۱۰ پاسخ

حتما حتما به روانپزشک مراجعه کن و ب داد خودت برس.
آخه بعد از زایمان افسردگی که خواه نا خواه سراغمون میاد .
برا الان فکری کن که بهتر بشی و انرژی داشته باشی برای زایمان و رسیدگی به بچه به امید خدا

من خودم بارداری قبلیم فشار خون داشتم دکتر گفته باید مواظب باشی فشارت باز بالا نره
ولی تز روزی که باردار شدم نذاشتن یه آب خوش از گلوم پایین بره همیشه تو دلهره و استرس هستم همش میگم خدایا این بچه قراره چی بشه
دوماه فقط برادرشوهرم و با شوهرم درگیر بود
چون یک ساختمونم هستیم دیگه از خونه فرار کردیم دو هفته اومدیم موندیم خونه من برادرشوهرم میگفت شوهرم رو میکشه
بعد رفتیم خونه ولی چه رفتنی باترس میریم با ترس میاییم که یوقت رو در رو نشیم
باز تو این هفته اونیکی برادرشوهرم با زنش دعوا کردن دوبار خیلی شدید
طبقه پایین ماهم بودن دیگه توش قلب استرس از یطرف بالاخره صدا بلنده داد میزدن آدم میترسه
بابام راننده کامیون هست دیروز اون تصادف کرده
بخدا نمیدونم دیگه چی میشه همش میگم خدایا من با زور بچه نخواستم که خودت اینو دادی بهم پس چرا این همه نصیب تو عرض دوماه من دیدم
من تو این دوماه یبار خنده که بصورتم نیومد
مگه این طفل معصوم چه گناهی کرده هنوز بدنیا نیومده که سزاوار اینهمه استرس و اضطراب شده
وای بازم میگم خدایا خودت مواظبمون باش
😔😔😔😔

آبجیه من افسردگی داشت اشتباه کرد قرصاشو نخورد تا چند سال بعد زایمانش تو بدنش موند
اگه فک میکنی نمیتونی خودتو کنترل کنی حتما برو پیش روانپزشک

گریه هات و حال بدت تو رشدش اثری نداره ، رشد به تغذیه وابسته است اگه اون خوب باشه رشدش هم خوبه

من روزی ک متوجه شدم باردارم، دو روز از فوت پدرم می‌گذشت، خیلی سعی میکنم خودم رو کنترل کنم ولی خیلی روزا یهو گریه میکنم، از خدا میخوام ک یه بچه سالم بهم بده

عزیزم همه همینیم من شوهرم از چشمم افتاده احساساتم شدیدا پررنگ شده خیلی حساس شدم اومدم خونه بابام استراحت هر دقیقه با مامان بابام دعوامه 😂😂😂 خیلی زود رنج شدم کسیم باهام قهر نمیکنه گریه نکن اصلا یبار باشوهرم دعوام شد قبل عید شدید فحاشی میکردم یهو حالم بد شد از بس گریه کردمو جیغ زدم حالم بد شد رفتم دکتر پشت جفتم خونریزی کرده بود از اون ب بعد هر چ بشه جیغ نمیزنم میریزم تو خودم آروم میکنم خودمو

من ۶ ماهم بود فهمیدیم مادرم سرطان گرفته
خیلی شرایط سختی بود و همش استرس داشتیم... خداروشکر هم مادرم خوب شد هم دخترم اصلاااا اذیتم نکرد
کلا بچه ی خوبی و فهمیده ایه جوری که مادرشوهرم همش میگه تو اصن نفهمیدی بچه داری چیه😄 راستم میگه

منم حال روحی خوبی تو دوران بارداری ندارم ، همه چیز ناراحتم میکنه با همه دعوا میکنم ، خانواده همسرم سر دختر بودن بچم چن بار حرف گفتن پشت سرم شنیدم بهم ریختم گریه کردم با همسرم دعوای خیلیییی شدید سر خانوادش کردم کلا همه چی ریخته بهم
ولی خداروشکر قلب بچم سالم و منظم میزنه ایشالله تا آخر اینطور باشه

خاله منم خیلی گریه میکرد افسردگی گرفت تو بارداریش بعد از زایمانش هم تا چند ماه همش دکتر میرفت تا خوب شد ولی خداروشکر بچش مشکلی نداشت من خودمم وقتی اعصابم خورد میشع گریه میکنم خیلی میترسم واسه بچه حس میکنم اونم ناراحت کردم

استرست باعث میشه بچت وقتی ب دنیا اومد گریه های بی دلیل داشته باشه
من مامانم سر خواهرم خیلی ایترس داشت و گریه میکرد. خواهرم بچه بود اصلا اروم و قرار نداشت کلی گریه های بی دلیل میکرد عصبی شده الان

سوال های مرتبط