۳ پاسخ

سلام عزیزم انشالله ب خیر و خوشی این هفته های باقیمانده رو پشت سر بزاری وتو دلی قشنگتو بغل کنی ..ب روزای قشنگی ک پیش رو داری فکر کن عزیزم

سلام عزیزم خوبی آنیل جون خوبه انشالله این هفته های باقی مونده هم بسلامت بگذرونی و ت دلی قشنگتو بغل کنی

قربونت برم کم فکروخیال کن سپیده جون

عزیزم ان شاءالله این ماه های باقی ماندم ب خیر بگذره براتون و ب وقتش کوچولوتون رو صحیح و سالم بغل بگیرین😔😔ان شاءالله ک حال دلتون خوش عزیزم❤

سوال های مرتبط

مامان قند و نبات ۲ مامان قند و نبات ۲ ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین؟
میخوام یه درد و دل بکنم...
قلبم داره آتیش میگیره
هر لحظه در حال نفرین خودمم و از ته دل دوس دارم بمیرم تا این حس عذاب وجدان تموم شه
دخترم که به دنیا اومد من شیر خودمو بهش میدادم تا ۲ ماهگی زیاد شیرم خوب نبود ولی بعدش خودمو کلی تقویت کردم و شیرم عالی شد ، تو ۶ ماهگی دخترم ۹ کیلو بود ، من بی‌شعور نمیدونستم دخترم رفلاکس داره ، عاشق تپلی بودم همش بفکر این بودم بچم تپل باشه ، تو پایان هفت ماهگی یهو شیرمو عمدا کم کردم و هی با زور بهش غذا خوروندم و مثل احمقا نمیدونستم که شیر غذای اصلیه و همش رو غذا تاکید میکردم، این طفلیم رفلاکسش تشدید شد و چن ماه هر روز استفراغ می‌کرد و تا ۱۲ ماهگی استپ وزنی کرد و کم خونی گرفت و موهاشم ریخت ، از یه طرف شیرخشک اصلا نمی‌خورد و اینم بگم شیر خودمم تو خواب میخورد تا ۶ ماهگی ، به خاطر همین بزرگتر که می‌شد خوابش کمتر و شیر خوردنشم کمتر میشد ، البته تا ۹ ماهگی بگی نگی شیر می‌خورد و وزنش ۱۰ کیلو شده بود ، بعدش دیگه رفلاکسش تشدید شد ، من از ۱۱ ماهگی که متوجه شدم شروع کردم شیرخشک ای آر دادم حتی اونم نمی‌خورد، دیگه با یه عالمه نذر و نیاز خورد ، تا ۱۸ ماهگی روزانه کم کم ۶۰۰ ۷۰۰ سی سی بهش شیر میدادم و دوباره وزن گیریش خوب شد ، ۱۸ ماهگی ۱۳ کیلو بود ، ولی ولی طفلی بچم دیر راه افتاد ، ۱۴ ماهگی تاره اولین قدماشو گذاشت و تقریبا ۲ ماه طول کشید روان راه بره ، الان که فک میکنم بخاطر این بوده که بهش کم شیر دادم ، قلبم آتیش میگیره میخوام خودمو بکشم ، چیکار کنم ، خدااااا ، حتی الانم که اینو مینویسم دارم گریه میکنم ، همش نگرانم نکنه استخوناش ضعیف بشن ، کاش میمردم
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۲ سالگی
و دختر مامان امروز یک ماه دیگه بزرگ شد
اصلا باورم نمیشه
ماه دیگه تولد یکی یدونه مامانه
و من دو سال مفتخر به نام مادر شدم مادری که همه چیزش رو از وجود دخترش داره
آنیلم
ماه قشنگم
همه وجودم
دوستت دارم و چقدر خوشحال و خوشبختم که تو رو تو زندگیم دارم
و نی نی تو راهی چقدر خوشبخته که خواهری عین تو رو داره
میدونم براش بهترین تکیه گاه و غمخوار میشی
همونطور که برای من تو نیم وجبی شدی دلسوز شدی رفیق شدی همه کس
الهی به حق این ماه عزیز
به حق این روزای بزرگ
هر زنی که آرزوی مادر شدن داره توی همین ماه ها و روزها قسمتش کن طعم شیرین مادرشدن رو
خدایا حسرت مادرشدن تو دل هیچ دختری نباشه
ما دخترا اول مادر عروسکامون میشیم بعد مادر بچه هامون
ما از بچگی مادر متولد میشیم پس ای خدای بزرگ حسرت بغل کردن جگرگوشه رو به دل هیچ زنی نزار به حق این ماه بزرگ

به وقت هفتمین روز از چهارمین ماه سال ماهگرد های زیبا و بزرگ شدن های قشنگ تو و به وقت ۸ ماهگی تو دلی مامان❤️❤️
خدایا هزاران مرتبه شکرت🙏❤️
مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
♦️ترفندهایی برای از شیرگرفتن از ۱۵ ماهگی شروع کنید♦️
♂️♀️


💟 مادران کودکان یک تا دو ساله معمولاً در جمعهای خانوادگی سوالی دارند که از همه مادران میپرسند: «شما چطور او را از شیر گرفتید؟»

💟 اگر شما هم این مشکل را دارید و هنوز فرزند دلبندتان را از شیر نگرفته‌اید، توصیه‌های زیر را هم بخوانید:

💟 از شیر گرفتن بچه وقت و صبر میخواهد!
(از پانزده ماهگی آهسته آهسته شروع کنید و دوسالگی پروژه خود را عملی کنید.)

💟 پیش از آن که کودک را از شیر بگیرید، او را به غذا خوردن و نوشیدن مایعات با لیوان عادت دهید! ☕️☕️

💟 (برای او سرویس غذاخوری جداگانه‌ای، با طرح‌های کودکانه و رنگ‌های شاد و تند و جذاب بخرید.)

💟 به تدریج فاصله زمانی شیر دادن‌ها را بیشتر کنید!

💟 (صبح‌ها وقتی کودک از خواب بیدار شد به او شیر دهید و نوبت بعدی را تا جایی که امکان دارد به تأخیر بیندازید)

💟 اگر شاغل هستید و کودکتان عادت کرده است که در زمان و مکان خاصی شیر بخورد، باید حواستان به زمان باشد!

💟(در ساعتهای شیردهی سعی کنید خود را مشغول نشان دهید در عوض کمی آب میوه یا یک لیوان شیر را برای نوشیدن در اختیار کودک بگذارید.)

💟 در برنامه‌های روزانه او تغییرهایی به وجود آورید!🏡

💟(کودکان در این سنین به راحتی با جایگزینهایی مثل پارک رفتن و رفتن به خانه مادربزرگ کنار میآیند پس سعی کنید روشها و کارهای مناسبی را برای جایگزینی در نظر بگیرید.)

💟 توصیه میشود از همسرتان کمک بگیرید! 👱
(وقتهایی که کودک شیر میخواهد، شوهرتان او را در آغوش بگیرد و بیرون از خانه ببرد.