میخوام بچمو بزارم برم خونه بابام هنوزم کسی خبر نداره بنظرتون اشتباه میکنم؟ بقران دیگه نمیتونم تحمل کنم هیچ نیازمو برطرف نمیکنه هیچی هیچی ن جنسی ن عاطفی درروز نیم ساعتم وقت نمیزاره برام ساعت هشت صبح میره یک شب میاد . میگم شاید با بچه برم خوششم بیاد ،شاید هلمارو بزارم پیشش برم مجبور شه درست بشه . چیکار کنم بنظرتون؟

ببین من یک بار جدا شدم و دوساااال دنبال طلاق بودم و تموم شد. اما بچه نداشتیم
چند سال بعد دوباره ازدواج کردم و الان بچه داریم.
ببین واقعا خونه ی بابا بعد از طلاق برات یه جور دیگه میشه... همه یه جور دیگه بهت‌نگاه میکنن...مخصوصا که بچه داری و به نظرم شغل خاصی نداری...ببین اصلا دیگه روت نمیشه از بابا یا کسی پول بگیری. خودت شاید بتونی با هزینه ی کم زندگی کنی اما قطعا اون بچه نیازهای زیادی در حد معمول توی این گرونی داره و نمیشه براورده نشه. ببین با یه ترفندی میتونی بری‌پیشش کار کنی؟

تو رستوران یه کار برا خودت جور کن یه کمکی هم ببر مراقب بچه باشه،
بزاری بری خدای نکرده نتونه از خوب بچه مراقبت کنه و یه خار بره تو پاش بازم خودت باید بسوزی.
از مشاوره حتما کمک بگیر

آخه وقتی ۸ میره و ۱ برمیگرده بچه رو چیکار کنه ؟؟؟بچه آسیب میبینه

به نظر من به جای دوری کردن برعکس عمل کن ،حمله کن
اگه رستوران داره برو اونجا کار کن ، به بهانه کار کردن و کمک کردن هم میتونی بیشتر ببینیش و هم اینکه بهتر میتونی سر از کارش دربیاری
اصلا خیلی بهتره
به نظر من اگه میشه یه مدت اینو امتحان کن

دخترت اسیب میبینه . منم شوهرم ۷ صب میره ده شب برمیگرده همه کارارو خودم انجام میدم . بخاطر دخترت تحمل کن

بنطرم این کارو نکن بشین سرخونه زندگی ت دترو بزرگ کن بجاش خودتو دوستداشته باشه فکنم مرده نیست بجاش خونه مستقل داری خرج خوراک میاره توهم برو بازار برو پارک سرگرم کن باشگاه هرجا حالتو خوب میکنه
انتطازو کم کن به خودت برس ببین چقدر تغییر میکنه

عزیزم کسی خیانت میکنه تا خودش نخاد دست بردار نیست شوهر منم لنگه شوهر شماست اصن وقت براما نمیزاره من حتی حق طلاق و حضانت بچمم گرفتم ولی بازم خوب نشد الان ی مدته زدم خودما ب بیخیالی هرچقدم پاپیچش میشدم بیشتر لج میکرد گذاشتمش ب حال خودش رفتم دکتر برام فلوکستین نوشت وقتی میخورم بیخیال میشم ذهنم اروم میشه ب خودم میرسم زیاد توخونه باهاش حرف نمیزنم ب خودم میرسم عصر ک میشه بچمو میبرم بیرون ی تابش میدم میام خونه بره بیرون نیاد اصن باهاش کاری ندارم وقتی میبینم حامی ندارم کسی و ندارم پشتم باشه بچمم شدید وابستشه ب خاطره بچم موندم و دارم باهاش زندگی میکنم اون ک هرکاری میخاد میکنه این وسط من با غصه خوردن از قیافه می افتم پیر میشم دیگ بعد بهونه داره ک بره دنبال اینکارا گذاشتمش ب حال خودش تو خودتا درست کن رو خودت کار کن شوهرت کم کم خوب میشه

بچتو پاسوز نکن

شوهر منم از صبح تا غروب میره سر کار حقوقشم خوبه اما همیشه از وسط ماه میگه پول ندارم پول ندارم من خودمم کارمندم کار میکنم تمام حقوقمو خرج خونه و بچه میکنم ۷ ساله ازدواج کردیم نه تنها حتی یه طلای کوچیک نشده برای خودم با پول خودم بخرم بلکه تمام طلاهایی که داشتم حتی اونایی که بابام برام خریده بودم فروختم دادم که خونه بخریم ولی هنوز خونه نداریم هر بار یه درروغی سر هم میکنه یه وعده ایی میده نمیدونم پولا رو داره خرج کی می کنه ولی خب ما مادریم بچه مون باید اولویتمون باشه به خاطر بچه مون باید تحمل کنیم وقتی حامی مالی خیلی خوب وسه تغییر وضعیتمون نداریم

عزیزم با طلاق گرفتن هیچ چیزی درست نمیشه فکرکردی وقتی جداشدی وقت به وقت مهریه به حسابت واریز میشه یا تاقرون اخرمهریت رو تصفیه نه عزیزم تو میری خونه پدرت همون جا هم همین روزته بچتم این وسط آسیب میبینه هیچ خودت مجبور میشی بری سرکار خرج ومخارجت روتامین کنی

دخترت گناه داره اسیب میبینه ک دیگ قابل جبران نیست .
باهاش حرف بزن ببین مشکل چیه مشکل رو حل کن اگ اون تایم واقعا سرکاره ک دیگ الان زندگیا سخت شده هزینه بالا رفته باید کار کنه ک خرجتون دربیاد .

با قهر هیچی درست نمیشه.تازه اگه میخواسته کاری کنه و شما مزاحمش بودید الان راحت انجام میده...یه دوره میشناسم،برا خیلیا معجزه کرده.کسایی که تا دم طلاق رفته بودن رو برگردونده و زندگی شیرین دارن.پیشنهاد دوستی میدم برات قبول کن تا توی شخصی برات صوت بفرستم

بچه چه گناهی کرده
بشین باهاش حرف بزن باقهر کردن هیچی درست نمیشه
تو باید بخاطر دخترت از خیلی چیزا بگذری

وقت کارش این تایمه؟
شوهر من ۶ صب میره تا ۱۰ و نیم شب اصن نمیاد سرکار هر روز حتی جمعه ها .
ولی خب میگه چون من از لحاظ مالی طعمینتون میکنم پس شمام نباید ناراضی باید از تایم .
تو کل شبانه روز ما فقط ۱۰ و شب تا ۱ که می‌خوابیه میبینیمش

ببین اول خودت میتونی دوری دخترت رو تحمل کنی یا نه؟ پدرش میتونه نگهش داره مراقبش هست؟
همه جوانب رو بسنج ...بچه گناهه