هميشه ب خوشی

منم دوست دارم اما شبا اذیتم برا خوابیدن و بیدار شدن هرروز با بزرگ شدن شکمم خوشحالم با تکوناش برا صورتش دلتنگم اما

یعنی واقعا دوس نداری زودتر زایمان کنی؟😂

منم دوس ندارم تموم بشه چون بعدش دلم نمیخواد بچمو همش بغل کنن ازم بگیرن الان حس میکنم فقط واسه خودمه تو بغل خودمه😊