۶ پاسخ

اینجور مواقع من یکم شربت خواب آور میدم یا استامینیوفن

نکنه داره مریض میشه خدای نکرده پسر من هروقت زیاد گریه میکنه بی تابه بعدش مریض میخواد بشه

ماهم آدمیم عزیزم گاهی ماهم از کوره در میریم

منم امشب خیلی اذیتم کرد عصبانی شدم ولی تو بغلم زل زد به چشمام که ببینه واکنشم چیه پشیمون شدم
بهش خندیدم آروم شد

درکت میکنم پسر من یکسره دهنش بازه بخدا آدم رد میده

بعضی وقتا ادم دیگه اعصابش نمیکشه انگاری ارور میدی

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۱۶ ماهگی
سلام مامان ها شما جای من باشید چطور با این بچه رفتار میکنید
دخترم خیلی بهونه گیر شده بهونه گیر بود بدتر شده
می‌خوایم بریم بیرون ی ساعت و نیم بهونه میاره ی بار میگه لباسم اینطوری شده ی بار میگه جورابم ایراد داره جدیدا هم اصلا موهاش نمیبنده باز میزار قبلا برای بیرون حداقل می‌یافتم مدل میدادم امروز اصلا نزاشت ببندم
اخرشب هم گفت قصه بگو هر شب براش میخونم بعد امشب دوتا قصه خوندم وسط قصه همش مامان مامان مامان حرف میزنه منم عصبی شدم گفتم بسه دیگه چقدر بهونه میاری و صدام می‌کنی الان دوتا قصه خوندم چی شد یکم ازش برام بگو اصلا دیدم هیچی متوجه نشده حرصی شدم دیگه ادامه قصه رو نگفتم براش
بریدم از دستش غروبی بریدیم شهربازی قبل اینکه بریم سر آماده شدن ی ساعت گریه کرده بهونه آورده بعد رفتم خانم دو ساعت بازی کرده وسایل انتخاب کرده سوار شده بعد از اون اومده میگه فلان خوراکی رو بخرید اون با گریه و داد و بیداد ک‌ نگرفتیم چون بهش گفتم هر وقت با گریه چیزی بگی اصلا بهت. گوش نمی‌دم .بعد رفتیم بیرون شام خوردیم تو ماشین ی ساعت گریه کرده بهونه آورده همش مدارا کردیم باهاش اخرشب سر قصه گفتن بحثمون شد رو مبل خوابش برد
موندم چیکارش کنم کلا دیگه طوری رفتار کرده دوست ندارم برم بیرون