این چه بلایی بود بچم گرفتارش شده زندگیمون تیره وتارشده خستم دیگه خدا یابچه نده یامیده سالم ودرست حسابی بده ازوقتی دنیااومده باعث آزار واذیته روز خوش ندیدم همیشه ناراحت وعصبانیم ازهمه بدتر باید خشمم خفه کنم نشون ندم اما نمیشه بعضی وقتا بعدشم حس عذاب وجدان هرکی گفته بچه شیرینی زندگی خیلی اشتباه کرده ،ازصبح که ازخواب بیدارمیشه نق زدن و بهونه گیریاش شروع میشه نمیزاره صورتشو بشورم باگریه وجیغ وداد باید بشورمش شما چجوری میشورین صورت بچه هاتونو یه ذره خیس بشه اونقدر عصبانی میشه ونق میزنه که فقط میخوام اون لحظه بگیرم بکشمش بخدا دیوونه شدم ازدستش نه غذا میخوره نه اخلاق داره نه بازی میکنه برای هرکاری گریه میکنه الان داشتم بهش یادمیدادم لباسشو خودش بپوشه کلی غر زد گریه کرده عصبانی شده آخرش منم نشستم گریه کردم خودمو زد الهی که من بمیرم راحت شم نه این زندگی رو میخوام نه این بچه متنفرم ازش

فکرمیکنی بچه نمیفهمه داری حرصتو میخوری و عصبانیتت رو خفه میکنی؟؟ اون کاملا متوجه هستش که شما با عشق کاراشو نمیکنی برا همین همش غر میزنه و نق میزنه تا وقتی که شما با عشق براش کارا نکنی اون همینجوریه عزیزم. پسر منم از اینکه صورتش رو بشورم متنفره منم نمیشورم اخرش خودش یاد میکیره اینقد سخت نگیر من خودمم گاهی واقعا کم میارم ولی پسر من از شیطونی دست همه رو بسته دیگه کارایی میکنی اگه بگم شاخ درمیاری ولی خودم خواستم این بچع بع دنیا بیاد باید هم بازیش بشم باید هم کاری کنم باهاش تا وقتی از آب و گل دربیاد. زمان قدیم هر خونه پنج شیش تا بچه برا بازی نزدیک هم بودن الان همشون تنها تو آپارتمان واقعا بهش حق بده هرشب قبل خواب آروم باهاش حرف بزن بگو من عاشقتم دوستت دارم من بهت افتخار میکنم خداروشکر میکنم که بچه ای مثل تورو بهم داده اجازه بگیر بوسش کنی اگه اجازه داد آروم چند بار بوسش کن صب هم که بیدار میشه با شوق و ذوق صب بخیر بگو حتی اگه نق زد بعد شوخی و بازی کن من مهره های کمرش رو میشمرم خوشش میاد برا شما ممکنه کاری ذیگه رو دوس ذاشته باشه بچه ها همه چی رو با بازی باید یاد بدی خلاصه بچه خیلی وقت و حوصله میخاد پدر ومادر باید بع بچه محبت بی قیدو شرط بدن. این کارارو بخایی بکنی با یه روز دو زوز درست نمیشه اول خودتو آروم کن عزیزم بعد تمرین کن
من خودم میگم این کارارو میکنم ولی بازم این وسطا کم میارم

خب حالا من بگم😁
صورتشو نمیذاره بشورم، لباسشو نمیذاره عوض کنم، لباسی که من میگم نمیپوشه، حموم نمیاد بریم، میوه نمیخوره، غذاشو نمیشینه بخوره یه قاشق میذارم دهنش میره دور هال میچرخه بازی میکنه بعد میاد لقمه بعدی، دیروز صبح از ساعت 9تا 12 داشتم یه خامه بهش میدادم بخوره، هربار باباش میخواد بره سرکار با جیغ و گریه نمیذاره بره، هزار بار بهش میگم نرو جلو تلویزیون بشین بیا عقب تر گوش نمیده، لباس شلوار ک هیچوقت خودش نمیپوشه، همیشه خونم کثیف و بهم ریختس چون نمیذاره جم کنیم و ....
هنوزم یه عالمه چیزای دیگه هست 🥴
بچه هستن دیگه چیکار میشه کرد من اعصابم سر غذا نخوردنش واقعا به هم میریزه ولی خب واسه سنشونه دیگه باید رو خودمون کار کنیم بیخیال باشیم فقط همین هیچکار دیگه ای از دستمون برنمیاد ❤️

دلت میاد ایجوری بگی دختر خب بچس بچه منم همینجوریه گاهی ایقد نق میزنه ک دلم میخواد بکشمش ولی همون لحظه بغلش میکنم ی کاری میکنم رفتارش یادش بره الکی بهشت زیر پای مادران نیس گلم بالاخره این اذیتا رو هم داره

دخترمنم همسن دخترت ولی خیلی سخت میگیری عزیزم با محبت بهش نشون بده خودت هم ک اعصابت داغون باشه بچه میفهمه

شاید واقعا مشکل حسی داره ببرش روانشناس کودک

عزیزم پسر منم اینجوری بود .از صبح که بیدار میشد نق وگریه الکی روانیمون کرده بود من چون یکساله مادرم فوت شده هر کی میدید میگفت گر افتاده سرش بردم پیش سید سرکتاب قران باز کرد یه دعاداد گفت بزار زیر سرش الان خیلی ارومتره.ولی منم عین تو دارو اعصاب میخورم دیونمو کرده بود روزی صدبار از دستش گریه میکردم

منم تو بچه داري واقعا خسته شدم همش ميگم كاشكي خواهر داشتم كمكم ميكرد از تنهايي درميومدم اما واقعا دست تنهام
يعني بهم ميگن بچه دوم بيار دوست دارم خفه شون كنم اما اگه حرفي بزنم ميگن ناشكري

به نظر من مثلاصورتشونشورری مشکلی پیش نمیاد بعضی حساسیت هاروکم کن تا خودت هم اذیت نشی به زورشستن وغذادادن وچیزی یادش دادن که دوست نداره یابراش زودهست فقط مشکلوبدترمیکنه من دوتاشیطونشودارم اولی که اخلاقش بدتربودالان ده سالشه اگر خیلی حساس باشیم خودمون رونابودمیکنیم وگرنه بچه ها بزرگ میشن

خب نشور عزیزم
چی میشه حالا؟
مطمئنی خودت سخت نمیگیری عزیزم؟
مستقل شدن خوبه اما نه با اجبار
مثلا ممکنه دوست داشته باشه خودش غذا شو بخوره یا میوه شو قاچ کنه بزار اونجا مستقل بشه
گوش به حرف اینا یی که یه چیزایی دیکته میکنن و میخوان همه یه جور باشن دوری کن
بچه تو بشناس توانمندیشو بشناس

تا میتونی خودتو کنترل کن بچه ها از بزر گترها یاد میگیرن

خداتو شکر کن خدا بچه سالم داده مگه سالم نیست بچت 😐بچه های الان همه لجبازن

منم داغونم اخ انگار منو توصیف کردی

درکت میکنم هممون این لحظه هارو کشیدیم
یکن واسه خودت باش تا انرژی داشته باشی ذهنت خسته ست

منم گاهی انقد عصبی میشم که از خودم میترسم که نکنه خدایی نکرده تو عصبانیت کنترلمو از دست بدم و بلایی سرش بیارم .ولی در کل عاشق دخترمم دخترم نباشه منم نیستم .و دقت کردم اگر به کار دخترم عصبانی بشم دخترم دیرتر اروم میشه ولی اگه خودم اروم باشم و اون گریه کردنی با ارامش جوابشو دادنی زودتر اروم میشه

وااااااای خاکبرسرم زبون لال ازاول تاپیکت گفتم شایددورازجون بچش مریضه یامشگل داره تااهرک خوندم فهمیدم چقدررررررناشکریییییی شما. بچه منم صورتشومتنفره بشوره بخاطراینکه اوقاتم تلخ میشه وخودشم عصبی میشه وبدش میاد ازاین کار ولشکردم ی وقتایی خودش میبینه من میشورم اینم میره میشوره چهارپایه میزاره زیرپاش. توراخدا اذیت نکنش ولش کن هربچه ای به وقتش همه رفتارارایادمیگیره نترس

من که نمی‌شورم اول صبح .تا یه جیزی خورد میشورم
من اصلا به این کارها واکنش نشون نمیدم
سعی کن به اعصابت مسلط باشی
خیلی ها این مشکلات زو دارن
ما هم همینیم
تازه یه بچه هم نیست
ولی باید صبوری کنی
وگرنه اون بچه هم بزرگ بشه عصبی میشه
حالا صورت نشوره
ولش کن
غذا نخوره ولش کن
همه رو ولش کن تا خودش بفهمه
تو فقط آروم بهش بگو آدم وقتی بیدار میشه باید دست و صورت بشوره
غذا بخوره
باید یا آرامش بگی

ولش کن بیخیال باشه یه مدت خب نشور طوری نیس حساس بشی بدتر میکنه نشست خب شاید دوست نداره مهم نیس یکم اروم باش مهربون باهاش برخورد کن اونم خوب میشه

میدونم خیلی سخته من سعی میکنم باهاش خوش بگذرونم وحس خوب بگیریم از هم ولی بعضی وقتا دیوونم میکنه وسرش دادمیزنم ولی سریع ازش عذر خواهی میکنم ولی واقعا سخته باباش خسته از سرکارمیاد ۵صبح میره ۵عصر میاد هنوز چایی نخورده باید باهاش بازی کنه همسرم عاشق دخترمه به خاطر همین بهش نه نمیگه ولی دیگه دوتامون له میشیم

یه مدت فقط وفقط بهش محبت کن خودش درست میشه
امتحان کن میشه

هم دردیم شدیداااا

وای عزیز دلم بچه ۴ سال نشده همین مدله دیگه باید نسبت به رفتار عصبیش بی توجه باشی حرص هم نزنی در ضمنی که با خودت تکرار کنی اینا رفتار طبیعیه دوسه سال دیگه خوب میشه در مقابل رفتار خوبش هم خیلی عکس العمل شاد نشون بده که خودش متوجه بشه رفتار عالی نتیجه عالی داره
عصبانیت و جوش جوش شما آینده روخراب میکنه

من درک میکنم دقیقا همینی که میگی ر من دوتا ازش دارم. منم متنفرم ازشون. انقد که زندگیمو سخت کردن. قرص اعصاب میخورم از دستشون

آروم باش خواهر😐وقتی عصبی میشی بچه هم لج میکنه مهربون تر برخورد کن عزیزم کلن بچه داری سخته

پسر من بعد مدتی که حرف زد یکم بهتر شد
مثلا صبح بعد بیدار شدن صورتشو دوست نداره بشوره و میگه بعد صبحونه بشورم خیلی کتاب خوندم توضیح دادم اما دیگه با این روال پیش میریم

پسر من لباسشو میگم بپوشه غر و داد میزنه خسته‌ام منم با بازی میگم مثلا یه پاشو من میپوشونم یه پاشو خودت خلاصه با بازی اما همیشه موفق نمیشم
غذا هنوز با مکافات میدم
اخلاقای خاص داره خودش بازی نمیکنه نمیذاره کسی بخوابه وقتی خودش خوابه صبحها بین هفت تا هشت بیداره و منو با غر بیدار میکنه‌
خلاصه منم خیلی وقتا کم میارم پشیمون میشم اما به قول همسرم میکه همین که دنبال دارو درمان و … نیستیم بازم خداروشکر