یه پارک هست سرسره کوچولو تونلی داره شوهرم میگه چون دلوین دوست داره خودش از سرسره بیاد پایین و از پله بالا پایین بره اونجا براش امنه...آغا دیشب شوهرم شیفت بود دخترم هی میگفت ددر ددر منم گفتم گناه داره بچم رو بردم پارک..با ذوق داشت بازی میکرد یه پسری که سه چهار سالش بود مثلا میخواست دخترم رو سوار سرسرع کنه کمکش بده دست دخترم رو گرفت و دویید دخترم دستش کشیده شد تا بهش برسم با یک طرف بدن و صورتش خورد زمین😭بچم نفسش رفت بس که گریه کرد منم بغلش کردم اینقدر گریه کردم دختر مظلومم جای‌اینکه بهش خوش بگذره به دلش زهر شد😭😭😭مامان بیخیالش کنار نشسته بود داشت تخمه میورد فقط به کلمه در کنال ارامش گفت شایان نکن میوفتی ها😑منم از بس اعصابم خورد بود گفتم جای تخمه خوردن حواست به تولت باشه زیر لب فحشم داد رفت...تورو خدا اگه بچه هاتون میبرید پارک حواستون باشه نه به کسی اسیب بزنن نه به خودشون اخه دخترم راه خودش داشت میرفت هی میگقت نه نه یعنی دستم نگیر پلی‌اون😭😭با اینکه چهارچشمی‌ حواسم بود😭حالا بچم دندش کبود شده شوهرم میگه خدا رحم کرد نشکست😭😭

تصویر
۱۱ پاسخ

الهی بمیرم بعد این خیلی حواست باشه عزیزم خدا رحم کرد بهت طفل معصوم

عزیزم ب نظرم خودت باید پا ب پابچت بری دنبال بازی و اینک هر بچه ای خواست باهاش بازی کنه اونقد نزدیک باشی ک نزاری اسیب بزنه ب بچت اگ هم دیدی بچه وحشیه اجازه نده ب بچت نزدیک بشه

گلم اگه بی قراری میکنه ببر یه عکس از دندش بگیر پسر من دیروز جا کفشی افتاد روش سریع بردمش بیمارستان عکس برداری کردن

ببین اتفاقه خیلی سخته بده میدونم ولی اولا ساعت های خلوت ببر واقعا بعضی ها بی خانوادن
دوما بتونی یخ بزاری عالیه
سومااین پماد یا مشابه این برای جای کبودی فوق العادست

تصویر

دنده ش نشکسته خدای نکرده؟ عکس گرفتین؟

یه بار هم با همسرم رفته بودیم پارک بعد یه آقایی بود یه پسر فوق العاده شیطون داشت به همه بچه ها میزد هل بچه ها میداد از سرسره میفتادن پایین بعد باباش به جای اینکه تولش دعوا کنه یا کنترلش کنه میگفت عزیزم نکن عزیزم عزیزم عزیزم فقط همین کلمه می‌گفت اینقدر عصبی بودم فقط منتظر بودم دستش به دخترم بخوره پارش میکردم مرتیکه بیشعور

من تنها یکبار بردم دخترم پارک دهنم صاف شد تو سرسره هم خودم میشنستم دخترم تو بغلم🤣میگفت باید باهم بریم تنها نمیرفت وای از خجالت مردم
سعی کن دیگه تنها نبریش با همسرت ببرش حوصلش سر رفت ببرش فضای باز که وسایل بازی نداشته باشه دستش بگیر باهم راه برین بچه ای هم نزدیکش شد سریع بری کنارش خدایی نکرده این اتفاق نیفته بازم خدا رحم کرده سرش به جایی نخورده اتفاق دیگه نیفتاده

من اصلا بچم نمیزارم کسی نزدیکش بشه یا تنها بره بازی وقتی جایی میبرمش

اااخ بمیرم یه دوتا میزدیش بخدا دعواش میکردی بچه نفهم خیلی زورم گرفت بخدااا ببرش دکتر عزیزم...خیلی ناراحت شدم خیلی

وای خدا چه کبودی شده
خدارحم کرد

وای خداااا طفلیی چ کبود شده😭

سوال های مرتبط

مامان 🧚panah🤍 مامان 🧚panah🤍 ۱۷ ماهگی
مامان بردیا👦اَبرا☁️ مامان بردیا👦اَبرا☁️ ۱ سالگی
چه اتفاقایی از سرمون رد میکنیم
خدا چقدر رحم میکنه
ما تو ساختمونمون ۲ تا راه پله داریم یکی پشت یکی راه پله جلویی
راه پله پشتی بدون نرده اس ماهم طبقه سوم هستیم یه راهروی خیلی بزرگم داریم که میشه توش عروسی گرفت.بچها عصری میرن تو راهرو بازی میکنن ابرا خواب بود از خواب بیدار شد لج گرفت داداشش بیرون با بچها بازی میکرد گفتم کفش بپوشونم ببرم بیرون پیش بچها خودمم حواسم باشه کنارش یکی از بچها گفت من حواسم میشه بهش خیالت راحت منم دم در نگاه میکردم یه لحظه رفتم تو دستمال بردارم اومدم بیرون دیدم ابرا نیست یه یا ابالفضل گفتم هممون دوییدیم سمت راه پله دیدم رفته از راه پله پشتی از پله ها داره میره پایین لبه پله وایساده بود یعنی کم مونده بود پرت شه پایین من پاهام شل شد افتادم یکی از بچها رفت گرفتش😪خدا بهم رحم کرد فقط از سه طبقه پایین نیفتاد.چند روز پیشم خونه مادربزرگم یه ایوون بزرگ دارن یه طرفش نرده نداره پسرم عقب عقب رفت از رو ایوون افتاد پایین خیلی بلند بودا فقط خدا رحم کرد گونی برنج اون پایین بود با سر رفت رو گونی برنج وگرنه بدبخت میشدم..
خداروشکر بهم رحم کرد اینا همش بخاطر صدقه هاییه که گاهی شوهرم میده
و تاثیر دعای آیت الکرسیه که گاهی میخونم یعنی تاثیرشو خیلی به چشم دیدم🥲